DiscoverRadio satr-رادیو سطر
22 Episodes
Reverse
این اپیزود: روز چهاردهم: هیولا و شاهزاده
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز سیزدهم: پری در پیله
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز دوازدهم: شهاب بارون
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز یازدهم: اسهال بیماری عاشق کُش
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز دهم؛ بهشت و جهنم در یک قاب
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز نهم: زهر صبحگاهی
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز هشتم: مردِ و ترازوی چشمش
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز هفتم: سِمسوری و سولماز
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز ششم: دُم سیاه، پِت خانگی
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز پنجم؛ فالوئرهای عزیز
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان:
هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز چهارم؛ پادکست حمام
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان:
هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز سوم؛ تسمه کولر
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان:
هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز دوم؛ رزومه کدبانوگری
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان:
هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
این اپیزود: روز اول؛ فیلم هندی نبین!
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978 شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان:
هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
عنوان کتاب: هم قرنطینهای
نویسنده: سمانه جمشیدی
انتشارات: مشهد، چراغ دیده، 1402
خوانش و تدوین: سمانه جمشیدی
شابک: 7-30-8396-600-978
شماره کتابشناسی ملی: 9162833
چکیده داستان: هم قرنطینه ای داستان قرنطینه شدن اجباری و چهارده روزهی دختر و پسری در دوران کرونا است. اما این قصه به تلخی دوران کرونا نیست و کشمشهای روابط دختر و پسر را با روایت طنزگونه به تصویر کشیده است. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرید.
برای دریافت نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب به کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام بنده با این آیدی پیغام بدهید:
@samanehjamshidi9
قسمت ششم: گاتای سنایی
آقای رضایی عاشق رمان و داستان بود. زیاد کتاب میخواند. هر روز صبح کلی با ستاره درباره داستانهایی که خوانده حرف میزد، اما چون در روایت آن داستانها هیچ تبحری نداشت، هر کتابی که تمام میکرد به ستاره قرض میداد تا او هم بخواند. ستاره با اینکه قصه و داستان زیاد دوست داشت، اما با خواندن چند صفحه اول کتاب، معمولاً خوابش میگرفت. کلکسیونی از کتابهای نصفه نیمه داشت که هر چند وقت یکبار با شرمندگی به آقای رضایی پس میداد. در عوض فیلم زیاد میدید. شبی یک فیلم. و البته گاهی یک نصفه فیلم چون از خستگی خوابش میبرد. صبحها هنوز در همان حالوهوای فیلم بود. از اولین لقمه صبحانه تا آخر مشغول تعریف کردن فیلم شب قبل بود. و از آنجا که معمولاً نمیتوانست در آن زمان کوتاه، همه فیلم را تعریف کند، بقیهاش میماند برای وعدهِ سیگارِ قبل از ظهرِ آقای رضایی. قرارشان ساعت 11 صبح در اتاق بایگانی بود.
ستاره عاشق اتاق بایگانی بود. سالنی تاریک و بینور پر از محفظههای فلزی. که تنها با عبور از یک در شیشهای از آنهمه شلوغی و سروصدا و ارباب رجوع خلاص میشد. اتاقی تودر تو که پر از سوراخ سمبه برای قایم شدن بود. پشت قفسهها یک پنجره کوچک بود که آنها همیشه آنجا قرار میگذاشتند. آقای رضایی لب پنجره سیگار میکشید و ستاره با آب و تاب باقی داستانش را تعریف میکرد. ستاره برخلافِ آقای رضایی راویِ قوی ای بود که گاهی روایتش از خود فیلم هم جذابیتر بود. اما تقریباً هر بار مجبور بود آخر فیلم را با عجله تعریف کند. گاهی هم تعریف فیلم را نصفه باقی میگذاشت چون با زنگ خوردن موبایلش می فهمید باید گردد پشت میزش و جواب ارباب رجوع را بدهد.
گوینده: حسین مشک آبادیان
نویسنده و تدوین: سمانه جمشیدی
پنجم اردیبهشت 1400
اپیزود پنجم: دوچرخه
بگو دوچرخه... سیبیل بابات می چرخه...
من دوچرخه خیلییییی دوست دارم. خیلیییی زیاد.
اون اوایل دوچرخه ام کمکی داشت. خواهرم یعنی شریک دوچرخه ام یاد گرفت چطوری دوچرخه سواری کنه و کمکی ها رو باز کرد. منم باید یاد می گرفتم اما هر کاری می کردم نمی شد. این حفظ تعادل خیلی کار سختی بود. هم باید فرمون رو ثابت نگه می داشتی، و تعادلت رو حفظ می کردی هم باید همزمان رکاب میزدی که بری جلو. و ماجرا به اینجا ختم نمی شد چون بعدش باید به دوچرخه جهت می دادی یا دور میزدی و این صحبتها. تمام اعضای خونواده یکی یکی سعی کردند به من دوچرخه سواری یاد بدن اما موفق نشدند. بابام خیلی مراقبم بود. مدام دستش به لبه صندلی بود. ولی هر چی میگفت رکاب بزن و به هر زبونی بهم یاد می داد بازم من چل میزدم و نمیتونستم بدون نگه داشتن دستش یک مترم اونورتر برم.
تا اینکه یه روز نمیدونم چی شد که داداشم گفت بزار من بهت یاد بدم.
متن، صدا و تدوین: سمانه جمشیدی
بیست و نهم فروردین 1400
قسمت چهارم درباره گابریل گارسیا مارکز
میخوام توی این اپیزود از گابریل گارسیا مارکز و زندگی جادوییش حرف بزنم.
من بین تمام نویسنده یه علاقه خاصی به گابریل گارسیا مارکز دارم. دلیلشم عجین بودن جادو با زندگیش هست. منظورم از جادو لزوماً خرافه نیست. اون اتفاقات ماوراء الطبیعه که میدونیم هست اما شاید نتونیم اثباتش کنیم. ارتباطات اسرارآمیز و عجیب بین خودمون و جهان واقعی و عالم غیب. شهود و ادراک های قلبی و از این دست چیزها.
مارکز یه نگاه ماوراء الطبیعه و به قولی جادویی به زندگیش داره. اون از بچگی توی یه روستایی بزرگ شده بود که پر از خرافه و اعتقادات و باورهای جادویی و عجیب و غریب بود. و خودشم یک نگاه غیرخطی به اتفاقات داشت. مثلاً یادمه یه جا میگفت وقتی کلاه چهارخونه خودم رو قاطی وسایل پدربزرگم که داشتند بعد از مرگ می سوزوندنش دیدم بر اثر یک ادراک شهودی فهمیدم که بخشی از وجودم با پدربزرگم مرد. و فهمیدم از همون لحظه یک نویسنده ام که فقط سواد نوشتن رو کم دارم.
گابریل گارسیا مارکز یک نویسنده کلمبیایی هست که سبک رئالیسم جادویی با اون شناخته میشه. رئالیسم جادویی هم یک سبک نوشتن هست که خیلی جالبه. ترکیب واقعیت و جادو. تو این سبک تو اتفاقات جادویی و خارق العاده رو یک طوری می شنوی که کاملاً باورش میکنی. من خودم خیلی دوست دارم به این سبک بنویسم. اما اصلاً فکر نکنید کار آسونیه. چون مرز باریکی بین تخیلی نوشتن و رئالیسم جادویی هست. یعنی مثلاً توی نوشته تخیلی تو میگی مثلاً اون آسمون باز شد و ازش اون سفینه اومد. خب به محض اینکه اینو میگی همه میفهمند تخیلیه. ولی مارکز اصلاً اینطوری نمی نویسه یه طوری توی دل یه داستان بازشدن آسمون و پایین اومدن سفینه رو جا میده که به خودت میای می بینی که کاملاً باورش کردی و اصلا ً حس تخیلی بهت دست نداده.
منبع: کتاب زنده ام تا روایت کنم- خودزندگی نامه گابریل گارسیا مارکز
متن، صدا و تدوین: سمانه جمشیدی
بیست و دوم فروردین 1400
قسمت سوم: آدمهای پررنگ
بعضی از آدمها چگالی بودنشون زیاده. آدم نمیتونه نادیده بگیرتشون. توی جعبه مداد رنگی زندگیتون اینها پررنگ ترن. بودنشون خاطره سازه. واسه این کار زوری نمیزنن و تلاشی نمی کنند. مثل گلی که خودبخود بو میده...
نویسنده، خوانش، تدوین: سمانه جمشیدی
پانزدهم فروردین 1400
اپیزود سوم: قصه «من و اکنون»
قصه من و اکنون، قصه فانتزیهای یک ذهن خیالپرداز است که در لحظه می تواند با خیالش به تمام نقاط جهان سفر کند.
نویسنده و خوانش: سمانه جمشیدی
این داستان رو با صدای خودم اولین بار در پادکست و کانال تلگرامی #داستان_شب منتشر کردم. ضمن تشکر از آقای رضا چیتگران عزیز و به احترام داستان شب با همان فرمت میگذارم.
هشتم- فروردین هزار و چهارصد
بسیار زیبا👌💯 آفرین بر شما همه چیز عالی بر سر ذوق آمدم و چند «سطر» نوشتم عشق موجود است، عشق مقابل عقل معاش و حسابگر است، اما با عقل فعال ممزوج است، عقل فعال جایی است که من و تو از خودخواهی دست برمیداریم و دگرخواه میشویم، تو خود حجاب خودی، وقتی از میان برخیزی عشق آغاز میشود. آنجا که «همه چیز تویی» و «من» هیچکاره است.
قلم خوبی دارید چرا داستان رو نیمه رها کردید؟
عاشق باشى و بمانى 💝💝
حال دلت خوش عاشق باشى و بمونى 👏👏👏👏
زیبا بود :')
عااااااالی بود 😂 😂 😂
مدتی بود که میخواستم گوش کنم و بالاخره امروز موفق شدم. لذت بردم واقعا خیلی تو دل برو بود داستان. مخصوصا از نتیجه آخر، خیلی کیف کردم😂👍 همین فرمون رو برو جلو
به به... چسبید خانم جمشیدی...قلمت جاویدان🌹
بنظر من آدما نمیتونن عاشق کس دیگه ای بجز خودشون بشن.حرف آقای کیارستمی درسته. عشق ی توهمه.چون وقتی با لایه های مزخرف طرف مقابلت روبه رو بشی و زمان بگذره، دیگه عاشقش نیستی. آدم میتونه عاشق هر چیزی بشه، ولی نمیتونه عاشق کسی بجز خودش بشه.
خیلی خوب بود !!
تصادفا اخیرا مطلبی در باب همین حضرت گابریل گارسیا مارکز دیدم و بی مناسبت با موضوع این قسمت نیست . هرچند شنیدن روایت در این پادکست حال و هوای مختص به خودشو داره https://m.youtube.com/watch?v=stcEr2bXw_M
👌
خوشا به حالِ عاشقان...
روایت من از عشق #عشق
آدمای پررنگ, عالی بود