قسمت بیست و دو | بیمعنا: امیرحسین مرادی
Description
تو این قسمت امیرحسین مرادی داستانِ بیمعنا رو میخونه.
«امشب ساعت بیست و یک و سی دقیقه دوباره متولد میشوم. چه حماقتآور. از خودم و زندگیام متنفرم. از بقیه و زندگیشان هم متنفرم...»
ادامهٔ این داستان رو از پادکست کولیان بشنوید.
دوستان عزیزی که از ابتدا همراه ما بودید قدردان بودنتون هستیم و اگر تازه با این پادکست آشنا شدید قسمت صفر رو بشنوید تا بدونید کولیها چه کسانی هستند و اینجا چه کار میکنند.
تصویرسازی جلد: ریحانه کفایتی
تدوین: محسن پور رمضانی
موسیقی Juancho Valencia, El Caiman
موسیقی Camilo Sanabria, Cartas Pietro
موسیقی تولد، بهزاد لیتو- سیجل- علیرضا جیجی و سهراب امجی
آدرس ایمیل: colianpodcast@gmail.com
خوندن نظرها و پیشنهادهای شما برای ما خیلی ارزشمنده و به پیشرفت پادکست کولیان کمک زیادی میکنه.
منتظر نظرهاتون هستیم. :)
پادکست کولیان رو میتونید از تمام اپلیکیشنهای پادگیر مثل کستباکس، اپلپادکست، اسپاتیفای و... بشنوید.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
























،داستان پر محتوا ، باخوانش عمیق وپرحس امیرحسین عزیز ، این پادکست دوست دارم چون انرژی و تفکر و پیشرفت درونی انسانها رو در شما دوستان عزیز حس میکنم ، موفق باشید
قشنگ بود که. با قدرت تونستی یه ذهن پرسروصدا رو برام به تصویر بکشی. و اداستانت هم جالب و جذاب بود. راستی اگه واقعا طراح سوالی، یکم سوالات رو استانداردتر طراحی کن😉
امیر حسین جان سلام ( نقطه) شما نویسنده بسیار بسیار خوبی هستی (نقطه) منتظر داستان های تو خواهم ماند ( نقطه ) آرزو میکنم (کاما) به تمام آرزوهایت برسی (نقطه)
خیلی خوب بود👏 اگه ادامه میدادن رابطه رو ، زوج جالبی میشدن🫢
👍👍👍
وضعیت جوان ایرانی رو از این بهتر نمیشد توصیف کرد نقطه نمینیمفاصلهدونستم بخندم یا گریه کنم نقطه
حق با سرهنگ بود. همه روزها دوشنبه هستند.
راستی اینم بگم: دیشب توی حال هوای تلاش برای حدس زدن داستان با پیش نمایش محسن از لحن امیرحسین، و تطبیق دادنش با عکس امیرحسین روی کاور اپیزود بودم که رسید به اینجا 3:14 و من 😳😃😃😃... قلبم وایساد یه لحظه! 😅 (اینطور بودم که: اوه مامان بیا گوش کن معروف شدم 😅😅) اصلا حالا که محسن اینطور گفت منم میرم "کتابگرد" رو از اون پایین مایین ها پیداش میکنم و میارم توی لیست پادکست های فعالم! 😁😅
اون قسمت چت کردنتون خیلی باحال بود(نقطه) 😂😂😂 خطاب به امیرحسین: باید بگم داستانت واقعا روی من یکی خیلی تاثیرگذار بود، و دیشب چندبار پشت هم شنیدمش! نظرمو چون طولانی میشه، توی ریپلای همین کامنت (در چند بخش) مینویسم:
بنظرم خیلی خوب حتما ادامه بده و دمت گرم محسن عزیز که نویسنده های خوبی رو دور هم جمع میکنی و به ما تشنه های شنیدن داستان معرفی میکنی
در ادامه 🥺🥺🥺
😆😆😆
با شروعش یه جورایی حال کردم بریم ببینیم در ادامه امیر حسین چی داره واسمون
چت کردن با دختر هم چون عاشق علائم نگارشیام برام خندهدار و دوستدشتتی بود.
چقدر لحن دختره رو خوب در آوردی امیر حسین😂. مسائلی هم که ازش صحبت کردی بعضیهاش چیزهایی بود که فکر میکردم فقط منم که باهاشون دستوپنجه نرم میکنم🥲 اما خب انگار کلیه.🌱
دقیقهی ۱۱ و ۱۶... خیلی خوب بود.🥹
افرین محسن، همیشه حرمت همسایه تون رو نگه دار😁
چه خوب که داستان امیرحسین رو هم شنیدیم. طنزش جالب بود، فقط یه جاهایی تند خونده میشد
امیرحسین از چیزی که خودش میگه و فکر میکنه خیلی بهتره. تولدت مبارک هر وقت که هست:)🎉 سه بار گوش کردم، دوست داشتم. دمت گرم(نقطه) کاور این اپیزود هم متفاوت شده و کاور جدید جذاب تره.
نمی دونم چرا بی معنایی زندگی اکثرا تو روز تولد آدم خودشو نشون می ده😎