davaj / پادکست داوج
Author: Amin/Javad Najafi
Subscribed: 154,685Played: 1,873,530Description
ما معمولاً از خودمون میپرسیم: چطور تغییر کنم؟
اما اگه از آخر نگاه کنی چی؟ اگه به آخر خط رسیده باشی و حالا بخوای از اونجا، زندگیتو دوباره ببینی، چی رو عوض میکنی؟
داوج یعنی همین دیدن از آخر به اول. یعنی مرور زندگی، نه برای حسرت خوردن؛ برای عبور کردن… از نقشهای تحمیلی، ترسهای ریشهدار و صداهایی که سالها خاموش موندن
توی داوج شما با من جواد نجفی همراه میشید و تصویر خودآگاه خودتون را از دریچه داستان درمانی رسم می کنید و در کنج داوج هم می توانید لختی با مدیتیشن به آرامش و رهایی ذهن برسید.
عضویت در تلگرام خانواده داوج «یه فضای امن برای نوشتن، شنیدن، و تنها نبودن» : لینکش توی بیو اینستاگرام و توضیحات اپیزوده.
روایت و کارگردان صوتی: جواد نجفی
مدیر پروژه، داستان و ویراستاری: محمدامین نجفی
اینستاگرام : instagram.com/davaj.podcast
تلگرام خانواده داوج : t.me/davaj_pod
ایمیل تماس : davaj.podcast@gmail.com
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

























واقعا زوج جذابی بودن حال من که خوبتر شد
🤍🌱
چقدر مدیتیشن آخر چسبید "بیا باهم بسازیم بدون هیج قهرمان بودن و قضاوت"
از دقیقه ۳۶ به بعد تک تکش رو نوشتم ک بارها به خودم یادآوریش کنم✨️ مرسی که انقد قشنگ آینه میشین برام ک خودمو ببینم:*
چه اهنگ قشنگی✨️✨️ Hey, you Would you help me to carry the stone? ~
تو خودتو لازم داری. چقدر عمیق🍂
منم دلم دیده شدن میخواد :)
یه رهای درون دارم ک همینقد دلش پره..
روایت آقاامین واقعا بینظیر بود دست مریزاد قشنگ احساسات رو میتونستی حس کنی و درگیر شب با داستان و بری تو دلش ممنون از تیم فوقالعادتون
چه تمرین جالبی دادین سعی میکنم انجامش بدم✨️
حس و حال عجیبی بهم داد این اپیزود با کلمات نمیتونم بیانش کنم.. نوشتن برنامه برای آذرماه به روزام معنی داد و از استرسم و احساس عقب موندن کم کرد
🧿❤️🤍🌹🕊
🕊🌹🤍❤️🧿
صدای درون من پر از بی تکلیفیه و ابهام از اینده است برادر
خیلی عالی هستید گروه داوج
عالی ترینی
هواپیمایی که تو آسمون دیدم و ابر هایی که داشت رنگ خورشید رو میگرفتن تو اوج غروب خورشید درخت هایی که پشت سر هم آنچنان محکم ایستادند که مطمئنا هیچ وقت بادی و برفی اونا رو نمیشکنه پرواز پرنده ها هر چی دور تر میشن انگاری راحت تر پرواز میکنن رها کردن همون جوری که پیش میره اونا هم باهاش پیش میرن از پارک رد شدم بوی خاکی اومد که تازه آب خورده بود صدای خنده ی بچه ها بالا سرتو نگاه میکنی فقط شاخه های درخت رقصان بر آسمون رو میبینی صدای جیغ زدن :)))
متأسفم نتونستم چهارشنبه حضور پیدا کنم من چهارشنبه کلاس دارم نتونستم و خب خیلی غصه خوردم که تا الان نتونستم حضور پیدا کنم
راستی درباره ی رها من وقتی به کارگاه روانشناسی اعتیاد میرفتم خیلی برام سوال بود که حتی کسایی که سیگار میکشن هم واقعا از سر تفریح یا واقعا به خاطر وجود مشکلیه الان میفهمم ممکنه هر علتی داشته باشه و ما برای قضاوت ساخته نشدیم ما یه جاهایی فقط باید نگاه کنیم فقط باید مشاهده کنیم همین بزرگ ترین کمک میتونه باشه بتونم بهش بفهمونم که کسی نمیخواد قضاوتت کنه سرزنش کنه میخواد بدونه چی شد که اینجوری شد
ما همه مون تجربه کردیم که انگاری به چیزی میشه و همه چی مبپیچده به هم قاطی میشه انگاری زندگی کلا ولی در اون لحظه حتی اگر احساسی داریم نباید سرکوب کنیم بگیم من قوی ام چیزی نشده نه باید بزاریم خودش درست پیش بره همون جوری لازمه بعضی وقت ها چیزایی رو تجربه کنیم