قسمت بیست و پنجم : رسوای دل

Update: 2021-11-12

Description

پادکست گلبانگ شجریان
قسمت بیست و پنجم : رسوای دل
‌
نویسنده : رامین قدردان
گوینده : مرجان مقصودلو
دکلمه شعر : ویدا امین‌پور
‌‌
‌
www.shajarianfans.ir
instagram.com/shajariaan_fans
insatagram.com/raminqadrdan

Comments (11)

foroozan tahmasebi

تشكر فراوان از دستا اندكاران اين پادكست زيبا❤️❤️

Jun 17th

Fariborz Golrokhi

جان جهان نماست ضمیر منیر دوست ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

Oct 18th

Amir Mottaghi

با سپاس فراوان از دست اندرکاران این مجموعه به نظرم یکی از بی‌نظیرترین کارهای استفاده جوری که سالیان دراز با این آلبوم زندگی کردم. یادم میاد این آلبوم با نوار ٩٠ دقیقه‌ایی منتشر شد ولی بعدها دیگه نتونستم پیدا کنم. یه تحریر در این کنسرت استاد میخونه همزمان تمامی سازها سکوت میکنم که دیگه نیست

Sep 5th

Payam Shambayati

♥️♥️♥️

Jul 3rd

100jad.J

از اینکه برای فرهنگ و موسیقی این کهن مرز و بوم زحمت می کشید سپاسگزارم. پاینده باشید.

Feb 2nd

sahar khanaki

بینظیر بود. سپاسگزار

Dec 29th

Mohammadreza Taheri

خدای من ، یکی از بهترین‌هاست ، حض کردم ... خدایا شکرت ، مرسی از همه گروه‌تون که چنین اپیزودی رو تنظیم و منتشر کردین ، بی‌نهایت سپاسگزارم ، بازم خدایا شکرت 🤍🤍🤍🤍🤍🙏🏽🙏🏽🙏🏽🙏🏽🙏🏽🍃😍

Mar 11th

Bijan Yeganeh

دست مریزاد خدمت جناب قدردان و سایر همکاران، بی‌صبرانه منتظر قسمت‌های بعدی هستیم.

Dec 17th

behnam ghorbani

جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال دستگاه سه گاه، غزل سعدی (درآمد سه‌گاه) جزای آن‍که نگف‍تی‍م؛ شکر روز وصال شب فراق نخف‍تیم لاجرم ز خیالشب فراق نخف‍تیم لاجرم ز خیال (مویه) دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل پیام ما که رسان‍د؛ مگ‍ر نسی‍م شمالپیام ما که رساند مگر نسیم شمال (زابل) تو بر کنار فراتی، ندانی این مع‍نی تو بر کنار فراتی، ندانی این معنی به راه بادیه دان‍ند قدر آب زلال (مویه) اگر مراد نصیحت‌کنان ما این است که ترک دوست بگوییم اگر مراد نصیحت‌کنان ما این است که ترک دوست بگوییم، تصوری است محال (جمله اول رضوی) به خاک پای تو، دان‍د؛ که تا سرم ن‍رود ز سر، به در ن‍رود؛ همچنان امید وصال (جمله دوم رضوی) حدیث ع‍شق، چه حاجت، که بر زبان آری حدیث ع‍شق، چه حاجت، که بر زبان آری به آب دیده خونی‍ن، نبشته صورت حال (مویه فرود) سخن دراز کشیدیم و همچنان باقی است که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملالکه ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملالشعر از رهی معیری من از روز ازل، دیوانه بودم دیوانه روی تو، سرگشته کوی تو سرخوش از باده مستانه بودم در عشق و مستی، افسانه بودم نالان از تو شد، چنگ و عود من تار موی تو، تار و پود من بی ب

Dec 10th