سرسختی ذهنی برای ورزشکاران جوان - اهدافت را بنویس
Description
وقتی مایکل جردن از تیم بسکتبال دبیرستانش خط خورد مادرش هیچ کدام از این جمله های زیر را بهش نگفت: «تو از همه آن بچهها بهتری، مربی تو دیوانه است»
«بیا بریم بستنی بخوریم، اصلا نمیخواهد در مورد بسکتبال حرف بزنیم»
«متاسفم عزیزم، میبنیم که نا امید شدی، الان احساست درونیات را به من بگو…»
به جای این حرفها دلورس جردن به پسرش این را گفت:« مایکل تو باید نظم و ترتیب بیشتری به خودت بدی تا این اتفاق دوباره برات نیفته.»
او میدانست که مایکل سال اول دبیرستانی به اندازه کافی تلاش نکرده بود. او میدانست که پسرش در آن زمان بهترین بازیکن دبیرستان نیست. حتی خود مایکل جردن گفت در دبیرستان برادرش لری بازیکن بهتری از او بود. مادر مایکل میدانست که پسرش قادر است به یکی از بهترین ها تبدیل شود و می دانست که او برای رسیدن به بالاترین جاها به نظم و ترتیب بیشتری نیاز دارد. این یک انتقاد سازنده است.
کارن باباچقدرتوخوب میخونی
این فصل و فصل قبل مطالبش عالی بود ممنون از شما🤍🤘