DiscoverJa Be Ja | پادکست جا به جا
Ja Be Ja | پادکست جا به جا

Ja Be Ja | پادکست جا به جا

Author: PersianBMS

Subscribed: 22Played: 155
Share

Description

اینجا جابه‌جاست! از جایی که ماییم تا هر کجایی که شما ما رو می‌شنوید! یعنی همه جا! تو این برنامه به این موضوع می‌پردازیم که چرا و چطور می‌تونیم در جای‌جای دنیا، جامعه سازی کنیم در جوامع کوچکی مثل محله‌ها و دهکده‌ها!
12 Episodes
Reverse
ما توی دنیایی زندگی می‌کنیم که همه جوامع مشتاقند که جمعیت جوان داشته باشند.اما از جهتی هم توانمند کردن جوانان هم یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های هر جامعه‌ای هست. با رواج نیروهای مخرب، یک برنامه آموزشی چطور می‌تونه در برابر این رگبار آسیب‌هایی که نیروی جوانی رو هدف قرار دادن مراقبت کنه؟‌ آیا واقعا یک فرد بیست ساله نمی‌تونه در مسیر سازندگی جامعه‌اش نقش موثری داشته باشه؟
چطور همبستگی و اراده جمعی به صورت تحرکاتی در سطح مردمی نمایان می‌شه، درسته؟ جای آموزش مستقیم برای ایجاد تحرک جمعی و مواجهه با موانع چیه؟ چطور آموزش کمک می‌کنه که فرد و جامعه به سمت رهایی حرکت کنه؟ یک برنامه آموزشی چطور می‌تونه منابع انسانی پرورش بده؟  یک برنامه آموزشی لازمه چه قابلیت‌هایی رو در شرکت کنندگان پرورش بده؟
وقتی بر اساس قرائتمون از جامعه و درک نیازهامون تخیل می‌کنیم، پشت این تصویر ذهنی و چشم‌اندازی که می‌سازیم باید باوری برای تغییر وضعیت موجود وجود داشته باشه. خواستی با تمام وجود،‌ یا تلاش برای این که چنین میل و کششی رو در خودمون تقویت کنیم. درغیراین صورت تخیلمون، تصویری بی‌جان و بی‌تحرک و تبدیل به حسرت یا آرزویی دست نیافتنی می‌شه. من بیان این تمنا و اشتیاق برای تحرک و کمال رو نیایش نام‌گذاری می‌کنم.
چطور به کمک پروژه‌های توسعه اقتصادی-‌اجتماعی توی محله‌ها و دهکده‌ها می‌شه به گسترش رفاه کمک کرد؟ وقتی ما در مورد رفاه در یک محله صحبت می‌کنیم، حائز اهمیته که اون جامعه نیازشو در چی می‌بینه؟ چه فهمی از رفاه داره؟ اصلا مفهوم واقعیت اجتماعی چیه؟ احساس تعلق و مشارکت عمومی چه نقشی در ایجاد رفاه در یک جامعه دارن؟
ما وقتی مسئله بحران‌های جهانی رو در سطح کلان بررسی می‌کنیم، کل دنیا رو در نظر می‌گیریم، تمام اهالی یک کشور رو مخاطب اقدامات خودمون می‌دونیم، ممکنه دچار این خطا بشیم که عینیت رو از دست بدیم، نتونیم قرائت دقیقی داشته باشیم و نیازها و امکاناتمون رو به درستی تشخیص بدیم. کوچک کردن مرزهای جغرافیایی به محله‌های شهری و روستاها به ما کمک می‌کنه که با یک جامعه‌ مشخص، با فرهنگ و جمعیت معین رو به رو باشیم
با مفهوم برابری به عنوان اصل بنیادین امید آشنا شدیم. اما چطور اصل برابری، فرد رو در جهت این‌ که بانی وحدت، مشارکت وهمبستگی باشه، کمک می‌کنه؟ چطور بر اساس اصل برابری و هدف اخلاقی دوجانبه، به مفهوم مشورت می‌رسیم؟ نیازهای کلان یک جامعه رو چطور می‌شه شناخت و برای پاسخ دادن بهش اقدام کرد؟ نقش موسسات در این بین چیه؟
وقتی با بحران‌های بزرگتر جهانی مواجه می‌شیم معنای هارمونی و مشارکت در بین فرد، جامعه و موسسات معنای دقیق‌تری پیدا می‌کنه. به مرور درک می‌کنیم که چطور توانمون رو به جای نزاع، رقابت و برتری نسبی از هم، صرف هماهنگی با هم بکنیم. چطوری می‌تونیم در برابر بحران‌ها سطح متعالی‌تری از حیات اجتماعی رو تجربه کنیم؟ سطحی که فراتر و توانمندتر از قوای تک تک‌مون، جوامع و موسساتمون باشه.
ما توی برنامه قبل درباره امید اجتماعی، با دقیق‌تر کردن درکمون از برابری و ماهیت انسان، به فهم عمیق‌تری از عدالت رسیدیم. همبستگی بین انسان‌ها رو به هارمونی بین نت‌ها تشبیه کردیم که در کنار هم یک کل واحد یا یک ملودی رو می‌سازن. این تصویر زیباییه ولی من دوباره به همون سوالم برمی‌گردم که چنین تصویری چقدر با واقعیت پر از جنگ، رقابت و نفرت دنیای ما تطبیق داره؟‌ چطور می‌تونیم به چنین تصویری اعتماد کنیم؟
ما برای این‌ که بتونیم احساس رضایت از جامعه‌ای که توش زندگی‌ می‌کنیم داشته باشیم، باید به سمت برابری، هم به عنوان یک اصل هدایت کننده و هم یک چشم‌انداز حرکت کنیم. با این‌حال به نظرم مفهوم برابری برای من مفهومی خیلی واضح و شفاف نیست. یعنی چی که می‌گیم می‌خوایم به سمت جامعه‌ای برابر حرکت کنیم؟ آیا امکان داره همه‌ افراد در همه زمینه‌ها برابر باشند؟ در این‌صورت چنین جامعه‌ یکدستی خیلی بسته و خفقان آمیز نیست؟ امکان رشد، خلاقیت افراد و جوامعی که دوست دارند، متفاوت باشند یا با سرعت متفاوت یا مسیر دیگه‌ای حرکت کنند رو از بین نمی‌بره؟
امید اجتماعی چیه؟‌ تخیل چطور می‌تونه ما رو به سمت امید هدایت کنه؟ آرمان‌شهر‌ها چه نسبتی می‌تونن با دنیای تبعیض‌آمیزی که توش زندگی می‌کنیم داشته باشند؟ آیا اصل برابری می‌تونه ما رو از جامعه تبعیض‌ آمیزی که توش هستیم به سمت رفاه هدایت کنه؟ چشم‌انداز و آرمان‌شهر چه ارتباطی به امید اجتماعی دارن؟ چشم‌انداز ما چطور می‌تونه به واقعیت پیوند بخوره؟ در این مسیر نقش تولید دانش چیه؟
هفته پیش در مورد جریان‌های سازنده و مخرب صحبت کردیم و امروز با شماییم با بررسی مفهوم امید اجتماعی. در این قسمت بیشتر به این موضوع می‌پردازیم که امید چه چیزی نیست. گفت‌وگویی خواهیم داشت در باب این‌ که جریان‌های مخرب چطور می‌تونن باعث ناامیدی بشن. بعد از آشنا شدن با امید‌های کاذب و ریشه‌های ناامیدی اجتماعی مجددا با سوال اصلی مواجه می‌شیم: «امید اجتماعی به چه معناست؟»
چطور می‌شه جریان‌های مخرب اجتماعی رو شناخت؟ من از افراد زیادی پرسیدم که آیا دوست دارن جامعه‌شون از جایی که هست به سمتی که آسیب‌های فعلی رو نداشته باشه حرکت بکنه، عموما جواب میدادن بله ولی چرا تعداد جوامعی که آگاهانه برای تحول‌شون تلاش می‌کنن زیاد نیست؟ جوامع زیادی هستند که تحت تاثیر جریان‌های مخرب دارند به سمت ویرانی حرکت می‌کنند و مقاومت یک فرد به تنهایی در برابر این جریان کار ساده‌ای نیست.
Comments (2)

azadeh Aghaei

👍😊

Feb 10th
Reply (1)
Download from Google Play
Download from App Store