روایت های کتاب گویا/ داستان (به یاد حسین محمدیانی)

این کانال در زمستان ۱۴۰۰ با همراهی حسین محمدیانی عزیز شکل گرفت. پادکستی راه نیفتاد، اما اینجا به یادگار ماند. امروز حسین دیگر در کنار ما نیست و این کار ساده برای من یادگاری از اوست. 📚 اینجا مجموعه‌ای از داستان‌های روایی را می‌شنوید؛ قصه‌هایی که خودم دوست داشتم بشنوم. 🔸 ابتدا برای چند دوست نزدیک آغاز شد، اما کم‌کم جمع بزرگ‌تری پیدا کرد. خوشحالم که امروز شنوندگانی دارم که شاید هیچ‌کدامشان را نشناسم، اما همراه این قصه‌ها شده‌اند. تمامی آثار متعلق به کتاب گویا در نشانی: http://book.iranseda.ir هستند و به‌طور رایگان در دسترس عموم قرار دارند. معرفی کتاب‌ها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام: 📌 t.me/ketaabjaleb نوشته‌ها و نگاه‌های شخصی‌تر در اینستاگرام: 📸 instagram.com/babavand

سطوح زندگی

نویسنده: جولین بارنزراوی: کرامت رودساز«سطوح زندگی» خاطراتی است که در سال ۲۰۱۳ توسط نویسنده انگلیسی، جولیان بارنز ، به همسرش پت کاوانا ، نماینده ادبی که در سال ۲۰۰۸ درگذشت، تقدیم شده است. این کتاب شامل سه روایت است:گناه ارتفاع : روایت اول به بررسی بالن‌سواری انگلیسی-فرانسوی در قرن نوزدهم می‌پردازد و بر عکاس و مخترع، گاسپارد-فلیکس تورناشون ، که بعدها به اختصار با نام نادار شناخته شد، تمرکز دارد. او عکاسی و هوانوردی را به عنوان اولین عکاس هوایی ترکیب کرد. همچنین سرهنگ انگلیسی و بالن‌سوار پیشگام ، فرد برنابی ، و سارا برنهارت ، که نادار چندین بار از او عکس گرفته است، در این روایت حضور دارند.در سطح: در اینجا بارنز رابطه بین برنابی و برنهارت را به صورت تخیلی بیان می‌کند.از دست دادن عمق: بارنز به این فکر می‌کند که همسرش دیگر آنجا نیست: «این واقعیت که کسی مرده است ممکن است به این معنی باشد که او زنده نیست، اما به این معنی نیست که او وجود ندارد.»

11-10
01:32:24

آخرین پرواز

نویسنده: جولی کلارکراوی: رویا فلاحی , گلچهره زندکلر کوک، همسر یک سیاستمدار مشهور و ایوا جیمز، زن جوانی گرفتار در شبکه‌ی مواد مخدر. هر دو برای رهایی از گذشته‌ای خفه‌کننده، تصمیم می‌گیرند هویت‌هایشان را عوض کنند.کلر ماه‌ها برای فرار از ازدواج خشونت‌بار خود برنامه‌ریزی می‌کند: پس‌انداز پول، گرفتن مدارک جعلی و ارسال آن‌ها به هتلی در دیترویت، اما نقشه‌اش در آخرین لحظه توسط همسر کنترلگرش به هم می‌خورد که می‌خواهد او را به ناچار به پورتوریکو بفرستد.

11-08
04:55:47

نامه شماره ۱

سلام دوستانِ خوبم.امروز، روزِ خاصیه. امروز ردپای صدامون توی زندگی همدیگه، از مرز یک میلیون بار شنیده شدن گذشت. یک میلیون بار!این عدد، فقط یک عدد نیست؛ این یعنی میلیون‌ها لحظه با هم بودیم. یعنی یک میلیون بار توی مسیر زندگی، توی ترافیک، موقع ورزش یا قبل از خواب، همسفر بودیم.اما من امروز، با یک سؤال بزرگ بهتون پیام می‌دم: آیا راه درستی رو دارم می‌رم؟از اونجایی که در کست‌باکس راه مستقیمی برای گفت‌وگو نداریم، این پیام صوتی رو مثل یک نامه صوتی براتون ضبط کردم. تنها راهی که می‌تونم مطمئن بشم دارم مسیر درستی رو طی می‌کنم، شنیدن صدای شماست.خواهش می‌کنم به این پیام جواب بدید. آیا موافق هستید که از این طریق با هم در ارتباط باشیم و من گاهی برا شما نامه‌ای بفرستم تا نظرتون رو درباره موضوعات مختلف بدونم؟منتظر پاسختون می‌مونم. به امید روزهای بهتر و حرف‌های بیشتر..

11-05
01:31

نامه به یک گروگان

نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپریراوی: رضا خضرایی«نامه به یک گروگان» رمان کوتاه از نویسنده‌ی پرآوازه «آنتوان دو سنت اگزوپری» است. این کتاب زندگی نویسنده در سفرش به پرتغال، درخلال جنگ داخلی اسپانیا، را روایت می‌کند.کتاب‌های دیگر اگزوپری را هم بشنوید:خلبان جنگ

11-04
01:08:07

الان کجایی؟

نویسنده: مری هیگینز کلارکراوی: رویا فلاحی , محمودرضا قدیریانبیست سال از زمان گم‌شدن پسری ۲۰ساله به نام «چارلز مکنزی جونیور» (مک) می‌گذرد. او که در آستانه‌ی فارغ‌التحصیلی بود و در دانشکده‌ی حقوق دانشگاه دوک نیز پذیرفته شده بود، یک روز بدون هیچ صحبتی با هم‌اتاقی‌هایش، از آپارتمانش در منهتن بیرون آمد و هیچ‌وقت برنگشت.از مری هیگینز کلارک این داستان‌ها را هم بشنوید:این آهنگ را قبلاً هم شنیده‌امشب خاموش

11-02
02:02:40

مرگ با کمی تأخیر

نویسنده: ژوزه ساراماگوراوی: فریبا خادمیمرگ در خانه‌‌‌ی سردش در کنار داس خود نشسته و مشغول بررسی این آزمایش است: اگر دیگر هیچ کس نمیرد، چه می‌شود؟ اگر مرگ تبدیل به انسان شود و عشق را تجربه کند، چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟از ساراماگو این داستان‌ها را هم بشنوید:سفر فیلنقاشی

10-31
01:59:33

مهاجر خوشبخت

نویسنده: ماریو پوزوراوی: مینو جبارزادهکتاب مهاجر خوشبخت با نام اصلی (The Fortunate Pilgrim) با نام‌های دیگری چون زائر خوشبخت هم ترجمه شده است. رمان «مهاجر خوشبخت»، اثر نویسنده‌ی اثر تحسین‌شده‌ی «پدرخوانده» که توسط فتح‌الله‌ جعفری جوزانی ترجمه شده است.این رمان داستان خانواده‌ی آنجلوتزی-کوربو، خانواده‌ای از مهاجران را روایت می‌کند که زندگی فرزندخواندگی در شهر نیویورک را تجربه می‌کنند. سرپرست خانواده‌ی لوچیا سانتا، همسر، بیوه و مادر دو خانواده است. اراده‌ی راسخ اوست که آنها را در دوران رکود بزرگ و سال‌های اولیه جنگ جهانی دوم هدایت می‌کند؛ اما او نمی‌تواند از تضاد بین ارزش‌های ایتالیایی و آمریکایی جلوگیری کند.

10-27
02:33:46

بلبل

نویسنده: کریستین هاناراوی: معصومه عزیزمحمدیداستان در بازه‏‌ی زمانی جنگ جهانی دوم و در فرانسه اتفاق می‌افتد؛ زمانی که حکومت ویشی در فرانسه تسلیم شده و آلمان نازی به‌سرعت، تمام فرانسه را اشغال می‌کند.ایزابل روسیگنول و ویان دو خواهر هستند که هرچند درظاهر با هم اختلاف دارند، اما جنگ به آنها نشان می‌دهد که هردو برای آزادی فرانسه تلاش می‌کنند، اما هرکدام به روش خودشان.

10-25
08:00:08

نقاشی

نویسنده: ژوزه ساراماگوراوی: مهرداد ضیاییراوی رمان که با نام «اچ» شناخته می شود، یک نقاش بسیار موفق و پرآوازه است. او از ثروتمندان پول خوبی دریافت می‌کند و زندگی مرفه و آسوده‌ای برای خود فراهم کرده است.سفر فیل را هم از ساراماگو بشنوید.

10-15
04:47:54

گلی برای آلجرنان

نویسنده: دانیل کیزراوی: محمودرضا قدیریانداستان از زبان چارلی گوردون روایت می‌‏شود؛ مرد جوانی که عقب‏‌مانده‌‏ی ذهنی است. خانواده‌‏اش طردش کردند و بسیار دوست دارد مانند مردم عادی زندگی کند. دانشمندان روی مغز چارلی عملی انجام می‏‌دهند که بهره‌‏ی هوشی او را سه برابر می‌‎کند؛ اما این عمل با شکست مواجه می‎‌شود و همان‌‏طور که الجرنون، موش آزمایشگاهی که قبل از چارلی هوشش را از دست داده و می‎‌میرد، ناکامی هم به سراغ چارلی می‏‌آید.

10-13
02:07:31

تاکسی نارنجی

نویسنده: محمدسجاد ابراهیمیراوی: رویا فلاحی ؛ امیر زنده دلانیاور، راننده‌ی تاکسی پیکان نارنجی، هر روز مسافران زیادی را سوار می‌کند و به مقصد می‌رساند. یاور، به اقتضای شغلش، نمی‌تواند در برابر آنچه در مقابل چشمش اتفاق می‌افتد، بی‌تفاوت باشد. تاکسی نارنجی ماجرای مسافران یاور است. مسافرانی که هریک داستانی دارند... .

10-11
01:21:46

وقتی نفس هوا می‌شود

نویسنده: پل کالانیتیراوی: محسن دین محمدپاول کالانیتی در سن سی و شش سالگی، در آستانه تکمیل یک دهه آموزش به عنوان جراح مغز و اعصاب، به سرطان ریه مرحله چهارم مبتلا شد. یک روز او پزشکی بود که افراد در حال مرگ را درمان می‌کرد و روز بعد بیماری بود که برای زندگی تقلا می‌کرد. و درست به همین سادگی، آینده‌ای که او و همسرش تصور کرده بودند، دود شد و رفت. چه چیزی زندگی را در مواجهه با مرگ ارزشمند می‌کند؟ وقتی آینده، دیگر نردبانی به سوی اهداف شما در زندگی نیست، چه می‌کنید؟ داشتن فرزند، پرورش یک زندگی جدید در حالی که زندگی دیگری محو می‌شود، به چه معناست؟ اینها برخی از سوالاتی هستند که کالانیتی در این خاطرات عمیقاً تأثیرگذار با آنها دست و پنجه نرم می‌کند. پاول کالانیتی در مارس ۲۰۱۵، هنگام کار بر روی این کتاب درگذشت، اما سخنان او به عنوان راهنما و هدیه‌ای برای همه ما زنده است. او نوشت: «کم‌کم متوجه شدم که مواجهه با مرگ خودم، به نوعی، هیچ چیز و همه چیز را تغییر نداده است. هفت کلمه از ساموئل بکت در سرم تکرار می‌شد: «نمی‌توانم ادامه دهم. ادامه می‌دهم.»

10-10
01:12:08

قزاق ها

نویسنده: لئو تولستویراوی: میثم نیکنامدیمیتری طی یک بحران هویتی، ملال روزمرگی اشرافی خود را رها می‌کند و در پی فهم تازه‌ای از زندگی به ارتش می‌پیوندد و راهی قفقاز - خاستگاه قزاق‌ها - می‌شود.این سفر او را به دنیای بی‌ریا و خالص قزاق‌ها وارد می‌کند؛ دنیایی با فرهنگی کاملا متضاد با آنچه تا آن زمان تجربه کرده است، یعنی تضاد زندگی مرفه شهری با زندگی پر مخاطره، اما شیرین روستایی.داستان‌های دیگری از تولستوی:پدر سرگیمرگ ایوان ایلیچ

10-08
01:45:05

زندانی

نویسنده: فریدا مک فادنراوی: نگین خواجه نصیر , مرتضی حسنلوبروک پرستاری‌ است که پس از یازده سال به زادگاهش برمی‌گردد. او در یک زندان مشغول به فعالیت می‌شود. یکی از زندانی‌ها، شین، همان کسی‌ است که یازده سال پیش با شهادتِ بروک به زندان افتاده است. شین متهم به قتل شد و به حبس ابد محکوم شده است. بازگشتِ مجددِ بروک به زادگاهش، آبستنِ حوادث بسیاری‌ است که رازهای زیادی از گذشته را برملا می‌کند.داستان‌های دیکری از فریدا مک فادن:بخش دیهمکارهرگز دروغ نگو

10-06
01:15:24

قبل از آن‌که قهوه‌ات سرد شود ـ جلد چهارم: پیش از خداحافظی

نویسنده: توشیکازو کاواگوچیراوی: رویا فلاحیبازگشت به گذشته یکی از حسرت‌هایی‌ است که به‌نوعی همه‌ی انسان‌ها در دوره‌ای از زندگی‌شان تجربه می‌کنند؛ حالا در توکیو کافه‌ای وجود دارد که این رؤیا را محقق می‌کند، اما با قوانین خودش!قبلِ آن‌که قهوه‌ات سرد شود!قسمت اولقسمت دومقسمت سوم

10-05
01:36:05

شب خاموش

نویسنده: مری هیگینز کلارکراوی: محمد سلوکیکاترین، در شب سال نو درحالی همراه دو پسرش در خیابان قدم می‌زند که نگران همسر بیمارش است. همسر کاترین، به‌خاطر ابتلا به سرطان در بیمارستان بستری‌ست. در این گشت و گذار شبانه، کیف کاترین توسط زنی کیف‌قاپ دزدیده می‌شود و در جریان این کیف‌قاپی، برایان (فرزند کوچک کاترین) نیز، ناپدید می‌شود ... .

09-27
01:32:46

این آهنگ را قبلاً هم شنیده‌ام

نویسنده: مری هیگینز کلارکراوی: نسرین کوچک خانیداستان با یک برگشت به بیست‌ودو سال پیش آغاز می‌شود؛ زمانی که کاترین، دختری شش‌ساله، همراه پدرش که باغبان عمارت کارینگتون است، به این عمارت باشکوه می‌رود. کاترین به‌طور اتفاقی وارد کلیسای خانوادگی عمارت می‌شود و مکالمه‌ای مرموز بین یک زن و مرد را می‌شنود. در این مکالمه، زن از مرد حق‌السکوت می‌خواهد و مرد با کنایه آهنگی را زمزمه می‌کند و می‌گوید: «این آهنگ را قبلاً هم شنیده‌ام.» این خاطره در ذهن کاترین باقی می‌ماند و تبدیل به کلیدی برای حل معماهای بعدی می‌شود.

09-20
01:43:29

از عشق و دیگر شیاطین

نویسنده: گابریل گارسیا مارکزراوی: ابوالفضل شاه بهرامیبا گازگرفتگی ماریا با دندان‌‏های سگی هار، زندگی او وارد مرحله‌ای عجیب و پرتنش می‌شود. پدرش مارکز، برای اولین بار احساس دل‌سوزی و نزدیکی می‌کند. ناگهان عوارض جسمی عجیبی در ماریا دیده می‌شود. محل دندان سگ، به رنگ عجیبی درمی‌آید. دختر بیچاره با تهوع و حالاتی از غش و دیوانگی و خشم و خشونت، اطرافیانش را درمانده می‌کند. ماجرا به گوش اسقف کلیسای شهر می‌رسد. اسقف به مارکز می‌گوید شیطان به شکل بیماری، وجودِ دخترش را تسخیر کرده است. پدر به ناچار می‌پذیرد. اسقف، دلاورا (مردِ روحانی باایمان) را مأمور درمان روحی و اعتقادی ماریا می‌کند. اما در میانه‌ی مسیر ... .

09-16
01:53:38

ببر سفید

نویسنده: آراویند آدیگاراوی: ایوب آقاخانیبا انتشار خبر سفر نخست‌وزیر چین به شهر بنگلور، «بالرام» برای او نامه‌ای می‌نویسد و چگونگی تغییرش از یک راننده و خدمتکار به یک خانواده‌ی ثروتمند هندی را شرح می‌دهد.معرفی کتاب‌ها و مقالات برگزیده، در کانال تلگرام:  📌 t.me/ketaabjaleb  نوشته‌ها و نگاه‌های شخصی‌تر در اینستاگرام: 📸 instagram.com/babavand

09-03
02:22:44

مستأجر

نویسنده: رولان توپورراوی: اصغر شریعتی«ترلوفسکی»، با ظاهر و برخورد مناسب، به‌دنبال آپارتمانی با قیمت مناسب برای اجاره کردن است. در جست‌وجوی خود مورد مناسبی را برای اجاره پیدا می‏‌کند و برای بازدید به آن‌جا می‏‌رود. داستان از این‏جا شروع می‏‌شود که نظافتچی خانه به او می‏‌گوید: «مستأجری که قبلاً اینجا زندگی می‏‌کرده، خودش را از پنجره به بیرون پرت کرده، ولی هنوز نمرده‌است.»او برای پی بردن به وضعیت مستأجر قبلی، به بیمارستان می‌‏رود. سیمون شول را روی تخت بیمارستان، درحالی‏‌که تمام بدنش باندپیچی شده، می‏‌بیند.سیمون می‏‌میرد و او به آن آپارتمان عجیب نقل‌مکان می‏‌کند. اتفاق‌های مرموزی که در آن‌جا رخ می‏‌دهد، باعث می‏‌شود که او احساس کند توطئه‏‌ای در کار بوده که باعث خودکشی سیمون شده و حالا نوبت اوست.ترلوفسکی دچار کابوس می‏‌شود، سیمون شول را می‏‌بیند، خود را می‏‌بیند، شورشی می‏‌شود و مرز بین حقیقت و رؤیا برایش از بین می‏‌رود و ... .

09-01
01:43:34

Arezoo Nikan

بریده ای از کتاب: آن سگ احتمالاً تنها چیزی بوده که آن دیوانه در زندگی‌اش داشته.. بعضی اوقات آدم‌ها را باید در موقعیتی که در آن بزرگ شده‌اند دید تا بتوان درک‌شان کرد. بریده ای از کتاب: من جز با همتای خویش گرم نمی‌گیرم، و از آن‌جایی که همتایی ندارم با کسی هم گرم نمی‌گیرم.... .

11-13 Reply

Mary Yaghoubi

صدا آزار دهنده است. ریتم تند ‌‌ لحن خیلی بد

11-12 Reply

Setareh Asareh

عالیییی

11-12 Reply

Arezoo Nikan

اثری گرانقدر و به غایت تأمل برانگیز.. که بسیار به درونیاتم افزود...سپاس✅️ بریده ای از کتاب: انسان‌ها، اگر هیچ چیز دیگری نداشته باشند... لااقل این حس خوب را دارند که روزی می‌میرند... بریده ای از کتاب: وقتی کسی که زمانی در کنارتان زندگی کرده و نفس کشیده بمیرد، زمین زیر پایتان می‌لرزد... بریده ای از کتاب: این جنگ‌ها اتفاقات غریبی هستند... پر از خشونت و خونریزی.. و در عین حال پر از داستان‌هایی که درک همه‌شان به یک اندازه دشوار است.

11-12 Reply

Arezoo Nikan

کتابی بسیار ارزشمند و تأمل برانگیز به قلم آقای استیو تولتز..برای سومین بار شنیده شد..سپاس از شما✅️ بریده ای از کتاب: خجالت‌آور است تماشای کسی که آخر عمری خود را موشکافی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد تنها چیزی که با خود به گور می‌برد شرمِ زندگی نکردن است. بریده ای از کتاب: چیزی که نمی‌فهمیدم این بود که مردم تفکر نمی‌کنن، تکرار می‌کنن. تحلیل نمی‌کنن، نشخوار می‌کنن. هضم نمی‌کنن، کپی می‌کنن.

11-12 Reply

11-12

11-12

11-12

11-12

11-12

11-12

11-12

11-11

11-11

11-11

11-11

11-11

11-11

11-11

11-11

Recommend Channels