قسمت 15 - قالیچه پرنده - سیتروئن بخش دوم
Update: 2021-06-09
79
Description
ماجرای سیتروئن پس از آندره. شرکتی که خلاقانه ترین ماشین قرن بیستم را ساخت و با راه حل های متفاوتش، نام آندره را جاودانه کرد
حامی مالی این قسمت چارچرخ: فیدیاس تولیدکننده تی شرت های صد در صد پنبه ای با طرح های متفاوت
In Channel
























سلام رفیق دمت گرم سیتروئن برام جذابترین قسمت بود شاید چون که هم یه پوستر بزرگ از ژیان و برج ایفل تو اتاقم دارم و یا اینکه پدرم تویی جوونیش ژیان داشته و خودم هم از زانتیا خاطره دارم خیلی حال کردم با این قسمت دمت گرم
آقا منو با زانتیا آشتی دادین با این سیستم هندلینگ سیتروئن 👍 (فقط هندلینگ سیتروئن هیچی دیگش خوب نیست نه قیافه داره نه قدرت😃😅😂)
از نظر من زانتیا بدون پژو زانتیا نمیشد ولی بدون سیستم تعلیق سیتروئن ماشین نمیشد...(:
❤❤❤
بسیار لذتبخش ♥♥♥♥
لذت بردم. از شروعش. داستان خانواده. شناخت شخصیت ها و رویکردشون. جزییات آدمها و ... جذاب بود
خسته نباشید ، مثل همیشه درجه یک .
عالی بود ولی من گله دارم تویوتا رو چرا نمیاری رو تخت جراحی من منتظرم
دوست داشتم قسمت دو نمیزاشتی چون ترجیح میدادم شرکت از بین بره تا دست پژو بی افته حتی وقتی دست میشلن افتاد ناراحت شدم ولی بعدش که داستانش شنیدم تا حدودی خوشحال شدم ولی الان وقتی سیتروئن میبینم که پژو انقدر قیافشون رو خراب کرده واقعا ناراحت میشم به نظر من مهندسای پژو آدمهای هستن که بهشون گفتن اگر طرح بزنی میتونی وارد دستشویی بشی،اونا هم طرح هارو بعد چهارتا ساندویچ فلافل با سس اضافه میزنن
دمت گرم گوزک جان
عالی بود جذاب و هیجانانگیز و سودمند دمتون گرم
معتادمون کردی رفتی؟ :(
علی جان کجایی چ میکنی قسمت جدید نمیخوای بدی؟ کمک خواستی در خدمتما، فقط مارو معطل نکن برادر
عالی عالی عالی مثل همیشه ، این ds3 رو که گفتی جینگول کردن خییلی خوب بود مهندس ، خودرو سازی ما هم دارن 207رو دو رنگ میکنن یا به عبارت بهتر جینگول میکنن ، همش کپی 😅😅، خدا قوت خسته نباشید علی عزیز
خیلی خوب بود🎈👏
سپاسگذارم .عالی بود
جدا این پادکست هر اپیزود و هر سوژه تولید محتواش پخته تر و جذاب تر میشه. واقعا ممنون بابت محتوای عالی و هردفعه بهتر شدن
فارغ از اینکه مرسی و مثل همیشه عالی. میشه لطف کنید و از این به بعد موزیکهایی که برای پادکست انتخاب میکنید رو در بخش توضیحات معرفی کنید. ممنون
خیلی عالی بود دم شما گرم 👍👏👏
وقنی هفت یا هشت ساله بودم یادم میاد عموی دوستم از شهرستان میومد تابستونا، یه ژیان داشت. یادمه چه فنرایی داشت. تفریح ما این بود که با دوستم از پشت فشار میدادیمش و وقتی فنرای نرمش بالا پایین میشدن و همه چیش تکون میخورد کیف میکردیم