قسمت 21 - همسایه!
Update: 2021-08-27
35
Description
قسمت ۲۱ – همسایه!
<figure class="aligncenter size-large">

همسایه با شنیدن صدای قفل در، درجا خشکش زد…. چند ثانیه ای از حرکت ایستاد… خیلی آروم رو به در خونه ماری برگشت…. انگار که هم تعجب کرده باشه هم ترسیده.. ماری اینور، پشت چشمی در، از ترس کل بدنش خیس عرق شد…. نمیدونست باید چیکار کنه… با هیچ ترفندی نمیشد گندی که زده بود رو جبران کرد..
موزیک متن: Bygones Be Bygones | Danny Bensi
In Channel
از همونجایی که همسایه با شنیدن صدای قفل در سرجاش خشکش زد شک کردم که خودشه (چون قبلشم گفته شده بود که صدای جابهجایی وسایل و صحبت کردن آدما انگار که توی خونهی خودش بود... به علاوه، کامیون و کارگرها هم که همونایی ان که خودش قبلا اجاره کرده بود) اما سوالم اینجاس: خب چی شد الان؟ مفهوم و منظور چی بود؟ چیو میخواست برسونه؟ 🤔 درک نکردم مقصود و حرفی که میخواست برسونه چی بود!!! 🙄😐
واقعا زیبا بود
چرا نگرفتم چی شد؟؟!!! شبیه فیلم the others بود؟؟؟
موقعی که روایت میشد یاد خونهی لئون افتادم:) اپیزود جالبی بود
انگارزندگی ماری رو دکمه pause بود 😅🙏🏽 شایدم تو برزخ داشت به گل هاش رسیدگی می کرد 🙌🏼
خودم که با سایه های خودم روبرو میخوام بشم هم میخوام روبرو بشم هم میترسم و فرار میکنم ازش ولی باز کنجکاوشم.عالی بود . 🌹
و منی که همچنان مفهومو متوجه نمیشم