زیرزمین

در زیرزمین با صدای بلند از ترس‌هایی حرف می‌زنیم که پیش از این فقط زمزمه‌شان می‌کردیم. پادکست زیرزمین یک پادکست گفت‌وگومحور درباره ترس‌های آدم‌هاست. در هر اپیزود، مهمان درباره ترس‌های شخصی‌اش و تاثیر آن بر زندگی و حرفه‌اش صحبت می‌کند. شنیدن ترس‌ها و تجربه‌های دیگران  باعث می‌شود بفهمیم تنها نیستیم. کافی‌ست آدم‌ها بیشتر از لایه‌های پنهان و رنج‌های خفه شده‌ و ترس‌های غیرمعمولشان حرف بزنند تا صدای «دقیقاً!» و «فکر می‌کردم فقط من اینجوری هستم!» و «من هم همین طور!» از گوشه و کنار زمین، از شهرهای بزرگ و آبادی‌های کم‌نور بلند شود. حرف زدن از قصه‌های شخصی ما را به هم نزدیک‌تر می‌کند.

اپیزود اول |ترس‌های مادر بودن| با هاجر رزم‌پا

ریچل کاسک در کتاب «یک عمر کار درباره مادر شدن» می‌نویسد: «زایمان زنان را صرفاً از مردان جدا نمی‌کند، زایمان زنان را از خودشان هم جدا می‌کند. به طوری که درک زن از چند و چون هستی عمیقاً دگرگون می‌شود. شخص دیگری درون مادر وجود داشته است و بعد از تولد هم در قلمرو ذهن او به حیاتش ادامه می‌دهد. مادر زمانی که با فرزند است خودش نیست؛ زمانی که بدون اوست هم خودش نیست و بدین ترتیب ترک فرزندان به اندازه ماندن در کنارشان بغرنج و دشوار می‌شود. با کشف این موضوع حس می‌کنید زندگی‌تان به شکلی بی‌بازگشت و جبران‌ناپذیر در باتلاق تنش و کشمکش فرو رفته یا توی یک تله افسانه‌ای گیر کرده که تا ابد بیهوده در آن دست و پا خواهید زد.» اینستاگرام پر است از تصاویر مادر و کودکانی شاد که در خانه‌ای مرتب و پر نور، فرو رفته در لباسی سفید و آراسته رو به دوربین لبخند می‌زنند. مادرهایی که نور اریب روز روی موهای بلند و پرپشت درخشانشان می‌افتد و در آرامش به نوزادشان شیر می‌دهند و در پس زمینه‌ی تصویر می‌شود صدای چه چه پرندگان و شر شر جویبار را شنید. جایی خبری از تصویر خانه‌های زیر و رو شده، پوشک‌های بدبوی مچاله، موهای چربِ بالای سر گوجه کرده و زیر چشم‌های سیاه از بی‌خوابی‌های ادامه‌دار و صدای گریه‌های بلند و کشدار نوزاد نیست. مادرها رو به دوربین لبخند می‌زنند و کلافگی یا افسردگی‌شان را زیر فیلترهای براق می‌پوشانند. مادرها قاب‌ها را کراپ می‌کنند و آشفتگی و کثیفی و لباس‌های چرکِ تلنبار در سبد و کوه پارچه‌ایِ تازه شسته شده را از کادر بیرون می‌اندازند. مادرها عرقِ تن گُر گرفته‌شان را پاک می‌کنند، سینه‌ی زخمی و شکم ترک‌خورده‌شان را هُل می‌دهند زیر تیشرتی گشاد، گونه‌ی فرزندشان را می‌بوسند و می‌گویند: «همه چیز عالی ست. بهتر از این نمی‌شود.» با هاجر رزم‌پا از ترس‌های مادر بودن حرف زدیم. از حقیقت‌هایی که همه باید می‌دانستیم، اما هیچکس ما را برایش آماده نکرده بود. میزبان: آنالی اکبریمهمان اپیزود اول: هاجر رزم‌پامیکسومسترینگ: مسعود طیبیتهیه‌شده در گوشه‌ی پادکست Hosted by Simplecast, an AdsWizz company. See pcm.adswizz.com for information about our collection and use of personal data for advertising.

09-23
01:02:18

Shrifi Mehran

همونطور که انتظار داشتم پادکستی به میزبانی خانم اکبری خیلی عالی بود. البته گفتگوی دو خانم با تُن صدای مشابه یکم تشخیص گوینده رو در ابتدا برام مشکل می‌کرد. خانم رزم پا که قلم واقعا خوبی دارن چرا آکاسیو یا یونولیت رو نئوپان میگفتن؟

10-09 Reply

Negar Hassanzade

عالی بود هم موضوع و هم بودن شما دو نفر کنار هم ... هاجر نازنین یه جاهایی باهات اشک ریختم...بغلت میکنم از دور

10-06 Reply

Reza Kamali

سلام.. ورودی اپیزود - صداها و موسیقی- جذاب نیستند و تازگی ندارند

10-06 Reply

Leilae Eghbal

ادامه نداره؟تقریبا مثل رادیو مرز بود ...کاش بیشتر صحبت میشد

10-04 Reply

Atiye Mirzaamiri

لذت بردم و کمکم کرد درمورد این تصمیم بزرگ (بچه‌دار شدن یا نشدن) بیشتر فکر کنم.

10-04 Reply

10-03

09-27

09-26

09-26

09-26

09-26

09-25

09-25

09-25

09-24

09-24

09-24

09-24

09-24

09-24

Recommend Channels