فصل اول - قسمت چهل و ششم - دکتر مجتبی شکوری
Update: 2025-10-07
1,521
1,521Description
✨در قسمت چهل‌و‌ششم «اکنون...»
یک صدای آشنا که از تجربه‌های جدید خود در سفر زندگی با ما سخن می‌گوید
از «کتاب‌باز» تا «اکنون...» همراه با دکتر مجتبی شکوری
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
1.0x
مرسی ک اومدی دکتر شکوری، به موقع اومدی، مسیرت سبز 🌱
مجتبی جان مرسی که اومدی مرسی که این قدر خودتی و صادقی کیف کردم تو اوج ببینمتون ممنون آقای سروش صحت عزیز که دلمون شاد کردی خیییییلی دوستون دارم برقرار باشید
اینقدر این دو عزیز رو دوست دارم که خدا داند. هر دو معنای واقعی عشقن من با صدای سروش عزیز و مجتبی عزیز تابلو فرش می بافم و با نگاه کردن به این تابلو فرشا عشق میکنم.
آقای صحت نازنین ملت ایران از شما سپاسگزار هست که مجتبی شکوری رو به ملت ایران معرفی کردی و دکتر شکوری عزیز ما واقعا مفتخریم که شما رو داریم
خودمون را با بخشیدن خودمون دوست داشته باشیم.
این دو بزرگوار چقدر خوبن🤍
منم از مردن میترسم.البته نوع ترسم با ترس‌های زمینی فرق داره.ترس های زمینی برام یه اضطراب به همراه داره.ولی نمی‌دونم چرا ترس از مرگ برام تهش یه آرامش داره
کاش هر هفته آقای شکوری مهمون برنامه باشن برنامه هایی که آقای شکوری مهمون برنامه کتاب باز بودن انقد گوش دادم حفظ شدم و خیلی وقتا واقعا بهم کمک کرده امیدوارم بیشتر بشه
چقدر خوب بود اول اینکه جسارت مجتبی شکوری در به اشتراک گذاشتن اون راز واقعا تحسین برانگیز بود، و اینکه ترکیب ایشون با این صداقت، دانش و فروتنی با آقای صحت کاردرست، مثل همیشه بی نظیره. این اپیزود ، ثانیه به ثانیه ش شنیدنی بود خصوصا برای افرادی که از کتاب باز این برنامه ها رو دنبال میکردن و بعد هم رادیو راه رو، این اپیزود پر از احساسات مختلف بود. پر از نوستالژی تلخ و شیرین
چقدر اشک ریختم شما بی نظرین دکترشکوری عزیز وآقای صحت عزیز
چه قدر گفت و گوی عمیق و پر مغزی بود با تمام وجودم لذت بردم و پادکست رو با گوش جان شنیدم ❤️🩹✨️
همیشه در تمام دوره کتاب باز و اکنون برای هر کتابی که اسم برده می شد ناشر و مترجم گفته میشد حتی اگر کتابی نایاب بود. چرا ناشر و مترجم کتاب قهرمان هزار چهره گفته نشد !؟!؟!؟!؟ غرض ورزی ؟!؟!؟!؟ بی اهمیت بودن کتاب ؟!؟!؟!
تصور کنید علی، جوانی دانشگاه‌رفته، پس از مطالعه آثار سارتر و کامو، به این نتیجه رسیده که «زندگی ذاتاً بی‌معناست» و «هر کس باید معنا را خودش بسازد». او تصمیم می‌گیرد از همه چارچوب‌های دینی و اجتماعی فاصله بگیرد تا آزادی مطلق را تجربه کند.- در ماه‌های اول، علی احساس آزادی می‌کند، اما کم‌کم: - اضطراب اگزیستانسیال او را فلج می‌کند؛ چون دیگر هیچ رهنمود مشخصی برای انتخاب ندارد. - تنهایی شدید سراغش می‌آید؛ به‌دلیل قطع ارتباط با باورها و جمع دوستانه - بی‌خوابی و ناامیدی تشدید میشود؛خسته کننده میشود
وقتی عاقبت یکی رو میگن بخیر کن همین هست از کسی که می‌گفت خدا هست و همیشه موقعه نوشتن یه گوشه می‌نویسم خدا هست رسیدن به این پوچی و باور به اگزیستالیسم واقعن عجیبه همون نسخه قبلیت بهتر بود اگر همچین چیزی راه واقعی بود آمار خود کشی در غرب و شرق این چنین وضعی نداشت
کاش همیشه باشید مجتبی شکوری و سروش عزیز🥹♥️
این گفتگو بی نظیر بود. ترکیب برنده آقای شکوری و آقای صحت همیشه تاثیر گذار بوده وهست ... امیدوارم خیلی زود دوباره گفتگویی با دکتر شکوری داشته باشید که بچسبه به روحمون و کیف کنیم و یادبگیریم👌🏻👌🏻
تبدیل شدین به دلخوشی جدیدم 🤍
فقط نفس عمیق میکشم ، هیچی نمیتونم بگم .
گریه کردم ...اشک ریختم دلم برای خودمون سوخت دلم برای دختر کوچولوی درونممم ک سالها رهاش کردم سوخت...لطفا بیشتر بزارید لطفاا
چقدر درس یادگرفتم،چقدر دلم گرفت و اندوهگین شدم چقدر دکتر شکوری بزرگوار و فرهیخته است چقدر این دو بزرگوار خوبن اینها نعمات این کشور هستند