Discoverحجت الاسلام محمدرضا عابدینی – بهترین سخن‌هاشرح تفسیر المیزان جلسه ۶ و ۷ – استاد عابدینی
شرح تفسیر المیزان جلسه ۶ و ۷ – استاد عابدینی

شرح تفسیر المیزان جلسه ۶ و ۷ – استاد عابدینی

Update: 2014-05-20
Share

Description

موضوعات جلسه ۶: مروری بر جلسلت قبلی ، ادامه مقدمه تفسیر المیزان، محکم و متشابه در قرآن،


موضوعات جلسه ۷: ادامه مقدمه تفسیر المیزان، لفظ و معنا،


 


دانلود:    جلسه ۶المیزان،استاد عابدینی   جلسه ۷المیزان،استاد عابدینی


شرح تفسیر المیزان جلسه ۶ و ۷ – استاد عابدینی


خلاصه و نکات مهم جلسه ۶:





خلاصه و نکات مهم جلسه ۷:




سوالات:

(سوالاتی که جواب آن در سخنها است.)



  1. چرا باید در قرآن محکم و متشابه باشد؟


 


متن کامل سخنرانی جلسه ۶
بسم الله الرحمن الرحيم اللهم كل وليك الحجه بن الحسن صلواتك عليه و علي آبائه في هذه الساعه و في كل ساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسكنه ارضك توعا و تمتعه فيها طويلا انشاء الله كه از ياران و ياوران و بلكه سرداران حضرت باشيم تشكر مي كنيم از دوست بزرگوارمان آقاي ميريان كه با آيات قرآن واقعا جلسه را معطر مي كنند و آماده مي كنند كه انشاء الله وارد مباحثي كه مرحوم علامه از تفسير مي فرمايند بشويم. بحثي كه در خدمت دوستان بوديم هر چند بحث بسيار عميق، ريشه دار، و همانطوري كه از امام بزرگوار نقل كرديم مفتاح مفاتيح علومه و كليد اسرار است و باب الينفتح من الف باب است و از مصاديق تفكر ساعه خير من عبادته ستين سنه مي باشد هر چند اين بحث اين خصوصيات را امام فرمودند دارد و مرحوم علامه هم خصوصيات عظيمي را براي اين بحث مطرح كردند، كه حالا من جمله امام را اگر دوباره براي دوستان اين تكه اش را بخوانم ضرر ندارد كه امام رحمه الله عليه در تفسير و بيان اين قاعده لفظ وضع الفاظ براي ارواح معاني ايشان چند جمله فرمودند كه قسم خوردند ان تدبر فيه من مصاديق قوله عليه السلام تفكر ساعه خير من عبادته ستين سنه بعد مي فرمايد فانه مفتاح مفاتيح المعرفه و اصل اصول فهم الاسرار القرآنيه و من ثمرات ذلك التدبر كشف حقيقت الإنباء‌ والتعليم في انشئات والعواليم كه موضوع بحثشان در آن بحث، كتاب شريف مصباح الهدايه ايشان بوده كه اهميت اين قاعده كه وضع الفاظ براي ارواح معاني براي دوستان انشاء الله روشن باشد كه چقدر عظيم است اما از باب اين كه اين بحث به وزاني كه تفسير الميزان مختصر مطرح كرده و در مطاوي بحث و خود ابخاص مختلفي كه بعدها پيش مي آيد آنجا اين بحث را بيشتر به آن پرداخته ما هم سعي مي كنيم انشاء الله امروز جلسه آخري باشد كه به اين بحث عظيم بپردازيم و انشاء الله از جلسه آينده ادامه بحث را در خدمت دوستان باشيم عرض كرديم به خدمت دوستان كه مرحوم علامه بعد از اينكه بيان فرمودند كه با اين كه قرآن عربي مبين است با اينكه در مفهوم اغلاق ندارد و در غايت فصاحت و بلاغت است و اگر كسي بديهيات اوليه فهم را داشته باشد و آشنايي با لغت داشته باشد قرآن مفاهيمش هيچ اغلاقي براي او ندارد با اين دو نكته كه عرض كردم با اين حال مي بينيم كه اختلاف زيادي در برداشت از قرآن شده به طوري كه شايد به فرمايش ايشان فرمودند شايد فقط در لفظ لاإله الا الله و لفظ شهادت بر رسالت فقط اتفاق است و در بقيه برداشتها از قرآن اختلاف الي ماشاء الله است كه هيچ قابل حد و احصاء‌ نيست چطور مي شود اين عربي مبين كه در غايت فصاحت و بلاغت بيان شده و احتياج در بيان مفهوم آن و برداشت مفهومي آن فقط به بديهيات و آشنايي با لغت عرب است چطور اين همه اختلاف ايجاد شده ايشان مي فرمايد كه اختلافاتي كه ديگر ذكر شد متكلمين متصوفه، فلاسفه، صحابه و تابعين، محدثين به معناي عام كلمه كه برداشت از قول صحابه و حتي ماديون كه مفسريني كه ماده را اصل و اساس مي دانند الي ماشاء الله ديگر در مسائل مختلف ايشان در مقدمه اينها را يكي يكي فرمودند كه هر يك براي اينكه تبيين بكنند تطبيق كردند به جاي تفسير يعني آنچه را كه داشتند، تطبيق كردند بر آيات قرآني و تحميل كردند به آنچه را كه مي دانستند بر آيات قرآن نه اينكه ببينند آيه قرآن چه مي فرمايد تا تصحيح كنند داشته هايشان را بر اساس فرمايشاتي كه در قرآن كريم وارد شده است ايشان فرمودند كه با آن مقدمه اي كه الان عرض كردم خدمتتان كه اين عربي مبين است و اين عربي مبين هيچ جاي اغلاق ندارد و در ؟؟؟ نهايت فصاحت و بلاغت است و احتياج دارد به بديهيات اوليه و آشنايي با لغت اين همه اختلاف برگشتش به چه چيزي است برگشتش به حقيقت مراد قرآن نسبت به مصاديق است چرا مصاديق و شناخت آن مصداقي كه قرآن مي خواهد اينقدر رهزن مي شود با اينكه مفهوم اينقدر آشكار است اين يك بحث جدي را مي طلبيد كه اين مقدمه را من عرض كنم كه مرحوم علامه مي فرمايند در جلد سوم يا دهم هر دو به نحوي آمده هر يك به طوري آمده اگر من الآن از جلد سوم را كه آوردم مقدمه را از جلد سوم عرض كنم تا ببينم كه ايشان در جلد سه اين بحث را چگونه تقرير مي كند در جلد سوم يك بحثي را دارد ايشان راجع به محكم و متشابه و بعد فصلي را منعقد كرده در جلد سوم به عنوان اينكه بحث پنجم ماهو السبب في الجتمال الكتاب علي المتشابه چرا قرآن كريم شامل متشابهات است و جرا بايد متشابه داشته باشد كه دلايل مختلفي را ذكر مي كند براي اينكه لازم است كتاب قرآن متشابهات داشته باشد كه هر يك سر جاي خود انسان اين را داشته باشد اما در انتهاي دليل سوم كه مي فرمايند كه در صفحه ۵۹ مي فرمايند اين نكته را عرض مي كنم و به عنوان پرانتز عرض مي كنم چون ابتلايش زياد است ايشان مي فرمايد كه احكام و قوانين براي اين است كه انسان به حقايق راه پيدا كند لذا مقدمه اي است نسبت به حقايقي كه انسان بايد بدهد منتها مقدمه اي است كه دائما با اين ذي المقدمه همراه است و هيچ گاه جدايي ندارد و خود مصلحت سلوكيه هم دارد اين طريق و بعد مي فرمايد: يتفرع الهذا البيان نتيجه المهم هي ان القوانين اجتماعيه في الاسلام مقدمه لتكاليف العباديه مقصوده لاجلها پس قوانين اجتماعي در اسلام مقدمة تكاليف عباديه است و مقصوده لأجله تكاليف عباديه و التكاليف عباديه مقدمه للمعرفه بالله و بآياته اينها بحثش فلسفه دارد يعني ايشان از قرآن استفاده كرده و كليت مسئله را ثابت كرده انشاء الله در ذيل آيه يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم لا تضركم من ذل اذ اهدتيتم آنجا اين بحث را مفصل متعرض مي شود كه چرا قوانين اجتماعيه مقدمه تكاليف عباديه است و تكاليف عباديه مقدمه معرفت بالله است و بآياته فأن الاخلال او التحريف اوالتغيير في الاحكام اين از آن حرفهايي است كه امروز ناب است فأن الاخلال او التحريف او التغيير في الاحكام الاجتماعيه من الاسلام هر تغيير كوچكي و تحريفي در احكام اجتماعي اسلام يوجب فساد العبوديه و فساد العبوديه يؤدي الي بالاختلال امرالمعرفه ببينيد چقدر ارتباط تنگاتنگي ايجاد كرده كه ما نگوييم حالا يك گوشه احكام اجتماعي اگر سابيده شود يا اسلام در احكام اجتماعي احكامش خيلي عمل نشود به آن و كنار گذاشته شود در آن رابطه هاي عبادي تنها ايشان مي فرمايد گوشه احكام در روابط سابيده شود احكام عبودي زير سؤال مي رود كه حقيقت انسان را در رابطه با خدا تعيين مي كند و حقيقت عبودي انسان اگر زير سوال رود تمام اعتقادات و حقايق وجودي انسان زير سؤال ر فته و دنبال آن مي فرمايد اين را داشته باشيم انشاء الله يك تحفه اي باشد برايمان از علامه اين داخل پرانتز است و هذه النتيجه علي انها واضحه التفرح علي بيان سابق را كه داشتيم تؤيد التجربه ايضا تجربه را هم همين را تأكيد مي كند، فأنك حالا ايشان مي فرمايد كه تجربه را دارد بيان مي كند فانك اذا تعمله جريان الامر في طروق الفساد في شئون الدين الاسلامي بين هذه الامه و امأنت النظر في اگر دقت كنيد در آن حقايقي كه براي امت اسلامي در طول تاريخ پيش آمده يا در امتها پيش آمده فرقي ندارد اينجا مي فرمايد شئون دين الاسلامي بين هذه الامه، در كل نظام ديني منتها اسلام براي اينكه احكام اجتماعي آن قوي تر است و امأنت النظر في دقت كنيدكه من عين شرر و في عين ختم ببينيد از كجا شروع و در كجا ختم شد فساد از كجا شروع شد فساد در ايجاد اختلال در دين و نظام اسلامي از كجا شروع و به كجا ختم شد فجدت مي يابي ايشان خلاصه كرده چشمهايمان را تيز بين كنيم براي اينكه اين را به عنوان يك اصل اساسي قرار دهيم اگر كسي دنبال اين است كه منشأ فتنه را از كجا پيدا كند ايشان منشأ فتنه را معرفي مي كند اگر دقت كنيد كه اين فساد من عين شرر و في عين ختم فجدت ان الفتنه ابتدأت من الاجتماعيات، اول احكام اجتماعي را مورد هدف قرار مي دهد، خيلي مهم است اين بحث اول احكام اجتماعي را مورد هدف قرار مي دهد ثم توسطت في العباديات سپس پس از اينكه احكام اجتماعي خلل در آن ايجاد شد احكام عبادي را زير سؤال مي برد لذا اول مي آيند احكام اجتماعي را مورد خدشه و نقض قرار مي دهند و زير سؤال مي برند يا اسلام را نسبت به آن حساسيتش را كم نشان مي دهند تا اگر اين چقدر دشمن با دقت وارد مي شود چقدر تحليل دقيق دارد ببينيد ايشان رسوا مي كند مسئله را و دقت مي دهد به ما تيزبيني مي دهد كه اگر يك جايي دنبال رصد دشمن نيايم نگاه كنيم كه از اول بيايد در حقايق و معارف عقليه و در توحيد خدشه كند نه از اول نمي آيد آنجا خدشه ايجاد كند چرا؟ چون مي داند آنجا خدشه كردن با برهان و شهب ثاقب مي تواند جوابش داده شود لذا اول كجا مي آيد كه شهوب ثاقب آنجا ديده نشود و جاي شهب ثاقب در آنجا پيدا نباشد احكام اجتماعي اسلام است كه فتنه از آنجايي شروع مي شود كه مي گويد اين يك روال و سير است كه اين روال و سير را انسان بايد دقت كند كه از اينجا شروع مي شود، ثم توسطت في العباديات، بعد عباديات فرديه را تحت الشعاع قرار مي دهد سپس انتهت الي رفض المعارف، در انتها كشيده مي شود به اينكه انسان نسبت به معارف سست شود، يا اينكه معارف را هدف قرار دهد فقد ذكرناك في ما مر ان فتنه فتنه هميشه شروع مي شود باطباع المتشابهات فابتقاع تأويلها ولم يزل الأمر علي ذلك حتي اليوم امروز هم همين طور است كه از اينجا شروع مي شود يك بحث خيلي دقيقي بود كه با اينكه در پرانتز بود اما گفتم كه حواسمان به احكام اجتماعي اسلام دقيق باشد. ايشان در ذيل اين فصلي كه عرض كردم چرا اسلام متشابهات بايد داشته باشد چرا كتاب، كتاب قرآن چرا متشابهات دارد مگر عربي مبين نيست مگر فصيح و بليغ نيست مگر تبيان لكل شيء نيست پس چرا متشابهات دارد دلايلي كه شمرده كه از جمله اين دلايلات مي فرمايد كه صفحه ۶۰، سه مقدمه مي چيند يك نتيجه مي گيرد كه چرا متشابهات داشته باشد اين سه مقدمه كه مي چيند به بحث ما مرتبط مي شود مي فرمايد مقدمه اول: لما كانت عامه الناس لا يتجاوز فهمهم المحسوس عموم مردم از محسوس فهمشان بيشتر نيست ولا يرغي عقلهم الي ما فوق عالم الماده والطبيعه مردم بيش از عالم ماده و طبيعت نمي شناسند و كان من ارتقي فهمه منهم بالارتياضات العلميه الي الورود في ادراك المعاني و كليات القواعد القوانين آنهايي هم كه عبور كردند از مرتبه ماده و توانستند فهم دقيق تري از عالم داشته باشند آنها هم يختلف امره باختلاف وسائل التي يسرت له الورود في عالم المعاني و الكليات آنها هم الي ماشاء‌الله مراتب دارند و اختلاف ب
Comments 
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

شرح تفسیر المیزان جلسه ۶ و ۷ – استاد عابدینی

شرح تفسیر المیزان جلسه ۶ و ۷ – استاد عابدینی

محمد