Discoverرادیو حکایت
رادیو حکایت

رادیو حکایت

Author: مجید غفارنیا

Subscribed: 297Played: 5,910
Share

Description

داستان های کوتاه فارسی با صدای مجید غفارنیا

در این پادکست می کوشم تا بهترین داستان های فارسی رو با لحنی قابل فهم و موسیقی متناسب برای شما تدوین و منتشر کنم. بهترین حمایت از ما معرفی این پادکست به دوستانتون از طرق مختلف است. حتما ما رو از نظرات خودتون بهره مند کنید.

آدرس کانال تلگرام رادیو حکایت:

https://t.me/radiohekayat1403

از همین صدا بشنوید:

افسانه ی هزار و یک شب:

https://castbox.fm/va/6197970

گلستان سعدی:

https://castbox.fm/va/6221316

کلمات کلیدی:

صادق هدایت- محمد علی جمال زاده - سیمین دانشور - هوشنگ گلشیری - فضل الله مهتدی - جلال آل احمد - غلامحسین ساعدی - رسول پرویزی - حافظ خیاوی

سگ ولگرد - سه تار - قصه های رسول - شلوار های وصله دار- نیمه تاریک ماه -یکی بود و یکی نبود- سه قطره خون - تلخ و شیرین - آشفته حالان بیدار بخت - زنده به گور - به کی سلام کنم - مدیر مدرسه- واگن سیاه - انفجار بزرگ - گلدسته ها و فلک - آبجی خانم- ای واویلا - کباب غاز - از ماست که بر ماست

28 Episodes
Reverse
روزه ات را با گیلاس باز کن ، نوشته ی حافظ خیاوی ، داستان پسری است نوجوان که عاشق دختر دایی خود سومان است و سعی می‌کند کارهایی انجام دهد که نظر او را به خود جلب کند. سومان از او سیزده ماه بزرگتر است و به همین دلیل خیلی ادعای بزرگی و فهمیدگی‌اش می‌آید و غالبا پسرک را دست می‌اندازد و او را بچه می‌بیند. پسر هم برای اینکه نشان دهد مرد شده مثل بزرگترها روزه می‌گیرد _آن هم با چه مشقتی_ زیرا اگر مادرش بفهمد با کمک خواهرهایش او را می‌گیرند و در حلقش غذا می‌ریزند تا روزۀ او را بشکنند.از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
داستان کوتاه کباب غاز برای خیلی از ایرانی ها داستانی آشنا و خاطره انگیز است. هم در کتب درسی دوران دبیرستان گنجانده شده و هم بر اساس آن فیلم ساخته اند. اما به نظرم در هر دو خاطره ای که از این داستان داریم حذفیات زیادی بر متن داستان لحاظ شده و قطعا شنیدن متن کامل داستان خالی از لطف نخواهد بود. این داستان یکی از بهترین نمونه های داستان نویسی معاصر ایران است و شخصا خودم با این داستان به قلم جمالزاده علاقه مند شدم. کباب غاز داستان یک کارمند اداره است که شب عید نوروز ترفیع رتبه گرفته و به دوستانش قول داده که به آن ها کباب غاز بدهد اما تعداد مهمان ها زیاد است و امکانات اجازه نمی دهد در یک وعده همه ی مهمان ها را دعوت کند. تصمیم بر این می شود که دو گروه را مهمان کند اما یک غاز بیشتر ندارد و شب عید نیز غاز دیگری نمی توان تهیه کرد...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
همه مردم ما برای عزا و غم اهتمام بیشتری دارند، تا شادی! اما بین ما ایرانی ها عزاداری در دشتستان جور دیگری است. آنقدر که حزین ترین آواز در ردیف موسیقی ایرانی هم دشتستانی است. رسول پرویزی خودش اهل دشتستان است و در این داستان قرار است در فضای این اندوه عزاداری دشتستان ، ماجرایی را بیان کند که از دل خاکستر این غم ققنوس شادی بیرون بیاید و ساعت ها به آنچه می شنوید بخندید.از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
داستان «آبجی خانم» در ۳۰ شهریور ۱۳۰۹ نگاشته شده و در مجموعه ی «زنده به گور» منتشر می گردد. داستان درباره ی دختری به همین نام می باشد که برخلاف خواهر کوچک ترش ماهرخ، چهره ای زشت داشت. از این رو به جز در يك مورد، هیچ خواستگار دیگری نداشته و همان يك خواستگار پیر نیز با دیدن او قبولش نکرد. تمسخر، سرزنش ها، نیش و کنایه ها و نگاههای تحقیر آمیز همراه با ستایش زیبایی خواهرش توسط دیگران حتی از سوی نزدیك ترین عضو عاطفی خانواده، یعنی مادر، او را از پنج سالگی غمگین، سرخورده، گوشه گیر، کینه توز، عقده ای، حسود و پر از نفرت نسبت به مردم می سازند. سرانجام در شب عروسی خواهرش به خاطر رفتار دیگران و غم خواری نسبت به سرنوشت خود تحملش سرآمده و خودکشی می کند. هدایت در این داستان به زیبایی از فرهنگ و اصطلاحات عامه بهره گرفته و در شکل داستانی تاثیرگذار و واقع گرانه برای قربانی اش و قربانیان بی شمار دیگری مثل ]آبجی خانم] دل می سوزاند.تشکر ویژه از دوست خوبم هنرمند و شاعر گرامی آقای مهندس مرتضی علی اصغری بابت نواختن تنبک در این داستان...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
هنوز سه تا پله باقی داشتیم؛ اما ایستاده بود و هن هن می‌كرد و آفتاب افتاده بود به سرش. خودم را كنار كشیدم بالا و از جلوی صورتش كه رد می‌شدم: «تو كه می‌گفتی كوتاهه؟» و سرم را بردم توی آسمان و یك پله ی دیگر و حالا تا نافم در آسمان بود و چنان سوزی می‌آمد كه نگو. پایین را كه نگاه كردم، خانه‌های كاه گلی بود و زنی داشت روی بام خانه ی دوم، رخت پهن می‌كرد و مرا كه دید، خودش را پشت پیراهنی كه روی بند می‌انداخت، پوشاند و من به دست چپ پیچیدم. گنبد سید نصرالدین سبز و براق آن روبرو بود و باز هم گشتم و این هم مدرسه؛ كه یك مرتبه هوار بچه‌ها بلند شد. دست‌هاشان به اندازه ی چوب كبریت دراز شده بود و گلدسته را نشان می‌دادند. مدیر هم بود. دو سه تا از معلم‌ها هم بودند كه داشتند با مدیر حرف می‌زدند. سرم را كردم پایین و گفتم: «اصغر بیا بالا. نمی‌دونی چه تموشایی داره.»از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
پیر مرد سر زنده ای همسر خود را خطاب قرار می دهد و به وضعیت روحی بد حاکم بر جامعه اطراف با اشاره به نمادهایی از این وضعیت اعتراض میکند. دیالوگ های شاهکار گلشیری این اثر را تبدیل به یک اثر ماندگار و تاریخی کرده.... از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
نه، نه، اسم و رسم درست و حسابی نداشت؛ مثل همه‌ی ولگردا، هر گوشه به یه اسم صداش می‌کردن، تو راه‌آهن: هایک، ته شاپور: مایک، تو مختاری: قاراپت، تو تشکیلات: هاراپت، تو سنگلج: برغوس، تو توپخونه: مرغوس، تو لاله‌زار: میرزا بوغوس،‌ تو استانبول: بدارمنی، آوانس خله، موغوس پوغوس. آخرشم نفهمیدیم اسم اصلی‌ش چی هس،‌ کجا رو خشت افتاده، کجا بزرگ شده، پدر مادرش کی بوده، کجا درس خونده، چه جوری زندگی کرده‌، از کی به‌کله‌ش زده...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
همسر یک کارمند اداره با مشاهده ی اینکه زن همسایه، صدیقه خانم، اتومبیل خریده و رانندگی می کند، شوهر خود را وادار کرد برایش اتومبیل بخرد. مخارج و ضمانت خرید اتومبیل یک طرف و ماجراهای رانندگی خانم از طرف دیگه و ... دست مایه ی سیمین دانشور برای نوشتن این داستان زیبا شده.از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
حاجی مراد، بعد از آوارگی در کشور غریب خودش را به همدان رسانده و کسب و کار و لقب حاجی را از عمویش به ارث می برد. مدتی است ازدواج کرده ولی در زندگی زناشویی خود مشکلاتی دارد. یک روز زنش را در خیابان می بیند و چون بدون اجازه ی او بیرون آمده عصبانی می شود اما...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
در داستان پادگان خاکستری از کتاب آشفته حالان بیدار بخت، نوشته ی غلامحسین ساعدی ، راوی و زنش در قلب کویر زندگی ساکت و آرامی دارند اما ناگهان یک روز پادگانی کنار خانه آنها برپا می شود و آرامش آنها را برهم می ریزد. ایتدا به نظر می رسد که زندگی تازه ای در پیش پای آنها در حال تکوین است اما ...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
آتش زیر خاکستر روایتی داستانی از فضای در آستانه انفجار شهر تهران پیش از انقلاب ۵۷ است و جمال زاده معتقد است که با وجود تمام توسعه هایی که در کشور اتفاق افتاده اما عموم مردم ناراضی و ناراحت بودند.موسیقی: بخش هایی از قطعه ترکمن استاد حسین علیزادهاز همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
آتش زیر خاکستر روایتی داستانی از فضای در آستانه انفجار شهر تهران پیش از انقلاب ۵۷ است و جمال زاده معتقد است که با وجود تمام توسعه هایی که در کشور اتفاق افتاده اما عموم مردم ناراضی و ناراحت بودند.موسیقی بخش هایی از قطعه ترکمن استاد حسین علیزادهاز همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
آتش زیر خاکستری روایتی داستانی از فضای در آستانه انفجار شهر تهران پیش از انقلاب ۵۷ است و جمال زاده معتقد است که با وجود تمام توسعه هایی که در کشور اتفاق افتاد اما عموم مردم ناراضی و ناراحت بودند.موسیقی: بخش هایی از قطعه ترکمن استاد حسین علیزادهاز همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
راوی داستان برای پی بردن به هزار توی احساسات شخصیت اصلی داستان یعنی یدالله و نشان دادن کشمکش درونیش و نمایش تحولات روحی و روانی او ما را با فاجعه بی رحمانه ای روبرو می کند. سه فرزند او توی حوض افتاده و خفه شده اند...موسیقی: بابک بیاتاز همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
با توجه به اینکه داستان سه قطره خون صادق هدایت دارای پیچیدگی هایی است که در تفکیک شخصیت های واقعی و خیالی نمود بیشتری دارد تصمیم گرفتم یکی از نقد های خوب این داستان را برای شما روایت کنم.منبع: https://www.facebook.com/notes/1548063412049614از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
سه قطره خون نام داستانی کوتاه از صادق هدایت است که در مجموعه داستانی کوتاه به همین نام در سال ۱۳۱۱ خورشیدی (۱۹۳۲ میلادی) چاپ شد. این داستان در دارالمجانین می‌گذرد و برای موسیقی این قسمت از موسیقی فیلم پرواز بر آشیانه ی فاخته ساخته جک نیچه استفاده کردم.از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
در حال و هوای نوروز قطاری از منطقه چم سنگر در حال عبور است و کودکان خانواده ای ساکن در کلبه ای در آن منطقه در تلاش برای فروختن دسته گل های خود به مسافرین قطار هستند...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
فارسی شکر است نخستین داستان کوتاه در زبان فارسی است که به شیوه امروزی توسط محمد علی جمال زاده نگاشته شده است. ماجرا در یک هولدونی اتفاق می افتد که تعدادی افراد را به دلایل مختلف دستگیر کرده و در این مکان بازداشت موقت کرده اند. رمضان که فرد ساده ای است و در تلاش است بفهمد که برای چه دستگیر شده و قرار است چه پیش بیاید به سایر افراد حاضر در محبس متوسل می شود و تلاش می کند علت را از آنها جویا شود ولی...از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
داستان کوتاه وسواس نوشته جلال آل احمد روایتگر شخصی است که در به جا آوردن غسل واجب خود شک می کند و با دردسرهایی مواجه می شود. موسیقی این قسمت از موسیقی فیلم هزار دستان ساخته استاد مرتضی حنانه برداشت شده است.از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
داستان کوتاه چنار نوشته ی هوشنگ گلشیری ماجرای فردی است که در خیابانی بالای درخت چنار رفته و جمعیتی برای تماشای او جمع شده اند. اینکه واکنش هر کس به این رفتار چیه و اصلا علت بالا رفتن مرد از درخت چیه و نهایت ماجرا چه می شود دست مایه ی هوشنگ گلشیری برای طرح این داستان است. موسیقی ای که در این قسمت می شنوید کاری است به نام سیر اثر استاد مسعود شعاری.از همین صدا بشنوید:افسانه ی هزار و یک شب:https://castbox.fm/va/6197970گلستان سعدی:https://castbox.fm/va/6221316
loading
Comments (34)

Mohamad Toorneini

جلال آل احمد یادش بخیر. کاش فقط در نویسندگی میموند

Nov 19th
Reply (1)

Mohamad Toorneini

با صدای شما دوباره هوشنگ گلشیری برای ما زنده شد ممنون از زحماتتون

Nov 19th
Reply (1)

Nasrin Nekoozadeh

عالی بود 🌹👌

Nov 18th
Reply (1)

Mns

عالی نفستون گرم و تنتون سلامت ممنون از تمام زحمات شما

Nov 16th
Reply (1)

Nasrin Nekoozadeh

عجب داستانی. 👌 ایران تا بوده همین بوده 😔

Nov 14th
Reply (1)

Nasrin Nekoozadeh

چقدر عالی روایت میکنین. ممنون 😍🙏

Nov 12th
Reply (2)

Leily

سلام اول این که خداقوت واقعا کارهاتون بی نظیر و لذت بخشه بعد اگه میشه از آقای صادق هدایت بیشتر تولید محتوا کنید نوشته های آقای هدایت با گویش شما واقعن ترکیب عالی ای هستش

Nov 10th
Reply (1)

amirmohamad zomorodi

🔥🔥🔥

Nov 6th
Reply

Mohamad Toorneini

سلام آقای غفاری نیای عزیز صدای گرم و دلنشین شما رو وقتی شنیدم تا اعماق وجودم نفوذ کرد و مرا هدایت کرد به خاطرات قدیمی که از صادق هدایت داشتم هدایت کرد. ممنون از شما

Oct 30th
Reply (1)

Hamid Saadatjoo

بسیار عالی موفق باشید

Oct 24th
Reply (1)

Mahdi Taramshir

کُفران نعمت می‌کنند این مردم،نمی‌رقصند

Oct 22nd
Reply

farzad jamali

عالی بود واقعا لذت بردم 👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻

Oct 21st
Reply (1)

Sahar Javi

💔😔

Oct 21st
Reply

morteza tahamipour

عالی

Oct 11th
Reply

Mahdi Taramshir

زنده باد

Oct 3rd
Reply

سیاوش رحیمی

با عرض پوزش صدای گوینده به شدت رو مخه و اصلا مناسب این کار نیست

Sep 24th
Reply (1)

mohammad ali naseri

داستان جالبی بود ممنون از شما با کلام شیوا و دل نشین

Sep 11th
Reply (1)

mohamad erfani rad

سلام هفتگی خیر دیره لطفا یک روز در میان بگذارید

Sep 9th
Reply (1)

Amin

بسیار عالی ممنون

May 18th
Reply

sina rahrotaban

به به 🌺

Apr 25th
Reply