نمرۀ ششم فصل سوم – یک کلمه
Update: 2020-12-14
51
51Description
مرور مطبوعات ایران، فصل سوم نمرۀ ششم، یک کلمه، داستان روشنفکری که ایرانیان را با مفهوم قانون اساسی آشنا کرد، اما آنقدر کتابش را بر سر کوبیدند که چشمانش آب مروارید آورد.
کاری از صادق روحانی و الهه خسروی یگانه و با حضور حسین قره
کاور آرت: فرزانه نصیری
https://www.instagram.com/yellowgraphics/
موسیقی تیتراژ از سحر سخایی
لوگو از حمیدرضا رفعت‌نژاد
موسیقی‌های این نمره:
انور براهیم
***
Email: gazettecast@gmail.com
Twitter:@gazettepodcast
Telegram: https://t.me/Gazettecast
Instagram: gazette.podcast
در این نمره از کتاب‌های از صبا تا نیما، اندیشه‌ی ترقی، خاطرات اعتماد السلطنه و اسناد مستشارالدوله استفاده شده است.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
من پادکستتون رو دوست دارم. ولی همیشه آخرش حس میکنم هیچی نفهمیدم!😅 از بس کلمات قلمبه سلمبه و اسم‌های زیاد و شبیه بهم داره!🥴
آخرش یک کلمه میشه هزار کلمه 👌
عالی بود، ممنونم 👍🙏
مثل همیشه دمتان گرم، دقیقه ۳۵:۱۴ انگار سانسور کردید. دلمان برای الهه تنگ است و مرسی غز جناب قره که به داستان زیبای شما رنگ میپاشد
درود بر شما مطالب این قسمت هم مثل همیشه عالی و فوق‌العاده و در عین حال جان‌گزا و حسرت برانگیز بود. همچنین سپاس فراوان از توضیحات روشنگرانه‌ی انتهای اپیزود. متاسفانه بعد از گذشتِ حدودِ ۱۵۰ سال، کماکان همان نهادِ ریشه‌دار (که متاسفانه تنها نهادِ منسجم و سازمان‌یافته و شبکه‌دار در این اقلیم هست)، زمام کار را ورای هر قانونی در دست دارد و هنوز هم آرزوهای میرزا یوسف خان تبریزی آرزوهای ماست. به قول شاملوی بزرگ، تمام زنده‌گی ما صرف جدال با وهنی که بر ما رفته شد...
لطفا تاریخ ها را به شمسی بگویید
بالاخره قسمت جدید. زیادی کم کار نشدین؟!
ممنون از پادکست خوبتون حرفهای آخر و نتیجه گیری جالبی داشتید ولی یه چیزی رو متوجه نشدم ایکاش قوه قضاییه استقلالش رو حفظ کند؟؟؟؟ مگه استقلال داشته قبلا؟ یکی از مشکلات اساسی ایران امروز ما همینه، هیئت منصفه و وجدان عمومی و وکلای مستقل به کنار، اینجا حتی قاضی مستقل هم نداریم یاد قصه ولتر و فردریک و آسیابان افتادم که میگفت در برلین هنوز قاضی هست، اما برای ما متاسفانه برعکسه، 40 ساله که در تهران قاضی هم دیگر نیست
راستش من فکر میکنم هیچ خواب و هاتف غیبی و دوست صمیمی‌ای در کار نبوده و مستشارالدوله برای اینکه هم داستان رو جذابتر کنه، هم مشروعیت ببخشه و هم اینکه مسئولیت رو کمی از روی دوش خودش برداره این داستان رو سر هم کرده.