(H. Parham با صدای) کتاب صوتی شب سراب بخش دوازدهم و تحلیل کتاب ( بخش پایانی ) نوشتۀ ناهید ا. پژواک
Update: 2023-12-19
91
Description
شب سراب نوشتۀ ناهید ا. پژواک با صدای: ح. پرهام ادیت وفنی : ح. عزت نژاد گ. جاسمی موزیک: م. سلطان پور Nahid Pejvak
ایمیل ما: danesherooz2019@gmail.com
In Channel




فقط به خاطر آقای پرهام گوش دادم داستانش خیلی مبتذل بود
چه دفاعیهی مزخرفی بود این کتاب،ممنون از جناب پرهام✨️
ممنونم خیلی عالی تحلیل کردین
نویسنده ی دیگه ای این رو نوشته؟ خب اینجوری که داستان تحریف شده یه جورایی
عزیزم با تمام نادوتیات رحیم ولی ذات خوبی داشتی کاش میشد جوری محبوبه رو میدید خیلی خوب میشد تو این سن بهم میرسیدن
چرا رحیم یکبار با خودش نگفت این دختر ناز پرورده همه خانواده و آرامش زندگیشو به خاطر من ول کرد همیشه میگفت اون اومد دنبالم یا پدرش نتونست دخترشو تربیت کنه یا دخترشو بست به ریش ما تو ذهنش خودشو شازده قجری میدید مردک مالیخولیایی
چقدر رحیم وقیحه همش میخواد اشتباهاتشو گردن شیطون و شراب بندازه وقتی که باید حرف بزنه لاله وقتی باید لال بشه ور میزنه نويسنده چی تو مغزش میگذشت وقتی اینو مینوشت
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ممنون از خوانش و صدای آقای پرهام☺️ وکیل مدافع این پسره ی کم عقل بودن اصلا ارزشش رو نداشت خانم پژواک یه جاهایی اصلا نتونستین روی گند کاری هاش سرپوش بذارین
در مورد سقط جنین بچه دوم و عدم حس مادرانه نسبت به الماس حتی به وقت مرگ کودک و نرفتن به سر قبر فرزندش مسئله حس محبوبه به رحیم کاملا واضح لیان میکنه که محبوبه کلا نمیخواسته از رحیم فرزندی داشته باشه به عبارتی از همون اول از ازدواجش پشیمان شده بوده. و رحیم رو نمیخواسته. فقط در گیر یه ماجرایی شده بوده که ساخته دست خودش بوده. مسئله دیگه اینکه ناگهان از یک زمان به زمین دیگر میپرید.
چه تحلیل های درستی داشتین آقای پرهام….لذت بردم از خوانش تون…ممنونم🙌♥️
حتی شخصیت مادر رحیم خاکستری بود که شخصیت خود رحیم نبود! آدم یه دوست مثل این نویسنده برای رحیم داشته باشه احتیاج به دشمن نداره...و همچنان به جوانان عزیز: با همکُف خودتون وصلت کنید.
با اینکه سعی کردن نوشته تدافعی از رحیم داشته باشن ولی در کل رحیم قدرت تصمیم گیری نداشت و دهن بین بود قبل از ازدواج هم با تاثیر از حرف همسایه میخواست محبوبه رو بکشه
بسیار بسیار کتاب بدی بود فقط بخاطر صدای گرم اقای پرهام گوش دادم کپی بود از کتاب بامداد خمار کارای رحیم اصلا جای توجیه نداشت منموندم چرا نویسنده همچین وقتی رو گذاشته که دفاعیه بنویسه 🫠
بسیار بسیار کتاب بدی بود فقط بخاطر صدای گرم اقای پرهام گوش دادم کپی بود از کتاب بامداد خمار کارای رحیم اصلا جای توجیه نداشت منموندم چرا نویسنده همچین وقتی رو گذاشته که دفاعیه بنویسه 🫠
یه جورایی واقعا کپی کرده . خوانش بسیار زیبای گوینده ترغیبم کرد تا آخر گوش کنم
رحییییییم خدا لعنتت کنه رحییییم
کتاب پر از باگ و اشتباه و به قول معروف سوتی هستش من بامداد خمار رو همون موقعی که خیلی معروف شد خوندم ولی شب سراب رو نخوندم و چقدر کار خوبی کردم که نخوندم چون وقتمو انگار مینداختم توو سطل زباله،باز الان با خوانش جناب پرهام برام کمی ارزشمند شد ولی متن افتضاح نویشنده وکیل مدافع شیطان شده
من فقط این سوال برام پیش اومده که آیا این نویسنده با هماهنگی و اجازه از خانم حاج سید جوادی این رمان را به نوعی کپی کرده؟
دقیقا صحبتهایتان و نقدهاتون صحیحه. بر خلاف نثر زیبا و جذاب بامداد خمار این کتاب شب سراب واقعا عامیانه است و وقت هدر دادن