قسمت ۸۱: انسان و بتن
Description
قسمت هشتادویکم پادکست سکه
«انسان و بتن»
در پیشینه اقتصادی ایران و ژاپن و البته بسیاری از کشورهای دیگر با وضعیت مشابه نقطه مشترکی وجود دارد و آن اینکه در رویارویی با غرب پیشرفته و در حال رشد متوجه شدند که از صف توسعه عقب ماندهاند.
اما باقی ماندن در این وضعیت برای ژاپن زیاد طول نکشید، همکاری قوی بین دولت و صنعت به همراه دانش فنی پیشرفته، اقتصاد ژاپن را به یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان تبدیل کرد. ایران اما هرچه در این دویست سال دوید در رسیدن به قطار توسعه، موفقیت چندانی کسب نکرد.
مسیر توسعه مختص ایران چیست و چطور میتوان آن را پیدا کرد؟ آیا فرمول مشخصی برای دستیابی به توسعه وجود دارد؟ و چگونه میتوان در این راه به خوبی از تجربه سایر کشورها استفاده کرد؟
مهمان: محمدرضا اسلامی
میزبان: مهدی ناجی
تدوین و تنظیم: ایمان اسلامپناه
گوینده: علیرضا تقوی
کارگردان: بهداد گیلزادکهن
حامی مالی این قسمت:
محیط | وبسایت
کابل ابهر | وبسایت
برشی از مصاحبه رضا نیازمند در پروژه تاریخ شفاهی مطالعات ایران در باب چگونگی شکلگیری صنعت ذوبآهن در ایران
سلام و ارادت. خسته نباشید. در مورد این قسمت هشتادویکم چقدر دلم میخواست سوالاتم رو و ابهاماتم رو کسی پاسخ میداد... بعنوان یک کسی که بیست و پنج ساله در صنعت مشغول کار هستم ، واقعا اونقدر مسائل بازدارنده دیدهام که نمیدونم بالاخره جواب ابهاماتم رو قبل از مرگ میگیرم یا نه..
فرهنگ پدیده پویایی هست و میتونه تغییر کنه.... مثال نقض بزرگ کره شمالی و جنوبی هست.... قطعا روی فرهنگ باید کار کرد ولی در نظر نگرفتن خطاهای سیستم مدیریتی، به نوعی پاک کردن صورت مساله هست... باید خطاها رو بشناسیم و قبول کنیم، تا بتونیم کمک کنیم تا با اصلاح، مدیریت رو به توسعه داشته باشیم
پاسخ آقای دکتر محمد رضا در دقیقهی ۵۵ اپیزود بقدری هوشمندانه بود و بقدری من رو به هیجان آورد که الان ساعت ۱۱.۳۰ شب وسط جادهی اهواز شوشتر زدم کنار و دارم این کامنت رو تایپ میکنم... چقدر ما آدم فوق العاده و با آگاهی و سواد داریم تو این جامعه... لذت بردم🙏
سلام و عرض خسته نباشيد، يكي از بهترين قسمت هايي بود كه شنيدم هر چند كه انتهاي بحث ديگر شباهتي به اسمش نداشت، عالي بود. چه دعاي خوبي كردن مهمان برنامه ايشالا كه ١٢٠ ساله شويد
ضمن سلام و خسته نباشید به گروه سکه و مهمان برنامه و بحثهای جالبی که مطرح شد لازم دیدم دو مورد را به عنوان انتقاد به صحبتهای مهمان برنامه عرض کنم: ۱- در خصوص لزوم داشتن بنگاههای اقتصادی کوچک و به تعداد زیاد به عنوان یکی از مهمترین پیشنیازهای توسعه باید عرض کنم که این موضوع مرا یاد وامهای دولت احمدی نژاد برای احداث بنگاههای زود بازده انداخت که هممون از نتیجش مطلع هستیم بنابرین صرف داشتن تعداد متنابهی از این بنگاهها و حتی کمک ظاهری دولت هم نمیتونه پاسخ مسئله توسعه باشه کما اینکه بخشی از تورم سالهای بعد نیز نتیجه این تزریق بیهوده نقدینگی شد که بخش عمده آنها هیچ گاه به سیستم بانکی بر نگشت و کسانی که وام گرفتند فقط بخشی از یک سوله یا کارگاه را دیوار چینی کردند و بقیه پول را برای تجارت استفاده کردند. ۲- اینکه لزوما باید خدمات یک سری برادر یا دوست صمیمی با هم یاد بگیرند که تا نسلها با هم کار کنند هم لزوما همیشه امکان پذیر و توسعه ساز نیست چه بسا که موارد نقض بسیاری در آمریکا و اروپا وجود دارند که اتفاقا وقتی که این شرکتهای خانوادگی از هم پاشیده شدند و خون تازه به این سازمانها از طریق
با سلام و سپاس فراوان از مجموعه سکه، کاری که میکنید بسیار ارزشمنده، با توجه به مفهوم جالب توسعه و توسعه یافتگی که مساله و سوالی که تبدیل به آرزوی محال ما ایرانی ها شده و در چند اپیزود مجموعه سکه تلاش کرده دنبال راه حلی و یا مقصری شاید در راه این توسعه نیافتگی باشه، بنظرم به موضوع حاکمیت قانون در این مسیر هم بپردازید و بررسی مقایسه ایی با کشور های توسعه یافته داشته باشه، شاید بخشی از این حلقه گمشده در نداشتن قوانین در مسیر توسعه باشه، شاید با داشتن قوانین طی چند سال مردم هم با فهم اون و داشتن ثبات، حرکت به سمت توسعه رو آغاز کنند و ایده های بلند پروازانه تری در سر بپرورانند. باسپاس از شما
ایشون با آوردن مثال نابودی ژاپن و آلمان در جنگ جهانی من رو تحریک کرد که حرفشون رو بپذیرم. اگر چه توهم و آرمان خواهی ژاپن عامل پیشرفتش نبود بلکه عامل ویرانیش بود. با اینحال این حرف قابل تامله که چطور میشه که ژاپن و آلمان بعد از هر ویرانی به سرعت آباد میشن. یا حتی مثال کره شمالی و کره جنوبی که در کامنت ها زیاد میاد هم شاید لازمه موشکافانه تر باشه. مردم کره شمالی در چندین دهه گذشته کیفیت زندگی بالاتری از مردم کره جنوبی رو تجربه می کردن و همیشه اینطور ایزوله و مفلوک نبودن. من فقط با این حرف آقای اسلامی مشکل دارم که نقش ویرانگر سیاست گذار متوهم و نادان رو جدی نمی گیره و روی فرهنگ ایرانی تکیه زیادی می کنه. سیاست گذار با سیاست های ویرانگرش فرصت های اقتصادی رو بسیار کاهش می ده، و متعاقبا شانس موفقیت کارآفرین ها بسیار کاهش پیدا می کنه و نتیجه اش میشه عقب ماندگی در مقایسه با کشورهایی که سیاست گذاری واقع گرایانه و توسعه طلبانه تری رو دنبال کردن. من به شخصه موافقم که عامل عقب افتادگی ما فرهنگی هم هست اما بیشتر من فرهنگ تنبلی رو عامل میدونم تا ناسازگاری و قدرت طلبی رو. اگر چه خود فرهنگ تنبلی هم می
اغلب شرکت های ایرانی پروژه ها رو با رانت میگیرن و میدن به پیمانکارهای جزء و هم کیفیت فوق العاده میاد پایین و هم پول های میلیاردی به جیب میزنن اغلب شرکت های ما ظاهر پرطمطراق دارن اما وقتی میری داخل مثل طبل تو خالی هستند راه آهن اصفهان شیراز آنقدر بی کیفیت هستند که تو به قسمت هایی قطار به خاطره کیفیت پایین اساس و زیر اساس ریل راه آهن با سرعت خیلی پایین حرکت میکنند نگاه ایشون اگر از سازه جدا و به توسعه جلب شده پس خودشون رو کارشناس سازه ندونن چون یه سازه ای نگاه چند بعدی داره
بنده خودم ارشد سازه دارم و در اقتصاد هم تحصیل کردم حتما باید به یک جایی وصل باشی سفارشی باشی تا به راحتی به همچین پروژه ای حتی به عنوان کارآموز وصل بشی واقعا جای تأسف داره از صحبت های مهمونتون که انقدر همه چی رو راحت گرفتن هستند اساتید سازه و زلزله که از مهمانتون سواد اقتصادی و سازه ای بیشتری دارن
باسلام علت عدم شراکت موثر رو در نوع روابط انسانی و نقشی ک زن ها و باور های فرهنگی دارند هم میشه جستجو کرد نمونه ملموس اون تفاهم برادر ها قبل از ازدواج و عدم تفاهم اون ها پس از تشکیل خانواده و ازدواج دید البته ک ب عنوان یک پارامتر فقط اینجا هم برای ارتباطات موثر باید نقش زن ها و روابط زن ها با هم رو لحاظ کرد همه چیز بر میگرده ب نقش مادران و زنان اگه با دقت نگاه کنیم اول باید زن ها بتونن با هم تعامل کنن تا ب تبع اون مرد ها هم راحت تر تعامل داشته باشند دولت و نهاد قدرتمتد دولتی هم در کنار همه فاکتورهای دیگه فقط یک عامل میتونه باشه در حد بستر سازی نه اقدامات دیگه
بسیار جالب و مفید بود ممنون ازتون
با سلام و ارزوی تندرستی و حالِ خوش بنده فکر میکنم کسی میتواند در یک حوزه پیشنهاد عملی یا حتی تحلیل ارایه دهد که در ان حوزه متخصص و مطالعه کرده و بسیار کار کرده باشه. اینکه صرفا شاهد نزدیک مساله ولو در ژاپن یا امریکا یا کانادا یا هر نقطه پیشرو از دنیا باشیم ما را متخصص و شایسته ارائه راهکار نمیکند. صد البته که نکات بسیار ارزشمندی در گفتگوی مهمان بود که شنیدن اونها باعث انتقال تجربهی سالها مشاهده میشود و همین یعنی دستاوردِ جلوگیری از اتلاف مجدد زمان برای کسب اون مشاهدات ، اینها اما منجر به راهکار جامعی برای مشکلات فعلی نمیگردد. چراکه راهکار صحیح از دل علم و تجربه و تخصص زاده میشود نه صرفا از دل مشاهده و دست و پنجه نرم کردن با مسائل یا چند گفتگوی محدود با افراد شاخص در حوزه های کارافرینی و صنعتی. بنظر بنده این اپیزود اگرچه بسیار بسیار ارزشمند ، اما برخلاف بیشتر اپیزودها ، یک گفتگوی علمی نبود.
به نظرم نگاه ایشون بیش از اینکه نگاه انسانگرایانه به توسعه باشه، تقلیلگرایانه بود...
محمد رضا اسلامی عالیه، صحبت هاش همیشه شنیدنیه.
گزینه همه موارد صحیح است. قبل از باز کردن کامنت ها منتظر موضع گیری دوستان بودم که به حقیقت پیوست. کسانی که در زیست بوم های کسب و کار فعالیت کرده باشند متوجه هستند که مشکل هم نهادهای ناکارآمد است و هم فرهنگ تافته جدا بافته. از اپزود لذت بردم. باتشکر از زحمات دوستان در جمآوری اطلاعات مفید.
مهمان برنامه میگه برادران خیامی نتونستن با هم کار کنن مرد حسابی اینها با تمام توان کار کردن انقلاب تمام ثروت را از اینها گرفت انتظار داری بعدش دوباره ادم سرپا بشه ب نظرم ایشون شرایط سیاسی را در نظر نمیگیرن چطور میشه که در شمال خلیج فارس مردم هرمزگان در محرومیت دارن زندگی میکنن و در جنوب خلیج فارس در دبی مردم بهترین امکانات را دارن مگر چقدر فرهنگ بالا و پایین خلیج فرق داره و با حرف شما یعنی مردم مقصرن
فارغ از اینکه با حرفهای مهمان موافق نیستم و مخاطبان هم کامنت مناسب گذاشتند ولی نفس مقایسه ایران با ژاپن و آمریکا اشتباهه و مهمان برنامه باید ایران رو با ترکیه و کشورهای خلیج فارس مقایسه میکرد چون از لحاظ مذهبی و جغرافیایی و ... شبیه هستیم.
با سلام، اواش خوب بود چون در حوزه تخصص شون صحبت میشد اما بعدش دیگه ارززش شنیدن نداشت. اول اینکه مهمان برنامه تجربه ای در زمینه کارفرما بودن. نداشتند و همچنین تخصص ودتحصیلاتی در این زمبنه نداشتند. دوم، منکر شدن نقش دولتها در توسعه. ایشان مردم و فرهنگشون رو با ذکر چند مثال مقصر دونستند. اگه اینطوره چرا کره جنوبی در مسیر توسعه قرار گرفت اما کره شمالی چنین نشد خب مردم و فرهنگ هر دو کشور که یکی بود. ایضا المان غربی و شرقی. در ضمن مگه مردم چین در زمان مائو مبخواستند. در فقر باشند و مردم فعلی چین انتخاب کردند که توسعه پیدا کنند یا اینکه نوع نگرش حاکمیت سبب توسعه کشور شد؟ مردم ایران در دهه 40 باسوادتر و با فرهنگتر بودند که رشد بالای 10 درصدی همراه با تورم تک رقمی رو داشتند یا مردم فعلی؟
سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان پادکست سکه، به عنوان یه شنونده دوستدار اقتصاد که همه پادکستاتون رو با جان و دل گوش کردم چند نکته عرض میکنم خدمتتون: اولاً پادکست سکه داره شبیه سریالهای حسن فتحی میشه که داغ شروع میشه و از یه جایی نمیدونه چطور ادامه بده و اخرش رو سرهم میکنه. دوماً حیف این پادکست فوق العاده است که کیفیتش رو فدای تنوع موضوعات بکنه، هیچ ایرادی ندارد موضوعاتی مثه تورم یا اشتغال و توسعه و... چندین بار با مهمانان متفاوت تکرار بشه. سوماً دمتون گرم حرف ندارین.
سلام و خسته نباشید خدمت همه عزیزان پادکست سکه، به عنوان یه شنونده دوستدار اقتصاد که همه پادکستاتون رو با جان و دل گوش کردم چند نکته عرض میکنم خدمتتون: اولا پادکست سکه داره شبیه سریالهای حسن فتحی میشه که داغ شروع میشه و از یه جایی نمیدونه چطور ادامه بده و اخرش رو سرهم میکنه. پوما حیف این پادکست فوق العاده است که کیفیتش رو فدای تنوع موضوعات بکنه، هیچ ایرادی ندارد موضوعاتی مثه تورم یا اشتغال و توسعه و... چندین بار با مهمانان متفاوت تکرار بشه. سوما دمتون گرم حرف ندارین.