Discoverدر جستجوی هوش اخلاقی | In Search Of Ethical Intelligence32- پراکندگی آرا در علم روانشناسی
32- پراکندگی آرا در علم روانشناسی

32- پراکندگی آرا در علم روانشناسی

Update: 2022-08-225
Share

Description

پراکندگی آراء در علم روان‌شناسی

علم روان‌شناسی قدمت طولانی دارد و ریشه‌های آن را می‌شود در فلسفه‌ي یونان باستان تا سده‌ي چهارم و پنجم پیش از میلاد در آثار اندیشمندانی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو دنبال کرد. روان‌شناسی یا psychology از لحاظ لغوی، از دو واژه‌ي psyche به معنای روح یا ذهن و loges به معنای شناخت تشکیل شده است. بنابراین روان‌شناسی در فلسفه‌ي یونان، در اصل به معنای شناخت روح یا ذهن بوده است. 

واژه‌ي روح در يونان باستان و در دوران سقراط، افلاطون و ارسطو مفهومي دقيق داشته است. روح، در برگيرنده‌ي كل مفاهيم مربوط به انسان بوده است. از جمله آنچه به انسان جان بخشيده، هويتش را شكل داده و اخلاقياتش را رقم زده است. روح، نشانه‌ي شاخص موجودات زنده بوده است و در انسان احساسات و عملكردهاي ذهني و رواني مانند فكر، ادراك، تمايلات، برنامه‌ريزي، تفكر عملي و همچنين فضائل و كيفيت‌هاي اخلاقي را هم شامل مي‌شده است. 

رنه دکارت فیلسوف و ریاضیدان بزرگ فرانسوی در قرن هفدهم، مانند سقراط و افلاطون، دوئالیست یا دوگانه‌گرا بود. دکارت معتقد بود روح و جسم، در حقیقت دو جوهر متفاوت هستند. او با بازتعریف رابطه‌ي ميان روح و جسم، از دیدگاه سنتی فاصله گرفت و اعلام کرد همان‌طور که روح، یا آنچه در اصطلاح آن را ذهن هم می‌نامیم، بر جسم تاثیر می‌گذارد، تأثیر جسم بر ذهن را هم نمي‌توان نادیده گرفت. 

او معتقد بود، از آنجا كه ذهن دارای تفکر، ادراك و اراده است، طبعاً هم بر جسم اثر مي‌گذارد و هم از آن تأثیر مي‌پذیرد. مثلاً هنگامی که ذهن تصمیم می‌گیرد از جایی به جایی دیگر حرکت کند، این تصمیم به وسیله‌ي ماهیچه‌ها و عصب‌های بدن به مرحله‌ي اجرا درمی‌آید، به همین ترتیب، هنگامی که جسم بر اثر نور یا گرما تحریک می‌شود، ذهن این داده‌های حسی را شناسایی و تفسیر مي‌كند و واكنش مناسب را تعیین می‌کند. 

دکارت با ارائه‌ي این نظریه‌ي جدید، كوشيد توجه دانشمندان را از انتزاعی و فراطبیعی دانستن روح یا ذهن، به سمت مطالعه‌ي عینی آن تغییر دهد. او همچنین معتقد بود فكر كردن به مفاهيمي مانند خدا، خود، کمال و ابدیت، فطری و مادرزادی هستند، نه اکتسابی. بنابراین این تفكرات مستقل از تجارب حسی ما هستند. 

چند سال بعد از مرگ دکارت، جان لاک، فیلسوف انگلیسی قرن هفدهم، که روی کارکرد شناختی ذهن، یعنی نحوه‌ي دانش‌آموزي ذهن تحقیق می‌کرد، نظر دکارت را درباره‌ي وجود تفكرات فطری رد کرد و استدلال کرد که انسان هنگام تولد مجهز به هیچ دانسته‌اي نیست. او مانند ارسطو معتقد بود که ذهن در هنگام تولد مانند لوح سفیدی است که بعدها تجربه بر آن نقش می‌بندد و در پاسخ</str

Comments 
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

32- پراکندگی آرا در علم روانشناسی

32- پراکندگی آرا در علم روانشناسی