Discoverشعر | با صدای شاعرفروغ فرخ‌زاد | عاشقانه | بدون سانسور
فروغ فرخ‌زاد | عاشقانه | بدون سانسور

فروغ فرخ‌زاد | عاشقانه | بدون سانسور

Update: 2025-11-092
Share

Description

▨ نام شعر: عاشقانه

▨ شاعر: فروغ فرخ‌زاد

▨ با صدای: یاسمن زعفرانلو

▨ پالایش و تنظیم: شهروز کبیری

ــــــــــــــــ

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده


ای به روی چشم من گسترده خویش

شادیم بخشیده از اندوه بیش


همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستیم زآلودگی‌ها کرده پاک


ای تپش‌های تن سوزان من

آتشی در مزرع مژگان من


ای ز گندمزارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پربارتر


ای در بگشوده بر خورشیدها

در هجوم ظلمت تردیدها


با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست


ای دل تنگ من و این بار نور؟

های‌هوی زندگی در قعر گور؟


ای دو چشمانت چمن‌زاران من

داغ چشمت خورده بر چشمان من


پیش از اینت گر که در خود داشتم

هرکسی را تو نمی‌انگاشتم


درد تاریکی‌ست، درد خواستن

رفتن و بیهوده خود را کاستن


سر نهادن بر سیه‌دل سینه‌ها

سینه آلودن به چرک کینه‌ها


در نوازش، نیش ماران یافتن

زهر در لبخند یاران یافتن


زر نهادن در کف طرارها

گمشدن در پهنهٔ بازارها


آه، ای با جان من آمیخته

ای مرا از گور من انگیخته


چون ستاره، با دو بال زرنشان

آمده از دوردست آسمان


از تو، تنهائیم خاموشی گرفت

پیکرم بوی هم‌آغوشی گرفت


جوی خشک سینه‌ام را آب، تو

بستر رگهام را سیلاب، تو


در جهانی این‌چنین سرد و سیاه

با قدمهایت قدمهایم به راه


ای به زیر پوستم پنهان شده

همچو خون در پوستم جوشان شده


گیسویم را از نوازش سوخته

گونه‌هام از هرم خواهش سوخته


آه، ای بیگانه با پیراهنم

آشنای سبزه‌زاران تنم


آه، ای روشن طلوع بی‌غروب

آفتاب سرزمین‌های جنوب


عشق دیگر نیست این، این خیرگی‌ست

چلچراغی در سکوت و تیرگی‌ست


عشق چون در سینه‌ام بیدار شد

از طلب، پا تا سرم ایثار شد


این دگر من نیستم، من نیستم

حیف از آن عمری که با من زیستم


ای لبانم بوسه‌گاه بوسه‌ات

خیره چشمانم به راه بوسه‌ات


ای تشنج‌های لذت در تنم

ای خطوط پیکرت پیراهنم


آه، می‌خواهم که بشکافم ز هم

شادیم یکدم بیالاید به غم


آه، می‌خواهم که برخیزم ز جای

همچو ابری اشک ریزم های‌های


این دل تنگ من و این دود عود؟

در شبستان، زخمه‌های چنگ و رود؟


این فضای خالی و پروازها؟

این شب خاموش و این آوازها؟


ای نگاهت لای‌لائی سحر بار

گاهوار کودکان بیقرار


ای نفس‌هایت نسیم نیم‌خواب

شسته در خود، لرزه‌های اضطراب


خفته در لبخند فرداهای من

رفته تا اعماق دنیاهای من


ای مرا با شور شعر آمیخته

این‌همه آتش به شعرم ریخته


چون تب عشقم چنین افروختی

لاجرم، شعرم به آتش سوختی

فروغ فرخزاد

از دفتر شعر تولدی دیگر

Comments 
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

فروغ فرخ‌زاد | عاشقانه | بدون سانسور

فروغ فرخ‌زاد | عاشقانه | بدون سانسور