اپیزود 62: توسعه بهمثابه توانمندسازی حکومت – اختیار بگیر
Description
اپیزود شصتودوم پادکست دغدغه ایران
توسعه بهمثابه توانمندسازی حکومت – اختیار بگیر
کتاب «توسعه به مثابه توانمندسازی حکومت» بعد از آسیبشناسی سازمانها در کشورهای در حال توسعه، از رویکرد «مسألهمحوری تکرارشونده انطباقپذیر» (متا) یا «انطباقپذیری تکرارشونده مسألهمحور» (اتم) برای ظرفیتسازی در سازمانها و حکومت ناتوان حمایت میکند. گامهای اول تا سوم رویکرد متا در اپیزودهای 60 و 61 تشریح شده است. اپیزود 62 کسب اختیارات برای اصلاحگری و همچنین نمونهای از بهکارگیری این رویکرد در ایران را تشریح میکند. بخشی از این اپیزود نیز به ذکر مصادیقی از کاربست رویکرد متا اختصاص دارد.
مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه
برنامه ساخت توانمندی حکومت در دانشگاه هاروارد
حمایت از پادکست
خرید با تخفیف 30 درصد کتاب توسعه به مثابه توانمندسازی حکومت
کد تخفیف: diran
موسیقی آغازین
قطعه «سلام» اثر استاد حسن کسائی
موسیقی متن
Scott Buckley – Felicity
Yasumu - Repressed Emotions
Various Artists - Good Condition
Hereafter - Late Night Drives
Songs To Your Eyes – Profound
Twelve Titans Music - What Doesn't Kill Me
Twisted Jukebox - Dont Feed the Whisper
Twisted Jukebox – Oh
Cody Martin - Spectral Refractions
Christoffer Moe Ditlevsen - Buried in the Dirt
Email: dirancast@gmail.com
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: حامد ملیانی و کریم شاهین
تاریخ انتشار
تیر هزار و چهارصدویک
بسیار عالی خسته نباشید
سلام، من با یکسال تاخیر دارم مطالب رو گوش میدم ولی خوب دلیل نمیشه تکالیفم رو انجام ندم. برای همین خواستم مثالی از کاری که خودم انجام دادم بزنم. به سازمانی که در اونجا کار میکردم و هنوز هم به نوعی کار میکنم فکر کردم و اینکه بدون اینکه رویکرد متا رو به این صورت فرموله شده بدونم تا حد زیادی اون رو در حل مسائل کاریم پیاده کردم. سازمان من، یک سازمان ملی بود که وظیفه اداره یکی از صنایع بزرگ ایران رو به عهده داشت، یکی از همون صنایع به قول شما استخراجی, سرمایه بر و انرژی بر . شاید حدود هفت سال پیش بود که ایران باید گزارشی به سازمان ملل و در راستای اقدام برای مبارزه با تغییر اقلیم ارائه میداد و در اون گزارش میگفت چقدر گاز گلخانه ای منتشر میکنه، چه برنامه ای برای کاهش انتشار داره و چه نیازمندیهای مالی و فنی برای تحقق این برنامه داره، چیزی به نام سند NDC که جزوی از الزامات توافقنامه پاریس هست و تقریبا همه کشورها تهیه کرده اند. موضوع مربوط به مسأله ای که استفاده آتی از منابع نفت و گاز ما رو تحت الشعاع قرار میده و هر سال در اجلاس جهانی COP بحثهای سیاسی شدید رو باعث میشه. مسئول تهیه گزارش سازمان محیط زیست بود. این سازمان فرمهایی رو تهیه کرده بود و به وزارتخانه ها میفرستاد و میگفت پرش کنید تا بعداً با تجمیع گزارشها ، سند ملی رو تهیه کنه و به جامعه جهانی ارائه بده. فرم ساده بود شامل: صنایع زیر مجموعه شما چقدر انتشار گاز گلخانه ای دارند، تا چه افق زمانی، چقدر میتونید کاهش انتشار بدید و برای انجام این کار چقدر بودجه و چه تکنولوژیهایی نیاز دارید. حدود یک ماه فرصت داشتیم تا اطلاعات رو ارسال کنیم!!!! فرم ساده بود ولی پر کردنش به سالها کار تحقیقاتی، ظرفیت سازی، اندازه گیری و محاسبه و برآورد نیاز داشت. در حالی که صنعت کارها هنوز اصلا نمی دانستند گاز گلخانه ای چیه؟ چطور دارن منتشرش میکنند چرا باید کاهشش داد، اگه کاهش ندن چی میشه و .... من اون زمان کارشناس ساده بودم که نامه سازمان محیط زیست روی میز من قرار گرفت با یه دستور ساده: نامه رو جواب بده! من اهمیت جهانی موضوع رو میدونستم و میدونستم چقدر این گزارش میتونه اهمیت حیاتی برای ایران داشته باشه و اینکه ارائه این اطلاعات در این زمان به هیچ وجه ممکن نیست. به مدیر میانی اطلاع دادم که امکانپذیر نیست، مدیر گفت فقط یه فرمه ، یه چیزی بنویس، اگه تو جوابش رو نمی دونی هیچ کس دیگه ای هم نمی دونه! پس کسی هم پاسخها رو زیر سوال نمی بره، مهم اینه که نامه وزیر بی پاسخ نمونه. من مقاومت کردم خواستار برگزاری جلسه با مدیر عامل(معاون وزیر) شدم، در یک جلسه اهمیت مسأله رو برای مدی عامل و مدیران عمومی مطرح کردم (تعریف مسأله). یک کنفرانس رو برگزار کردیم تا بدنه صنعت رو از موضوع مطلع کنیم. چند راهنما تهیه شد که به صنعت میگفت منابع انتشارشان چه هستند و چطور باید میزان انتشار محاسبه بشه، چند کارگاه آموزشی که به کارشناسان صنعت آموزش داده بشه برگزار شد و بعد از شرکتهای صنعتی خواستیم که هر سال میزان انتشار رو محاسبه کنند و گزارش بدهند، گزارشات رو جمع کردیم، و بر اساس معیارهای کیفی که تهیه کرده بودیم ارزیابی کردیم و امتیاز دادیم. گزارش تجمیعی میگفت میزان انتشار چقدر هست و با چه دقتی محاسبه شده. بعد از پنج سال جمع کردن اطلاعات، با تعریف یک پروژه پژوهشی ارزیابی روی فرصتهای کاهش انتشار و تخمینی از منابع مورد نیاز صورت گرفت. در تعریف و پیشبرد پروژه سازمان محیط زیست، پژوهشگاه صنعتی و دانشگاه و چند شرکت خصوصی فعال در این زمینه رو درگیر کردیم و نتایج به صورت مستمر برای بدنه صنعت تشریح شد و نظرات آنها در پیشبرد پروژه لحاظ شد. در نهایت قرار بود بر اساس این ارزیابی ها ، بهترین مدل برای بخش دولتی تعریف بشه که چطور صنعت خصوصی رو به اجرای پروژه های کاهش وادار یا ترغیب کنه. ولی من دیگه از اون سازمان خارج شدم و ادامه کار رو سپردم به همکارانی که در طی انجام همین مراحل، به مرور و بر اساس نیاز استخدام شده و آموزش دیده بودند.
جناب فاضلی سلام! میدانم دیر شده برای پیام گذاشتن! میخواهم به پادکست شما بهمثابه سازمان یا ساختاری نگاه کنم که میشود با معیارهای متا در این هفت پادکست آن را بررسی کرد: مسأله اینگونه در ذهن من شکل میگیرد که آیا ساخت پادکست و ترویج شنیدن آن و تلاشهایی از این جنس، همان آفت همشکلسازی نیست؟ البته این در مقام یک چالش برای همه ما باشد نه نقد به عملکرد شما. مسألهمحوری با انتخاب موضوع درستی چون دغدغه ایران به صورت یک کل رخ داده. بعد به روش استخوان ماهی، دغدغههای ایران یکی پس از دیگری یافته و درباره آن پادکست ساخته شده و خردجمعی یا خِرد بخشی از جامعه، درگیر فهم آن شده. دیگر اینکه از تکرارشوندگی در کار پادکست شما به خوبی استفاده شده. رشد کمی و کیفی رخ داده حتی تلاش شما برای حذف آوایی در مکثهایتان هم آشکار و نمایان است. برای انطباقپذیری مصداق نمییابم و شاید گزینش موضوعات پادکست نوعی از آن باشد. انطباق با مسألههای روز ایران در ذهن مردمانش. وارد فاز گفتگو شدن با مخاطبان که بلاخره در انتهای این پادکست رخ داد و حذف منولوگ بودن از بهترین نتیجههایی است که مطالعه کتاب «توسعه بهمثابه توانمند سازی حکومت» داشته. یعنی دادن پیام به مخاطب. یعنی یافتن همراه و شریک و سهیم در موضوعهایی که فهمیدنش هدف همه ماست. مطلبهای مهم بسیاری در خلال شنیدن پادکست به ذهن من خطور کرد که نوشتن همه آنها از حوصلهها بیرون است. برای نمونه یکی دو مورد نظیر مسألهٔ محلیِ مهمی چون ثبت دادههای کشاورزی منطبق بر جغرافیاست. این روزها فقر این اطلاعات تصمیمگیری درست و طراحی بهینه را برای مهندسان این بخش ناممکن کرده. دیگر اینکه نمیدانم در موضوع مولدسازی مفهوم اختیارات و همراه کردن و سهیم کردن بالادستیها و کسانی که دخیل در موضوع هستند؛ درستی و صحتی میبینید یا نه؟ خدانگهدار!
عالی بود
👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼
وقتی داشتید مسئله شناسنامه دار کردن فرزندان مادر ایرانی توضیح می دادید واقعا خود شما رو تو این کنش دیدم که چطور برای توسعه ایران اقدام می کنید خیلی دوست دارم نمودار استخوان ماهی طرح ایران پایدار را ببینم 💚💚💚
عالی بود اگر میتوانستید چند مورد از مسائل جدی کشور رو هم با این دیدگاه بررسی کنید خیلی به جا افتادن مطلب کمک میکرد. مثل بحث فساد اداری فساد نیروهای انتظامی
سلام وعرض خدا قوت ممنون از ارائه این کتاب مفید. بیشتر شدن تعداداپیزودها خوب بود و باعث شد که مطالب با شرح بیشتری توضیح داده بشه
این کتاب و به خصوص بیان دقیق و قابل فهمتون خیلی در شناخت من تاثیر گذاشت. احساس میکنم نگاه واقع بینانهتری برای درک جوامع، دولتها و سازمانها به خصوص در ایران پیدا کردم که حتی از نظر تحمل بار روانی هم کمک کننده بود. باری که تقریبا همه ما در مورد ایرانمون حس میکنیم. در مورد روایت از تجربه خودمون: بخشی که راجع به حل مسایل با آزمایش کردن راه حل های کوچک بود برای من کاملا ملموس بود. اخیرا در بخشی حدودا صد نفره در شرکتی بزرگ (خارج ایران) مشغول به کار شدم. تجربه زیبایی که این گروه برای من داشت، تلاش جمعی و همگانی برای اصلاح نحوه کارکردن در کنار همدیگه بود به طوری که همه برای رشد کل مجموعه احساس مسئولیت میکنند. در این میان در بازههای کوتاه چند هفتگی، مدام نحوه کار فعلی و مشکلات رو بررسی و تجزیه میکنیم و سپس راهکارهای کوچک قابل اندازه گیری در قالب روش SMART Action Items ارایه شده و تا زمانی مشخص مورد آزمایش و سپس بررسی قرار میگیره. در این میان رشد قدم قدم و اثر موفقیت های کوچک را به خوبی حس میکنیم. به امید توانمندسازی و رشد روزافزون مردم ایران و تمامی جوامع بشری در کنار یکدیگر. با تشکر فراوان
خسته نباشید بسیار عالی و آموزنده
خدا قوت
دغدغهمند و نازکبینانه، ممنون جناب دکتر 🙏
مثل کلاس درسه برای من واقعا سپاسگزارم 🙏🙏🙏