2-33: Skin In The Game(خلاصهی کتاب پوست در بازی)
Update: 2020-01-22
1,520
Description
پوست در بازی به مسالهی عدم تقارن در ریسک و مسئولیت اشاره میکند. مسئلهای که همیشه و در طول تاریخ همراه ما بوده.
نویسنده: نسیم نیکلاس طالب | متن: عباس سیدین | روایت: علی بندری | تدوین: امید صدیقفر
کتابهای بیپلاس را از اینجا بخرید.
پشتیبان بیپلاس شوید.
موزیکها : حسین نجفی | Mattia Cupelli - Broken Elegance
ثبتنام در اپلیکیشن خلاصهی کتاب بلینکیست
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
۱۴۰۳.....
اسم این کتاب تکه کلام بنده و دوستانم شده گوش کنید که خیلی کاربردی در زندگی
در اردیبهشت 1403 برای بار دوم این اپیزود رو گوش میدم،تلخی و داغ یک سری زخم های فراموش نمیشه و نهایتا زخم ها جاشون می.مونه .... به امید فردایی روشن ...
👌🏼👌🏼
بنظرم اگر ترجمه نام کتاب اصلاح شود خیلی به درک این متاب کمک خواهد کرد لذا بهتر بود ترجمه میشد "اگر پایتان گیر باشد... اگر دستاندرکار باشید…"
برای چند دهمین بار دارم می شنوم .،.،. چیزی بهتر نشده! همین … بهمن ۱۴۰۲
روزگار
نخودی تو این آش ندارم
این پیام از سال ۱۴۰۲ همه چیز بدتر گلهای پر پر شده بیشتر😭😭
👍👍👌
ما مدیون آدمای هستیم که باختن..
به روال عادی ، هرگز بر نمیگردیم
سپاس🌱
مصیبت پشت مصیبت شهریور ۱۴۰۲
سلام. من از آینده اومدم. نه تنها درد ۹۸ کم نمیشه بلکه ۱۴۰۱ هم ۵۰۰ تا جوون دیگه پرپر میشن.
نميدوني توي مرداد ٤٠٢ كه من دارم اين اپيزود و دوباره گوش ميكنم چه خشم و حرص و تنفري توي وجود ما نهفته س اقاي بندري ما از همون عاشوراي ٨٨ ديگه به زندگي عادي برنگشتيم
بسیار عالی🙏🏻🌱
مشکل اینه خیلی از این افراد واقعیت رو نمی بینن یا وفتی باهاش رو به رو می شن که کارایی نداره
دقیقه اول پادکستتونه و من پا به پای صحبتهای شما دارم اشک میریزم. چراکه ابان ۹۸ رو ک دیدیم هیچ مهساها و نیکاها و ... رو هم دیدیم و هرکار میکنیم حواسمونو پرت کنیم از این جانهای باارزش نمیشه و اصلا امکان نداره که به گذشته برگردیم.
سرهنگ قذافی به طور مرتب هر از گاهی سری مدارس دخترانه میزد. کلاس به کلاس دخترها رو میدید. دست روی شونه هر کدوم میذاشت مأموران وظیفه داشتند اون دختر رو ببرند به اتاق خواب سرهنگ. وقتی اون دختر دل جناب سرهنگ رو میزد اگه اون دختر شانس میاورد زنده از کاخش بیرون میومد. این یک نمونه کوچک از جنایات سرهنگ قذافی بود. حالا یه نظر شما این خیلی بهتر از بازار برده فروشان بعد از سرهنگ بود؟ آیا به نظر نمیرسه همون حماقتی که نسیم نیکلاس طالب به مداخلهگران نسبت میده بیشتر شامل حال خودش میشه ؟ ما هر چه بیشتر راجع به سرهنگ قذافی بخونیم و بیشتر از جنایاتش بدونیم بیشتر به حماقت نسیم نیملاس طالب پی میبریم