قسمت پنج | آخرین خربزه، حوالی تفلیس: محمدرضا اسکندر
Update: 2024-09-09
37
Description
تو این قسمت محمدرضا اسکندری (اسکن) داستان آخرین خربزه حوالی تفلیس رو میخونه.
کمتر سلسلهای در تاریخ ما به اندازهٔ قاجاریه موقعیت طنازانه داشته.
پادکست کولیان این بار به دل تاریخ سفر کرده و بهتره موقع گوش دادن به این قسمت یک برش خربزهٔ شیرین هم نوش جان کنید. اگر کولیان رو نمیشناسید پیشنهاد میکنیم به قسمت صفر گوش بدید.
تصویرسازی جلد: ریحانه کفایتی
تدوین: نرگس داورپناه
موسیقی فیلم One Man and His Cow با آهنگسازی ابراهیم معلوف
موسیقی بوی شراب میزند خربزه در دهان مکن، محسن
چاووشی
آدرس ایمیل: colianpodcast@gmail.com
خوندن نظرها و پیشنهادهای شما برای ما خیلی ارزشمنده و به پیشرفت پادکست کولیان کمک زیادی میکنه.
منتظر نظرهاتون هستیم. :)
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
سرشار از صداهای ناهنجار و الودگی صوتی که متاسفانه اجازه نداد ظرافت های نوشته رو بفهمم
عالی بود به به❤❤❤
فضاسازی، شخصیتپردازی، روایت داستانی ساده و با سر و شکل آراسته و تمیز و بهاندازه، ایجاد موقعیت طنز بدون افتادن تو دام کلیشههای طنزساز، صداسازی و مواردی اینچنینی داستان خوبی رو ایجاد کرده بود و خندهی تمیز و آراستهای میگرفت. بهنظرم موسیقی پایانی چاوشی خیلی طولانی بود و تو وسطای داستان یه جایی صدای سوت بلنده و من بار اول یکی دو کلمه رو متوجه نشدم. در مجموع به همگی عوامل خسته نباشید میگم و تشکر میکنم از همه مخصوصا نویسنده؛ اسکن.
ممنون
خیلی خوب بود هم داستان هم ادیت و موزیک و همه چیز. 😍مرسی از گروهتون وپادکست خوبتون 🙏🏼🩵
داستان خوبی بود، روایت، شخصیتسازی، فضاسازی، ایجاد موقعیتهای بیشمار طنز در متن فشرده و کوتاه، آشناییزدایی و ... باعث شدن خندهی تمیزی بگیری از مخاطب و از کلیشه و موقعیتهای نخنما و قابل پیشبینی و سخیف و ... متن دور بمونه، صداسازی برای عینیتر کردن شخصیتها تلاش قابل تحسینیه. یه قسمت که یک سوم انتهایی داستانه صدای سوتی که میاد بلندتر از صدای راویه و من یه تیکه از متن رو متوجه نشدم دقیق. موسیقی انتهایی هم بهنظرم خیلی طولانی بود. یه نیم دقیقهای هم به نوار خالی گوش دادیم اون اخر. دمتون گرم.
این داستان تاریخی را بسیار موچز ودلنشین نوشته وخواندنی.
عااالی بود. با اینکه برای بار دوم بود میشنیدم بازم برام جذاب و به شدت خندهدار بود.
وااااااای دلم... 😂😂😂
بیان داستان به این شیوه بسیار عالی بود. توصیف ها،بیان و لحن گوینده شنیدنی! خسته نباشید جانانه به تمام بچه های کولیان🌺🌺🌺
قهرمان واقعی داستان کاراکتر خربزه بود.بس شگرف است که میوه ها و صیفی جات، در طول تاریخ جان های بسیار گرفته اند و بلاهای عظیم سبب گشته اند.سیب و کدو و انگور و حالا هم خربزه
خوشمزه بود😂
عالی بود😍❤️
ایهام و کنایه های قشنگی تو متنت بکار بردی که بهترینش خربزه زیر لحاف بود به جای اون دو لعبت زیباروی کادو پیچ شده ؛ اینکه طرف تا صبح با خربزه خوابیده چون نمیتونسته با اونا بخوابه یه حس درد و خنده ی ترکیبی و سمی رو منتقل میکنه و از بیانت هم یکم تعریف کنم و هندونه ؛ ببخشید خربزه زیر بغلت بنهم که همانا انگار مادر گیتی تو را برای گویندگی بزاد 👌👌👌👌✌️✌️✌️
خیلی عالی بود گوش کردم و لذت بردم. 👍👍👍👍
خیلی عالی. لذت بردم از متن قوی و چندلایه!
عالی بود...خداقوت... فن بیان کاملا رعایت شده بود لذت بردم
عالی با صدای خش دار و نافذ...✌👏🏻
عالی بود👍
بعد از تبریک و خدا قوت، پیشنهاد میکنم تا جایی که ممکنه از ارجاعاتی که برای خودتون نیست پرهیز کنید. البته استفاده از ارجاع در این کار اجتنابناپذیره، ولی هرقدر شخصیتر و دت اولتر باشه به تشخص متن کمک میکنه.