مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۶ با خوانش فاطمه زندی
Description
غزل شمارهٔ ۲۳۰۶ از (مولانا » دیوان شمس » غزلیات) را با خوانش فاطمه زندی بشنوید.
فایل صوتی متناظر را میتوانید در قالب mp3 از این نشانی (اندازه 2.19 مگابایت) دریافت کنید.
متن خوانش:
ناموس مکن پیش آ ای عاشق بیچاره
تا مرد نظر باشی نی مردم نظاره
ای عاشق الاهو ز استاره بگیر این خو
خورشید چو درتابد فانی شود استاره
آنها که قوی دستند دست تو چرا بستند
زیرا تو کنون طفلی وین عالم گهواره
چون در سخنها سفت و الارض مهادا گفت
ای میخ زمین گشته وز شهر دل آواره
ای بنده شیر تن هستی تو اسیر تن
دندان خرد بنما نعمت خور همواره
تا طفل بود سلطان دایه کندش زندان
تا شیر خورد ز ایشان نبود شه میخواره
از سنگ سبو ترسد اما چو شود چشمه
هر لحظه سبو آید تازان به سوی خاره
گوید که اگر زین پس او بشکندم شادم
جان داد مرا آبش یک باره و صد باره
گر در ره او مردم هم زنده بدو گردم
خود پاره دهم او را تا او کندم پاره




