20 _ پله‌های اضطراری
Update: 2025-01-10
2
2Description
در این قسمت :
داستانِ "پله‌های اضطراری" از محمدرضا دیندار
موسیقی :
مرگ پایان کبوتر نیست (سهراب سپهری) _ دکلمه خسرو شکیبایی
( شما میتوانید داستانهای خود را از طریق لینک زیر در تلگرام ارسال کنید )
لینک ارسال داستان در تلگرام : t.me/RaviYou_ShortStory
کانال تلگرام : t.me/RaviYouOfficial
اینستاگرام : RaviYouOfficial
راویو را میتوانید از طریق تمام پادگیرها بشنوید
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
«آن روزها کودکی چقدر نارنجی بود» «دردهایی که دیده نمی‌شوند روح را می‌خوردند» «در خون تصویر دختر بچه ای را میبینی که دو دستش را وا کرده و به سمتت می‌آید، نفست راحت میشود» «برای افسانه‌‌ی گمشده‌ام» از زیبایی های هنر نویسنده🙂👌👏 دستمریزاد و موفق باشی🌱
خدا قوت🌱
اینکه کسی بتونه همزمان شاعر و نویسنده خوبی باشه نشون دهنده‌ی درک بالاش از عالم هنره. چقدر تصاویر جزئی و دقیق و شاعرانه‌ای توی داستان بود و چه ضربه‌ای می‌زد جمله‌ی ای کاش تنهاتر از این بودم... دستمریزاد!