33 - سحر طوسی - پیشبینی ناپذیر! بخش اول
Description
!سحر طوسی - پیشبینی ناپذیر
قصه زندگی سحر طوسی زندگی یه دختر خیلی فعاله که انرژیش پایان ناپذیره. سحر تو زندگیش اتفاقات زیادی رخ میده که دوست ندارم اینجا لوش بدم. تو این اپیزود در مورد طلاق، کانون پرورش فکری، کلاس های مختلف، مذهب، حجاب، دارو،فیسبوک و خیلی چیزای دیگه میشنوید که مطمئنم براتون جذاب خواهد بود.
-------------
راه های حمایت
paypal.com/paypalme/4rahecomputer
-------------------------------------------------------------------------------------------
اسپانسرهای این اپیزود
۳۰ هزار تومن کد تخفیف : Ravi
-----------------------------------
فلایتیو: رزرو هتل و خرید بلیط هواپیما
۱۰۰ هزار تومن کد تخفیف خرید بلیط هواپیما و رزرو هتل : FLRAVI
-------------------------------------------------------------------------------------------
راه های ارتباطی برای اسپانسرینگ
ایمیل
podcastravi@gmail.com
-------------
پادکست های دیگر ما
-------------
حتما خبر های تکمیلی اپیزود هارو توی اینستاگرام ما دنبال کنید :
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
کامنتها رو خوندم، به نظرم زود قضاوت کردند
سری جدید چرا نمیدین؟
کارتون خوبه، بیشتر اپیزود بدین
واقعا سحر با اون طوسی نسبت نداره؟ من که میگم سحر که از باباش جدا شده شاید نمیدونه و اون طوسی عمویی چیزیشه!!؟؟ هااااان ؟؟؟ اخه محاله باید خون همچون ادمی داشته باشه که تو خانواده مادریش اینجور شده باشه و با عشق و نازنازی بره بسیج
امیدوارم متحول شده وباشه وازکثافت اسلام وبسیج دور شده باشه
👎👎👎👎👎👎👎👎👎👎
فقط صدای چایی😍
من اصلا قضاوت نمیکنم راستش حافظ قرآنم اصلا درک نمیکنم چطور کسی که حافظه میتونه به پوچی برسه طوری که خودکشی کنه اصلا تو کتم نمیره. و اینکه حفظ قرآن به شدت نیاز به تمرین داره طوری که ساعتها از روز رو میگیره و چطور فرد بیشفعال میتونه ساعتها بشینه برای حفظ؟
عییییی کی تموم میشه
یه جوری میگین جوری ک دوست داشت لباس بپوشه و در عقایدش آزاد باشه انگار خانوادش تا اون موقع به زور چادر سرش کرده بودن. امونم انتخاب خودش بود. نوع بیانتون درست نیست
سیاوش کیه ؟مگه اسم برادرش سروش نبود ؟
لوتی معاشانه نه! لوتی مآبانه 😉
خیلی سعی کردم وقتی رسید به قسمت دین و مذهب نبندم اپلیکیشنو
این رو مینویسم برای یک سری از دوستانم که این پادکست رو گوش دادن.من خودم اینقدر به چیزی اعتقاد ندارم که آدمها برام مثل همدیگه اند و از بسیجی بگیر تا راک استار همه برام آدمهایی اند که هزار جور حس رو باهم تجربه میکنن. اینجوری که نگاه کنی دلت میخواد همه رو دوست داشته باشی چون تمام اون حس ها درواقع احساسات خودته که باهاشون برخورد کردی یا میکنی.تعصب آدمو به یه کارهایی وا میداره که واقعا احمقانه است،چه به اسم دین باشه چه ضد دین.
این اپیزود ازونجایی که سحر شروع کرد به زمان خوندن هر لحظه برای من ترسناک تر میشد .
کانون پرورش فکری رو مثل زاینده رود و دریاچه ارومیه و هر چیز خوب دیگهای که داشتیم خشکوندن و تقریبا از بین بردن.
کانون پرورش فکری رو مثل زاینده رود و دریاچه ارومیه و هر چیز خوب دیگهای که داشتیم خشکوندن و تقریبا از بین بردن.
این خانم مذهبی نشده بوده، حکومتی شده بوده، کلا من با آدمی که تندرو باشه مخالفم٫به نظر من تندروها از هر نوعی آدمهای با مشکلات روانی و خطرناک هستن
اولش نمیخواستم دوتا اپیزودی یه داستانی رو بشنوم اما انقدر این داستان جذابه که میرم قسمت دوم ...
دیگه اونجا که رسید به تبلیغ اسلام پسلام و چادر چاقچول و بسیج مسیج نتونستم گوش بدم ،بعدم من اصلا نمیتونم به بعضی عقاید احترام بذارم . به خریت و حق خوری و حماقت یکسری عقاید باید بهش توهین کرد و ازش اجتناب کرد ، شاید داستان خوبی انتخاب نکردم برای آشنا شدن با پادکست شما چون باعث شد دیگه سمتش نیام