Discoverخوانش غزل های سعدی19- کمان سخت که داد آن لطیف بازو را؟
19- کمان سخت که داد آن لطیف بازو را؟

19- کمان سخت که داد آن لطیف بازو را؟

Update: 2023-05-03
Share

Description

کمان سختْ که داد آن لطیف بازو را؟

که تیر غمزه تمامست صید آهو را


هزار صید دلت پیش تیر باز آید

بدین صفت که تو داری کمان ابرو را


تو خود به جوشن و برگستوان نه محتاجی

که روز معرکه بر خود زره کنی مو را


دیار هند و اقالیم ترک بسپارند

چو چشم ترک تو بینند و زلف هندو را


مغان که خدمت بت می‌کنند در فرخار

ندیده‌اند مگر دلبران بت‌رو را


حصار قلعهٔ باغی به منجنیق مده

به بام قصر برافکن کمند گیسو را


مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر

چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را


لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم

سخن بگفتی و قیمت برفت لؤلؤ را


بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست

چنان که معجز موسی طلسم جادو را


به رنج بردن بیهوده گنج نتوان برد

که بخت راست فضیلت، نه زور بازو را


به عشق روی نکو دل کسی دهد سعدی

که احتمال کند خوی زشت نیکو را


Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

19- کمان سخت که داد آن لطیف بازو را؟

19- کمان سخت که داد آن لطیف بازو را؟