Discoverخوانش‌های گنجورصائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۹ با خوانش فاطمه زندی
صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۹ با خوانش فاطمه زندی

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۹ با خوانش فاطمه زندی

Update: 2025-12-07
Share

Description

غزل شمارهٔ ۵۹۳۹ از (صائب » دیوان اشعار » غزلیات) را با خوانش فاطمه زندی بشنوید.


فایل صوتی متناظر را می‌توانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 1.52 مگابایت) دریافت کنید.


متن خوانش:


آن طفل یتیمم که شکسته است سبویم



از آب همین گریه تلخی است به جویم




حاشا که پر از می نکند پیر خرابات



روزی که شود خالی ازین مغز کدویم




چون صفحه مسطر زده آید به نظرها



از سیلی بیرحمی اخوان بر رویم




از دایره عشق تو بیرون ننهم پای



گر مه کند از هاله خود طوق گلویم




چون صبح گذشته است ازان چاک دل من



کز رشته تدبیر توان کرد رفویم




آن سوخته جانم که اگر چون شرر از خلق



در سنگ گریزم بتوان یافت به بویم




صائب به دلم باد مرادی نوزیده است



چون غنچه ازان روز که دلبسته اویم

Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۹ با خوانش فاطمه زندی

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۹ با خوانش فاطمه زندی

ganjoor+ava@ganjoor.net (فاطمه زندی)