هفتاد و پنج - سریال دبرا قسمت سوم(آخر)؛ مد‌ئا
Update: 2021-03-29
4,194
4,194Description
متن و روایت: علی بندری
تدوین: امید صدیق‌فر
طراح پوستر: مجید آب‌پرور
موسیقی: پیمان عرب زاده
Raining UY :موسیقی تیتراژ
اسپانسرهای این اپیزود:
منابع پادکست و عکس‌های استفاده شده در پوستر
موسیقی تیتراژ چنل‌بی: The Past Memory
اپیزود بعدی چنل‌بی کی منتشر میشه
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
وای خدا چقدر دردناک بود. بیچاره بچه ها که همیشه قربانی روابط اشتباه والدین میشن. حالا به هر شکلی😔
الان واسه سومین بار داستان دبرا رو ۵ آذر ۱۴۰۲ دارم گوش میدم...اقای بندری منو به عمق داستان میبری.لذت خاصی داره برام داستان گوش دادن با صدای جذابت و اینکه منو از خستگی های روزمره میبره به یه دنیای دیگه که فقط خودم میدونم چه خبره ...خیییلی خوبی خییلی..اما چرا اپیزود جدید نمیذارید خواهشا با ما بمونید ❤❤❤
اولا ممنون از وقت و نیرویی که صرف تهیه‌ی این سری شد اما به نظر من، سریال ضعیف و حوصله‌سربری بود. روایت شما مثل همیشه عالی بود ولی خود داستان، کشش لازم رو نداشت و در حدی نبود که مورد انتخاب تیم چنل‌بی قرار بگیره.
❤️🙌
شعر اخر از کل داستان جذاب تر بود
ممنون بابت تهیه‌ی این داستان جذاب و به شدت هولناک🙏🏻🥲
به نظرم این حرف که نباید آدم ها رو قضاوت کرد، حرف کاملا بی اساسیه، زندگی بشر بر پایه این قضاوت ها می چرخه، اصلا اگر نباشه کلی از کار ها پیش نمیره، مگه خود ما هر لحظه در حال مقایسه چیز های مختلف با هم نیستیم؟ مگه ما قبل از هر کاری دست به قضاوت و مقایسه نمی‌زنیم؟ این یک چیز کاملا فطریه. آخه واقعا کدوم آدم متعارفی دست به یه همچین کارهایی میزنه که مثلا بگیم اگه ما بودیم هم ممکن بود همین کار رو کنیم؟ یکسری ها هم میگن مایک باید میرفت پیش روانشناس، کدوم روانشناسی میتونه راه حلی بده که زندگی با یه آدمی که دارای اختلال دوقطبی هست رو تسهیل کنه ( اصلا قصد جسارت به این اشخاص رو ندارم، به هر حال بیماری هست و جرم نیست)، من واقعا نمیتونم مایک رو مقصر بدونم برای هیچ چیز، تمام رفتارهاش در نتیجه کار های دبرا بوده، و الا اون هم دنبال زندگی معمولی بوده، نه بیشتر و نه کمتر، این که کار زیاد میکرد، یا وقت با خانواده نمیگذروند، به خاطر این بوده که داخل خونه اش احساس آرامش نداشته، و عاملش هم کاملا مشخصه. یک چیز کاملا مشخصه، دبرا یک آدم ازخود راضی و کمالگرا بوده، که برای تمام شکست هایی که خودش مقصرش بوده، دنبال
دبرا گرین : طمعِ موفقیت - حسادت - خیانت - جنگیدن - تنفر - جنایت
چه به سر سيدني اومده :)
چه به سر سيدني اومده :)
چقدر ازین فجایع در ایران خودمون اتفاق افتاده و هیچ کتابی براش نوشته نشده. دخترانی که توسط پدرانشون کشته شده و چه همسرانی و خانواده‌هایی که به تدریج مردند یا خودکشی کردند... دریغ
آخراش شبکه چهار شد
فیلمی ازین داستان ساخته نشده؟
واقعاچیه این ادمیزاد
مشکل دبرا خوشیفتگی افسار گسیخته بوده و نبود ذره ای عشق درونش، چون کسی که تا این حد خودشیفته است معلومه نمی تونه کسی رو غیر از خودش دوست داشته باشه نه شوهرشو از اول ازدواج دوست داشت و نه بچ هاش و نه هیچ کس دیگه ای، نبوده عشق خیلییی چیز خطرناک و هولناکیه ، نبوده عشق که حال دنیا خوب نیست
امان از روان انسان که چه فاجعه هایی می آفرینه، در تعجبم چطوری به این موجود سراسر خطا اشرف مخلوقات گفتن، توی این ماجرا ویران کننده ترین چیز که باید توجه بهش بشه کمال طلبی والدین دبرا یکی از دلایل مهم جمع شدن انواع اختلال شخصیتی جمع شده تو دبراس ، دبرا چند شخصیت در یک روان بوده......ممنون از شما
توی ۲ قسمت اول چقدر شبیه دبرا بودم… خیلیییییی… اما قسمت سوم وحشتناک بود 😭😭😭 چطوری؟؟؟
قلبم درد گرفت ...
یاد خلاص کتاب آدم های معمولی در پادکست بی پلاس علی بندری عزیز افتادم که چطور آدم های معمولی در هلوکاست تبدیل به آدم کشهای بالفطره شدند...از این کتاب آموختم که چطور یک جمله در حالت عصبی میتونه یه آدم مستعد به قتل رو تبدیل به یک جانی بچه کش،بکنه....پس مواظب حرفهامون باشیم....
بعد از شنیدن این داستان حس میکنم گاهی مردن بهتر از زندگی کردن هست😭😭