Discoverرمان شیطان و دوشیزه پریم(کامل)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(کامل)

رمان شیطان و دوشیزه پریم(کامل)

Author: nooshin

Subscribed: 33,362Played: 70,749
Share

Description

درباره کتاب شیطان و دوشیزه پریم:

پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) در این کتاب متفاوت به روایت داستان روستایی کوچک با گذشته‌ای افتخارآمیز می‌پردازد که جوانانش همه به شهر نقل مکان کرده‌اند و حالا روستا در آستانه‌ی مرگ قرار گرفته است. همه‌ی ماجرای کتاب شیطان و دوشیزه پریم (The Devil and Miss Prym) از آن‌جایی آغاز شد که یک غریبه به روستا آمد و فقط یک نفر به نام برتای پیر می‌تواند چیزی را ببیند که باقی ساکنان قادر به دیدن آن نیستند:‌ این غریبه یک همراه نامرئی با خود دارد و آن همراه شیطان است!

تصور کنید شیطان کوله‌پشتی به دوش بیندازد، در حالی که در کوله‌اش یازده شمش طلا و یک دفتر ضخیم عجیب‌وغریب دارد، دوره بیفتد در شهر و از مردم سوال کند:‌ «ای انسان‌ها! شما بالاخره خوب هستید یا بد؟» آیا چنین سوالی شما را دچار چالش نمی‌کند و تا مدت‌ها درگیر آن نخواهید شد؟» به راستی پاسخ چیست؟

انسان‌ها از دیرباز دغدغه‌ی نیک و بد داشته‌اند. این مساله که خیر و شر چیست؟‌ آیا چیزی به نام خوبی و بدی وجود دارد؟‌ چه عملی را اخلاقی می‌نامیم و به چه کاری نادرست می‌گوییم؟ این‌ها فقط بخشی از سوالاتی‌ست که پائولو کوئیلو در اثر خود به جانتان می‌اندازد و شما را با آن‌ها درگیر می‌کند. شیطان و دوشیزه پریم در سال 2000 منتشر شد و تحسین بسیاری از منتقدان و مخاطبان را برانگیخت. کتاب کوئیلو مملو از عرفان و حکایات فلسفی‌ست که شیرینی خواندن آن تا مدت‌ها بر جانتان می‌نشیند.
ا مطالعه‌ی این کتاب به این موضوع فکر خواهید کرد که در شرایط سخت اخلاقی باید چه کاری انجام دهید. شیطان به دنبال روحی برای سرقت است، مردم ویسکوز در مقابل پیشنهادی قرار گرفته‌اند که رد کردن آن آسان نیست و آنان را در مسیر ثروت قرار می‌دهد. همه چیز به هم پیچیده است. آیا مردم ذاتا شرور هستند؟ کتابی جادویی که هرکس می‌تواند برداشت فردی خود را از آن داشته باشد. تمثیلی قابل تامل از جامعه‌ای که توسط حرص و ترس احاطه شده است.
28 Episodes
Reverse
دربارۀ کتاب میراث اوریشا: فرزندان خون و استخوان:آن‌ها مادرم را کشتند، جادوی ما را گرفتند و سعی کردند ما را به خاک بسپارند، اکنون قیام می‌کنیم...زیلی سال‌هایی را به خاطر می‌آورد که خاک اوریشا با سحر و جادو عجین شده بود و هر جادوگری، سحر مخصوص خود را اجرا می‌کرد، مشعل‌ها از آتش شعله‌ور بود و جادوگران آب، امواج دریاها را تسخیر کرده بودند و مادر زیلی، ادبولا که جادوگر مرگ بود، ارواح را احضار می‌کرد... این وضعیت ناگهان با دستور پادشاهی ظالم که فرمان قتل اهالی اوریشا را صادر کرد، بر هم خورد و زیلی مادرش را از دست داد و سحرشان باطل گشت.سال‌ها بعد زیلی فرصتی یافت تا انتقام مردمش را از پادشاه بگیرد، در این مسیر او با شاهزاده‌ای ماجراجو آشما همراه می‌شود که او نیز سودای انتقام از پادشاه و نشستن بر تخت سلطنت را در سر می‌پروراند. رمان میراث اوریشا، فرزندان خون و استخوان (Children of Blood and Bone) با روایت جنگ و حوادث پرخطری که برای زیلی رخ می‌دهد به اوج جذابیت و هیجان می‌رسد.تومی ادیمی (Tomi Adeyemi) با بررسی افسانه‌ها و و الهام گرفتن از اسطوره‌های آفریقای غربی، دنیایی از جادو و خطر را برایمان به تصویر می‌کشد. داستان پردازی بی‌نقص و پر تعلیق ادیمی شما را به سفری در دنیای سحر و جادو دعوت می‌کند.افتخارات کتاب میراث اوریشا:- دریافت جایزه Audie برای کتاب صوتی سال 2019- دریافت جایزه Lodestar سال 2019- دریافت جایزه Goodreads Choice در سال 2018- دریافت جایزه اژدها برای بهترین رمان بزرگسال 2018- دریافت جایزه آندره نورتون سال 2018- پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز در سال 2018- نامزد جایزه کتاب نوجوانان رود آیلند سال 2020- نامزد جایزه رمان علمی فانتزی بزرگسالان (2018)،- نامزد جایزه رمان فانتزی بریتانیا برای بهترین نویسنده تازه‌کار سال Sydney J. Bounds Award 2019- نامزد جایزه لینکلن سال 2020و...
کتاب دختر خوب با نام اصلی THE GOOD GIRL اولین رمان ماری کوبیکا در فضایی معمایی و مبهم خلق شده است. این رمان رمزآلود داستان گم شدن میا دنت است که از زبان چند شخصیت مختلف کتاب از جمله اوا، گیب و کالین روایت می‌شود. شخصیت‌های کتاب، داستان را در زمان‌های مختلف تعریف می‌کنند و خواننده از ماجراهای قبل و بعد از گم شدن میا دنت باخبر می‌شود.قاضی دنت از سرشناس‌ترین قاضی‌های شهر است که به همراه همسرش اوا و یکی از دخترشان به نام‌ گریس دنت در یک خانه‌ی اشرافی و مجلل زندگی می‌کند. میا دنت دختر دیگر خانواده است که به‌تنهایی و مستقل از خانواده‌ زندگی می‌کند و ارتباط کمی با والدین خود دارد. خانواده‌ی دنت با ناپدید شدن ناگهانی میا دنت قدم در یک ماجرای هیجانی و جنایی می‌گذارند. یکی از ویژگی‌های مهم کتاب دختر خوب این است که اتفاق‌های مختلف پیش آمده در طول داستان سبب نمی‌شود انتهای داستان آشکار شود و خواننده جلب داستان می‌شود تا آن را تا پایان بخواند و به سرانجام ماجرای معمایی پی ببرد.بیش از دو میلیون نسخه از کتاب‌های ماری کوبیکا در سراسر دنیا فروش رفته و آثارش جزو پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز (New York Times) و یو اس ای تودی (USA Today) است. رمان دختر خوب نوشته‌ی ماری کوبیکا نامزد دریافت جایزه‌ی منتقدین برای اولین کتاب نویسنده شد. همچنین کتاب دختر خوب در سایت گودریدز نامزد بهترین کتاب جنایی و معمایی شد
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل بیست پنجم پایانی)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل بیست و چهار)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل بیست و سه)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل بیست و دو)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل بیست ویک)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل بیستم)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل نوزده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل هجده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(پایان فصل هفده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل شانزده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل پانزده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل چهارده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل سیزده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل دوازده )
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل یازده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل ده)
رمان شیطان و دوشیزه پریم(فصل نهم)
آحاب برای رسیدن به مقصودش هرگز سعی نکرد کسی را متقاعد کند, چون ذات انسان ها را میشناخت. آنها شرافت را با ضعف اشتباه می گرفتند و خیلی زود در قدرتش تردید می کردند.او از دهکده ی مجاور چند نجار آورد. به آنها کاغذی داد که طرحی روی آن کشیده شده بود و دستور داد جایی که امروز یک صلیب هست چیزی بسازند.تا ده روز اهالی دهکده, روز وشب سر و صدای چکش کاری می شنیدند, می دیدند که چند مرد قطعات چوبی را اره می کردند, تخته می ساختند, پیچ می کردند.در پایان ده روز شی معمایی غول آسایی در وسط میدان سربرافراشت که با پارچه ای پوشیده شده بود.آحاب تمام اهالی ویسکوز را جمع کرد تا شاهد افتتاح آن بنای یادبود باشند. موقرانه, بی هیچ حرفی, پارچه را برداشت: یک چوبه ی دار بود. با طناب و همه چیز. آچوبه ی دار نو بود, با موم زنبور عسل چرب شده بود تا دربرابر آب و هوای نامساعد خوب دوام بیاورد.آحاب از حضور جمع استفاده کرد و مجموعه قوانینی برای حفاظت از کشاورزان, حمایت از گله داری, و تشویق کسانی که تجارت تازه ای به ویسکوز می آوردند, اعلام کرد و افزود که از آن به بعد یا باید کاری شرافتمندانه در پیش بگیرند, یا آنجا را ترک کنند به شهر دیگری بروند.فقط همین را گفت, حتا یک بار هم به "بنای یادبود"ی که افتتاح شده بود اشاره ای نکرد.آحاب شخصی بود که به تهدید اعتقادی نداشت.بعد از رونمایی آحاب از چوبه ی دار , گروه های مختلفی تشکیل شدند, بیشترشان فکر می کردند که قدیس آحاب را گمراه کرده و آحاب دیگر شهامتش را از دست داده و باید اورا کشت.روزهای بعد با این هدف نقشه های زیادی کشیدند. اما همه مجبور بودند آن چوبه ی دار را وسط میدان ببینند و از خود بپرسند: آنجا چه می کند؟آیا برای کشتن کسانی است که قوانین تازه را نمی پذیرند؟ کی طرفدار آحاب هست و کی نیست؟ بین خودمان جاسوس داریم؟چوبه ی دار به مردم نگاه می کرد و مردم به چوبه ی دار.کم کم شهامت اولیه ی یاغی ها جای خود را به ترس داد. همه از شهرت آحاب خبر داشتند, می دانستند در تصمیم هاش تزلزل ناپذیر است. عده ای شهر را ترک کردند دیگران تصمیم گرفتند کارهای تازه را تجره کنند, به این دلیل ساده که جایی برای رفتن نداشتند یا به دلیل سایه ی آن دستگاه مرگ آور در وسط میدان.مدتی بعد ویسکوز آرام, و به یک مرکز تجاری بزرگ مرزی تبدیل شد که بهترین نوع پشم را صادر و گندم عالی تولید می کرد....چوبه ی دار ده سال همانجا ماند. چوب به خوبی مقاومت کرد اما طنابش را هرازگاهی با طناب نویی عوض می کردند.هرگز از آن استفاده نشد.آحاب هرگز هیچ اشاره ای به آن نکرد. صرفا منظره ی آن چوبه ی دار کافی بود تا شهامت را به ترس, اعتماد را به شک, و رجزخوانی را به زمزمه های تسلیم تبدیل کند.در پایان ده سال که سر انجام قانون بر ویسکوز حاکم شد, آحاب دستور داد چوبه ی دار را خراب کنند و از چوبش استفاده کنند و صلیبی به جایش بسازند.
loading
Comments (260)

Parmida.p82

دوستان سلام من داخل کانال تلگرام دارم کتاب صوتی رستگاری یک قدیسه نوشته کیگو هیگاشینو رو میخونم... اگه دوست داشتین عضو بشین🌱 https://t.me/ketabsotii_82

Nov 21st
Reply

Mahbobe Araghi

خدا رو شکر که مردم دهکده هم عاقبت بخیر شدن ♥️♥️♥️

Nov 21st
Reply (1)

Mahbobe Araghi

عالی بود عزیزم ممنونم بابت خوانش خوبت 😘😘😘😘😘

Nov 21st
Reply

Mahbobe Araghi

وای سردرد گرفتم آنقدر حرص خوردم 😩😩

Nov 20th
Reply (4)

Mandana Abachi

شرمنده موافقت نمیکنم یعنی چی؟

Nov 19th
Reply (5)

Mandana Abachi

من هم بافتنی دوست دارم خوب دیگه چندبار داستان و گوش میکنم تا متوجه مطلب بشم

Nov 19th
Reply

Ehsan Nozary

👌🏼👌🏼👍🏻

Nov 18th
Reply

Ehsan Nozary

👏🏻👏🏻👏🏻

Nov 18th
Reply

eli barghi

اسم اون فیلم هست و فیلم قشنگیه🤌🏼

Nov 18th
Reply (1)

Yaghoub hamdi

این نویسنده که فوق العاده هستش و اینم یکی از بهترین کتابهاش هستش البته که کتابهای بهتری هم داره که خیلی عالی میشه برامون بخونیدشون

Nov 16th
Reply (1)

Neda.mi69

من اصلا پائولوکوئیلو دوس نداشتم تا اینکه صدای شمارو شنیدم 🥰🫠🤌🏻

Nov 14th
Reply (3)

saeedeh amirnadery

عالی بود متشکرم🌱🥰

Nov 14th
Reply (2)

Dokhtare bahar

خیلی زیبا بود ممنونم عزیزم🩷🩷🩷

Nov 13th
Reply (1)

Faeze.H

ممنونم از خوانش خوبت عزیزم. 😍💕💕💕

Nov 13th
Reply (2)

زینا

میشه رمان دروغگویی روی مبل رو هم بخونید😍

Nov 12th
Reply (1)

Fateme Khobrou

درود بر شما بعضی از قسمت‌هاش رو دوبار گوش دادم ، میشه ساعتها بهش فکر کرد اما در نهایت میفهمی همه چی تو این دنیا پوچه

Nov 12th
Reply (1)

Negin

خیلی تند میخونی خیلی !!

Nov 11th
Reply

فاطمه

کتاب جالبی بود تا حالا این سبک کتاب رو گوش نکرده بودم. خوانشتون بسیار عالی و صداتون خیلی آرام بخش است💖💖💖💖

Nov 11th
Reply (2)

mahshad sekandarpour

کتاب خوبی بود خوانش شما هم زیبای کتاب رادوچندان کرد🙏❤️

Nov 11th
Reply (2)

Amin Nouri

من کلا عاشق پائولو کوئیلو هستم. خوانش شما هم جذاب است.

Nov 10th
Reply (1)