چهل روز فراموشی و خاموشی
Description
چهل روز گذشت و هیچ آبی از هیچ آبی تکان نخورد. جنازههای سوخته و پاره پاره را به خاک سپردند و تمام. از رسیدگی ویژهی قضایی گفتند اما حتی یک نام از میان «مقصران» به میان نیامد؛ در عوض با فوریت بالا کمیتهی ویژه تشکیل دادند تا خسارات «فعالان اقتصادی» خسارتدیده را به سرعت جبران کنند تا مبادا گردش سرمایه و سود آسیبی ببیند. کارگران بندر اما «خسارت جانبی» بودند؛ برای حاکمان آماری که باید پنهان میشد و برای سفلهگان مستقر در اپوزیسیون مایهی مسرت و شادی و زوزههای تشکر از نتانیاهو. آنها که ثبت نشده بودند، آنها که شناسنامه نداشتند، آنها که از دیوارها و حصارهای پشتی برای کار روزمزدِ ارزان به بندر میرفتند برای همیشه در دود و آتش مدفون شدند و از یادها رفتند. چهل روز گذشت با خاموشی و فراموشی که جان کارگر ارزان است. از معدن تا بندر، در قتلگاه کارگر جان ارزان میفروشند با طعم خون و رنج. رفقای ما در «استودیو شرارهها» این ویدئوی کوتاه را به یاد بدنهایی ساختهاند که برای همیشه رد خون آنان در بندر رجایی باقی میماند.
خرداد ۱۴۰۴
<figure class="wp-block-video"></figure>




