Discoverخوانش غزل های سعدی24- وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها
24- وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها

24- وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها

Update: 2023-05-152
Share

Description

وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها

بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان‌ها


گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل

با یاد تو افتادم از یاد برفت آن‌ها


ای مهر تو در دل‌ها وی مهر تو بر لب‌ها

وی شور تو در سرها وی سر تو در جان‌ها


تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم

بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها


تا خار غم عشقت آویخته در دامن

کوته نظری باشد رفتن به گلستان‌ها


آن را که چنین دردی از پای دراندازد

باید که فروشوید دست از همه درمان‌ها


گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید

چون عشق حرم باشد سهل است بیابان‌ها


هر تیر که در کیش است گر بر دل ریش آید

ما نیز یکی باشیم از جمله قربان‌ها


هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو

باید که سپر باشد پیش همه پیکان‌ها


گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش

می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها


Comments 
In Channel
loading
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

24- وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها

24- وقتی دل سودایی می‌رفت به بستان‌ها