DialogueBox - Episode 43 (18)
Description
حامی این پادکست: شرکت صنایع غذایی مانا
مانا، برندی که هنر رو، توی سادهترین چیزها هم جدی میگیره.»
هنر، فقط تو نقاشی و موسیقی خلاصه نمیشه. گاهی یه بشقاب پاستا هم میتونه یه اثر هنری باشه. برند مانا، با نزدیک به پنجاه سال تجربه، این هنر رو توی آشپزخونهها زنده کرده. هر پاستای مانا نتیجهی دقت، تخصص، و عشق به کیفیت حرفهایه. از پنه تا گوشماهی، هر فرم از پاستاهای مانا، یه زبان بیکلامه برای بیان سلیقه، انتخاب و زیبایی. برای اطلاعات بیشتر لطفا به وب
سایت شرکت صنایع غذایی مانا به آدرس https://manamacaron.com مراجعه بفرمایید.
پ.ن: فراخوان مشارکت در قسمت هجدهم از این مجموعه، پیشتر در اینستاگرام و کانال تلگرام پلاس اعلام گردیده بود. ذکر این نکته ضروریست که انتخاب خاطرههای صوتی شما عزیزان علاوه بر موارد فنی، سلیقهای بوده و استفاده از تمام موارد ارسالی با توجه به حجم بالای خاطره های ارسالی عملا امکانپذیر نیست، لذا از تمامی عزیزانی که برای این قسمت، خاطره صوتی خودشون رو فرستادند، تشکر میکنیم و قدردان آنها هستیم.
دکلمهها: فرخ نعمتی، احمدرضا احمدی
گوینده اعلان: بهنام بهزادی
دستیار تهیه: سعید قاسمی
گرافیک: آناهید حمزهئیان
روابط عمومی: پریسا علیخانی
مهدی ستوده
بیستم اردیبهشت ماه 1404
من خیلی پادکست های شمارو دوست دارم، بخصوص همین اپیزود ۴۳. کلا حسی که بهم میده اینه با هربار گوش کردنش: حال و هوای پاییز ،باد خنک و بارون ریز و یه حس فقدان . فقدان یه دوست ،یه همراه یه کسی که دیگه نیست . واقعا زیباست تک تک خاطراتی ک تعریف میکنند دوستان.
فقط منم که فکر میکنم کیفیت این اپیزود اومده پایین؟ انگار همه لحنا مصنوعین و سعی میکنن خفن تر باشن ولی نیستن!
اگر کسی میدونه از چه طریق میتونیم ویس بفرستیم ممنون میشم راهنمایی کنه.🌱🙏
دقیقهی ۸ شاید سیاهترین چیزی بود که در اپیزود خاطرات شنیدم. خیانت و عدم تعهد در احساس به یک فرد! کاش قرار نمیگرفت
لطفا بیشتر اپیزود خاطرات موسیقی و آدمها بذارید من باهاشون زندگی میکنم عالین
دقیقه ۱۹ 💔
دقیقه ۸ روایت اون خانم و در پسش اهنگ محسن یگانه مور مور شدم و اشکم در اومد بدون هیچ حس اشتراکی نسبت به این ماجرا ولی من خیلی دگرگون شدم
این اپیزود ۴۳ واقعا نور واسه تموم تاریکی هامه :))
کاش تا هنوز نت هست یه اپیزود جدید می اومد🌺
تجربه جالبی بود ممنون
آخ 🥹آ لگل خ
اون قسمتی که اون آقا داشت درباره مادربزرگش صحبت می کرد یاد مامانبزرگم افتادم ک ب خاطر کرونا از دستش دادیم😭💔
منی که هر وقت میزنم به جاده مستقیم میام سر وقت این اپیزود و غرق شدن تو هر روایت:) و چقد با قصه فردی که در مورد مادربزرگش گف همزاد پنداری کردم خصوصا وقتی همراهیش با اهنگ اقای قربانی شد، منم عاشقانه دوستش داشتم ولی متاسفانه خیلی زود از پیشمون رف اما همیشه در همه لحظاتم حضورشو حس میکنم🤍
خبلی حسه خوبی داد مرسی و خسته نباشید 💙
زنده شدن خاطره ها با موسیقی...💫
اپیزود خاطرات و موسیقی دیالوگ باکس... واقعا اپیزود خاص و متفاوتی از تمام سبکهاست... . . ممنون از دیالوگ باکس🖤
اون خانومه که سرماخورده بود بودنش چه دلیلی داشت؟! نه حس خاصی، نه خاطره ی خاصی.. یه متن آماده
من خیلی وقته که عشقمو از دست دادم و اون الان ازدواج کرده. با شنیدن صحبت های مردم فهمیدم خوشبختم با تمام تلخیهاش....رسیدن ها شیرینن
بهترین ترکیب موزیک وخاطرات
فقط اون پسر با لهجه جنوبی❤️❤️