DiscoverDarolvokalaa l دارالوکلاچهل و هفتم _ خین قسمت پایانی (فرار)
چهل و هفتم _ خین قسمت پایانی (فرار)

چهل و هفتم _ خین قسمت پایانی (فرار)

Update: 2024-11-18188
Share

Description

طشت های رسوایی از پشت‌بام می‌افتد؟


کلام:محمد جواد اعياني ثاني

مدیر اجرایی: اشکان هنرمنديان

دستیار: گیتی معتضدیان

موسیقی: علی قبادی




لطفا اين پادکست رو با دوستان خود به اشتراک بگذاريد

همچنين نظرات و پيشنهاداتتون رو براي ما توي قسمت کامنت ها بنويسيد.



راه هاي ارتباطي مستقيم

Instagram

Telegram

Twitter

EMAIL: darolvokalaa@gmail.com

Telegram: 09128435492

https://t.me/Mohammadjavadaayanisani


Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments (299)

Shadi Neyshaei

خوب فکر میکنم که زود قضاوت کردم. سناریو بیییییی نظیری بود. اینکه منیژه به مجازات شروع به جرم محکوم شد کاملا به جا و درست بود ولی در خصوص کاظم... ایشون واقعا قتلو مرتکب شده، البته بنده این قضیه "جان در برابر جان" رو اصلا پسندیده نمیبینم. ولی اینکه کاظم هم مجازات کافی برای بازدارندگی رو نبینه هم به هیچ عنوان قابل چشم پوشی نیست.

Sep 8th
Reply

مسعود

روایت داستان ها واقعاًمعنیش ،زرنگیه چیه ؟حال آدم از وکالت بهم میخوره بخاطرپول خیلی کارها میشه کرد.

Sep 2nd
Reply (3)

Z Kh

منیژه گفت که شش تا لیوان شربت آماده کرده و توی هر شش تا سم ریخته، و قصد خودکشی هم داشته، و در آخرین لحظه پشیمون شده، کاظم سینی رو آورده و به همه شربت داده و دوتا لیوان خودشون مسموم نبوده، یعنی کاظم دوتا از لیوانای مسموم رو خالی کرده، شسته و دوباره شربت درست کرده، یا منیژه دروغ میگه و از اول هم قصد خودکشی نداشته؟

Aug 21st
Reply

mah

من اگه جای منیژه بودم این آدم ها رو در یک جا جمع می کردم و فیلم هاشون رو براشون پخش می کردم.اما فیلم از رابطه ی خودشون باهاشون نه.خودشون دوتا ر‌و نباید آلوده می کردند. کافی بود دستشون رو برای هم دیگه و مردم رو کنند تا آبروی اونها هم بره. مخصوصاً شوهرش و سمیرا. و هر روز با فکر به اینکه چه بلایی سر اینا آورده بود لذت می‌برد.

Aug 12th
Reply

محمدرضا

عجبا که میگن این شهر قشنگه...

Aug 10th
Reply

Masoud Ahmadi

من کامنت ها راخواندم وبه نظرم بدتراز رفتارهای منیژه وکاظم که قطعن بیمارگونه وهمانطور که گفتین به خاطر افسردگی وآسیب های روانی متعدد بوده واکنش دوستان به این داستانه که به نظرم فارغ از اینکه چقدر از داستان صحت داشت باید خود را جای طرف مقابل گذاشت ودرک‌کردهرچندخیلی سخته همانطوری که خود شما در هر قسمت تکرار میکنید آیا اگر هرکدام از ماها جای کاظم بودیم و از تهران به خاش تبعید می‌شدیم یاجای منیژه بودیم و بانگاه بددیگران ومحدودیت های زیاد زندگی میکردیم فکرانتقام و این رفتارهای اشتباه به سرمون نمیزد؟؟

Jul 17th
Reply

مسعود

بخاطرپول وکالت اینجورادم وبرداشتن خیلی زشته ، گناهشون پنهان کردنی نیست

Jul 14th
Reply (3)

مسعود

بخدا اگردونفرعاشق هم باشن هیچ جوره حاضرنمیشن دست کسی به عشقشون بخوره، چقدراوضاع خراب شده کاظم نمونه واقعی کسکش بوده، منیژه هم جنده خانواده هاشونم خراب

Jul 14th
Reply

مسعود

کارمنیژه وکاظم بیل زدن نبود دیگه شخم زدن

Jul 14th
Reply

مسعود

خنده داره منیژه میگه چطورمخ منصور وبزنم، ادای تنگ هارادرمیاره🤣🤣🤣🤣🤣

Jul 14th
Reply

مسعود

واقعا این داستان هاتون وگوش میدم از زنها میترسم

Jul 14th
Reply

مسعود

برام خنده داره شما ازچی اینها میخواستی دفاع کنی تودادگاه، من تودیوار پیامی دیدم که طرف گفته بود زن میخوام، منم چندتا اشناهای مطلقه رامعرفی کردم بعددیدم نه خیلی خوش اشتهاست گفت من بااین ثروتم، زن جوونترمیخوام، خودش 63سالش بود، منم گفتم باشه رفتم عکی یک زن خوشگل ومحجبه رادانلود کردم، چون خیرسرش مذهبی بود، منم گفتم این خوبه گفت عالیه، اون یکی خطم ودادم گفتم فقط لکنت زبون داره نمیتونه صحبت کنه، گفت حله، اقا تا شماره راگرفت برای اینکه مخم وبزنه گفت شماره کارت بده، ده تومن زد، فرداش بازده تا هشتادتومن

Jul 14th
Reply (1)

مسعود

فقط یه داستان میگم از حضرت علی، این وبگم من اصلا مذهبی نیستم، یکروزی زنی پیش علی اقرارمیکنه که زنا کرده وحامله ست، وچون فاضی القضات علی بوده میگه برو بچه ت ودنیابیار، بعدهازن میادمیگه بچه مم دنیا اوردم میگه تادوره شیردهیش تموم نشده نیا، خلاصه زنه بازمیادمیگه دیگه بچه م بزرگ شده، علی میگه توبه کن،زنه میگه نه حتما منوبه سزای عملم برسونید، اخرش میارن سنگثارش کنن، حضرت علی قبل سنگ زدن به مردم میگه، تنها کسانی حق دارن سنگ بزنن که خودشون کاری نکرده باشن که جرمش سنگثارباشه، بعدمیبینه فقط خودش میمونه

Jul 14th
Reply

Zohre Pirgholi

اخه مگه میشه این همه کثافت کنار هم 🥺🙄😕😩😔🤔🤔😡

Jul 9th
Reply

Mohsen Jafari

خوراک رانندگی

Jun 30th
Reply

maryam zamani

واقعا اینا کتابخون و اهل علم و ادب بودن؟؟؟؟ 🤔شگفتا

Jun 26th
Reply

Mobina 👩🏼‍⚖️⚖️

ممنون آقای اعیانی خیلی خوب روایت کردین من که تحت تاثیر قرار گرفتم 🙏

Jun 17th
Reply (2)

Mobina 👩🏼‍⚖️⚖️

چی میشد و چقدر سرنوشت عوض میشد اگر منیژه و کاظم به جای زندگی با فکره ب انتقام زمانشون رو صرف ساختن ی کسب و کار کوچیک یا درس خوندن یا... و یا حتی اصلاح رابطه خودشون و روابطشون با خانواده میکردن،اصلا سفر رو از همون موقع شروع میکردن، آدم بعد از یه تجربه هایی دیگه اون آدم سابق نمیشه مطمنم منیژه ازین ک باعث مرگ پدر و مادرش شده حالش خوب نیست، دل همه ما پر از کینه ست اما باید پا بزاریم رو دلمون تا بتونیم این زندگی سخت رو ادامه بدیم و از پسش بربیاییم. اینا حرفای من به منیژه نیست به خودمه❤️

Jun 17th
Reply (1)

Kimia S

داستان عجیب و نفسگیری بود، واقعا به دور از هر قضاوتی، به شدت متعجب کننده و غیر قابل درک این نشون دهنده توانایی عجیب آدمیزاد در انجام دادن کارهای وحشیانس و اینکه مغز نوع آدم تا کجاها توانایی سیر داره. اینکه مرگ اون سه نفر قتل بوده یا نه، یا اینکه استحقاق مرگ داشتن یا نه چیزیه که تا آخر دنیا میشه دربارش فکر کرد و حرف زد، و اینکه شما این وسط وکالت کردید بدور از قضاوت، برای توصیفش به کلمات جدید نیاز داریم در ادبیات پاینده باشید

Jun 14th
Reply (1)

Ahmad Khosravi

عالی بود عجب دنیا عجیب و غریب هست امیدوارم خوشبخت باشند زندگی عجیب و غریبه

Apr 9th
Reply
In Channel
loading
00:00
00:00
1.0x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

چهل و هفتم _ خین قسمت پایانی (فرار)

چهل و هفتم _ خین قسمت پایانی (فرار)