به یقین فیزیک با تحولی که در درک مفهوم اندازهگیری ایجاد کرد باعث شد نگاه ما به درک مهارت اندازهگیری بیش از پیش باشد. بدون اندازهگیری هیچ چیزی ساخته نخواهد شد.
در ساینس همواره با مساله استنباط مواجه هستیم. حجم زیادی از اطلاعات را باید تفسیر و تعبیر کنیم. در نقطه مقابل باید تعلیق قضاوت کنیم تا اطلاعات تکمیلی بیشتری به دست بیاوریم.
هر آنچه که علم ساینس میگوید مبتنی بر اصل دترمینیسم است. یعنی چگونه با کمک گذشته سیستم، رفتار آینده آن را تعیین کنیم.
امروزه بدون داشتن درک عددی نمیتوان چیزی را توصیف کرد. کلیه اندازهگیریها در فیزیک با اعداد انجام میشود و یادگیرنده فیزیک باید مهارت کار و تشخیص اعداد و مرتبه بزرگی آنها را بلد باشد و به کار ببرد.
بخش زیادی از مفاهیم فیزیک به مکان، زمان، سرعت، شتاب و سایر کمیتهای مبتنی بر آنها استوار است. یکی از مهارتهای یادگیری فیزیک، درک نوع ارتباط یک مفهوم با فضا و زمان و روابط آنهاست.
در ادامه به این درک میرسیم که بسیاری از کمیتهای فیزیک وابسته به تحلیل دقیق زمان و مکان هستند ولی وقتی به پدیدههای اتمی میرسیم این تحلیلها جنبه عدم قطعیت میگیرند.
این مهارت جزو مهمترین رفتارهای یک فیزیکدان یا ساینتیست است. با این مهارت بخش زیادی از درک اولیه مشاهده کردن نظم پیدا میکند.
در این فصل به الگوهای مهارتی یادگیرندگان فیزیک پرداختهایم. این الگوها 3 قسمت هستند: الگوهای پایه، درهم تنیده و برشناختی.
مشاهده در ساینس و فیزیک به معنای استفاده از تمام ظرفیت وجودی اجسام و پدیدههاست. مشاهده ذاتاً نظریهبار است.
در این اپیزود متوجه میشوید که ذهن یادگیرندگان برای به تعادل رسیدن یک چالش مدام خنثی سازی میکند و گاه گول میخورد.
در این پادکست شیوههایی برای ارزیابی کیفیت دستگاه فلسفی ذهنی یادگیرندگان فیزیک آموزش داده میشود.
در این اپیزود با مدل شناختی حل مسئله از دیدگاه جو ردیش آشنا میشویم.
در این اپیزود بررسی میکنیم که ذهن چگونه ابزارسازی میکند و ابزارهای دمدستی ذهنی یادگیرندگان فیزیک چیستند.
در این فایل ملاکهایی برای ارزشیابی و تقویت دستگاه فلسفی ذهن یادگیرندگان فیزیک داده میشود.
در این اپیزود تعریف «دستگاه فلسفی ذهنی» یادگیرندگان فیزیک بررسی میشود.
در این اپیزود درباره فلسفه یادگیری فیزیک و اهمیت دستگاه ذهنی یادگیرنده صحبت میکنیم.