Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Comments (46)
Hesam B
آخیییی🥺🥺
Nov 25th
Reply
rahil🕊️
عالی بود😂👌🏻
ما هم آقوی زارع داریم تو محلمون😁✌🏻
چقدر ارزون بوده همه چی....
Aug 25th
Reply
Hassan Hasheme
خیلی باحال بود .🤣🤣
May 14th
Reply
haya aftab
چه قشنگ بود
Jan 26th
Reply
hossein asgari
'' کل بقالی شو می خورم '' 😀😀 اینو خوب ٱمدی
Jan 24th
Reply
Keyvan Wakillazad
خیلی خفنی نگاهت انقدر داستایوفسکی وارانه هست که بغض کردم حسودیم شد کاکو . . . خیلی خیلی خوب بود پر شدم از قصه کاکو .
Jan 18th
Reply (3)
Fatemeh Sadat
آخرش چی شد؟؟؟🤔🤔🤔
Dec 8th
Reply (2)
MRs.dehqani
عالی.... کاش قدیما با سخاوتای ادماش برمیگشت... ❤️
Nov 1st
Reply (1)
Aida Zzzz
عالی بود ، ساده و خودمونی مثل خود خود زندگی 🌺
Oct 22nd
Reply (1)
Farzan
چقدر دلنشین
Sep 26th
Reply (1)
yasi
کوتاه و دوست داشتنی ❤🦥
Sep 4th
Reply (1)
ارش
که چی
Sep 3rd
Reply
Narges
👍👍چقدر زیبا و خودمونی با اون لهجه زیبا
موفق باشید 🍃🌼
Sep 1st
Reply (1)
VC
تلخ بود
Aug 31st
Reply
Amir Behnam Mokhtari
❤️❤️❤️
Aug 31st
Reply
Ehsan
عالی بود از قصه با لهجه شیرین شیرازی خیلی لذت بردم، موفق باشی🙏💙🫂
Aug 29th
Reply (1)
Vahide Sharifi
چقدررر زیبا و ساده بود. من رو برد به دهه شصت .ما هم یه بقالی شبیه همین نزدیکی محله مون داشتیم. بهش میگفتیم اوس ممد. خدابیامرز بداخلاق بود. با وجودی که بیشتر مشتریهاش بچه ها بودند ولی اصلاً روی خوش به بچه ها نشون نمیداد و به مشتری مداری اصلا اعتقادی نداشت😅 ولی بستنی کیم هاش 😊👍👍👍🤌☺️😋😋😋 عجب طعمی داشت. پفک کامک بود اون وقتا .هنوز مزه ی پفکش یادمه . کیم دوقلوهایی که هیچوقت بطور مساوی از وسط نصف نمیشد. هعییییی کودکی کجایی که همه چیز مزه ی بهتری داشت . سرمون آسوده بود . خلاصه اینکه لذت بردم. قلمتون توانا . پر کارتر باشید .منتظر داستانهای شیرین تون هستم
May 10th
Reply (6)
didar
کاش یه بخشی از سخاوت آدما مثل آقای زارع بود
مرسی از اپیزود عالیتون
May 1st
Reply (1)
قصههای کفشهر
گاز نوشابه
نویسنده و راوی: محمد مطهریپور
May 1st
Reply
🌬 Samira ...
سلام خسته نباشید، قصه هاتون خاطرات بچگیمو واسم زنده میکنه.
من توی این سن به اونایی که زارعی هستن هم میگم زارع، من حتی به آقای دهقان ها هم میگم آقای زارع از بس که زیاد هستن.
آخیییی🥺🥺
عالی بود😂👌🏻 ما هم آقوی زارع داریم تو محلمون😁✌🏻 چقدر ارزون بوده همه چی....
خیلی باحال بود .🤣🤣
چه قشنگ بود
'' کل بقالی شو می خورم '' 😀😀 اینو خوب ٱمدی
خیلی خفنی نگاهت انقدر داستایوفسکی وارانه هست که بغض کردم حسودیم شد کاکو . . . خیلی خیلی خوب بود پر شدم از قصه کاکو .
آخرش چی شد؟؟؟🤔🤔🤔
عالی.... کاش قدیما با سخاوتای ادماش برمیگشت... ❤️
عالی بود ، ساده و خودمونی مثل خود خود زندگی 🌺
چقدر دلنشین
کوتاه و دوست داشتنی ❤🦥
که چی
👍👍چقدر زیبا و خودمونی با اون لهجه زیبا موفق باشید 🍃🌼
تلخ بود
❤️❤️❤️
عالی بود از قصه با لهجه شیرین شیرازی خیلی لذت بردم، موفق باشی🙏💙🫂
چقدررر زیبا و ساده بود. من رو برد به دهه شصت .ما هم یه بقالی شبیه همین نزدیکی محله مون داشتیم. بهش میگفتیم اوس ممد. خدابیامرز بداخلاق بود. با وجودی که بیشتر مشتریهاش بچه ها بودند ولی اصلاً روی خوش به بچه ها نشون نمیداد و به مشتری مداری اصلا اعتقادی نداشت😅 ولی بستنی کیم هاش 😊👍👍👍🤌☺️😋😋😋 عجب طعمی داشت. پفک کامک بود اون وقتا .هنوز مزه ی پفکش یادمه . کیم دوقلوهایی که هیچوقت بطور مساوی از وسط نصف نمیشد. هعییییی کودکی کجایی که همه چیز مزه ی بهتری داشت . سرمون آسوده بود . خلاصه اینکه لذت بردم. قلمتون توانا . پر کارتر باشید .منتظر داستانهای شیرین تون هستم
کاش یه بخشی از سخاوت آدما مثل آقای زارع بود مرسی از اپیزود عالیتون
گاز نوشابه نویسنده و راوی: محمد مطهریپور
سلام خسته نباشید، قصه هاتون خاطرات بچگیمو واسم زنده میکنه. من توی این سن به اونایی که زارعی هستن هم میگم زارع، من حتی به آقای دهقان ها هم میگم آقای زارع از بس که زیاد هستن.