Discoverداستان های احسانو / daastaan ehsaanoo
59 Episodes
Reverse
سناریو
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
Listen to my newest episode and discover more great content from my show!
من آدم جمعدوستی نیستم فقط یک بار با پسرعمهام رفتم تا آش نذری هم بزنم توی حیاط خانه دوستش رفتیم -همان دوستش که مادرش را به خاطر کرونا و پدرش را به خاطر سکته و خواهرش را برای تصادف پشت سر هم از دست داده بود- یک دیگ فوقالعاده بزرگ وسط بود و کلی آدم دورش همه نشسته و ایستاده، با صدای زیارت عاشورا که از توی خانه پخش میشد لب میزدند همه سیاهپوش بودیم تقریبا اما پسرهای جوان جذابتر و دخترها همه خوشگلتر شده بودند باران هم میآمد و ما زیر سقف موقت حیاط بودیم
😭😭😭
😶
یادمه دبیرستان بودن ؛یه دوستی داشتم که خیلی باهاش صمیمی بودم وهمیشه توی یه نیمکت مینشستیم ،یادمه هرموقع زنگ دینی داشتیم معلم نیم ساعت اول کلاس رو فقط پرسش درس هفته ی پیش رو داشت ، و اول از همه داوطلبی میپرسید بعد میرفت سراغ بقیه .من ودوستم همیشه جز نفرات اول داوطلبی بودیم و وقتی که پرسش از ما تموم میشد کله هامون رو میکردیم تو هم هر کدوم فیلمی که اون هفته دیده بودیم رو برای هم تعریف میکردیم و هرکدوم اگر پایانش را دوست نداشتیم خودمون یه پایان بندی منحصر به فرد برای همدیگه تعریف میکردیم.
یادمه دبیرستان بودن ؛یه دوستی داشتم که خیلی باهاش صمیمی بودم وهمیشه توی یه نیمکت مینشستیم ،یادمه هرموقع زنگ دینی داشتیم معلم نیم ساعت اول کلاس رو فقط پرسش درس هفته ی پیش رو داشت ، و اول از همه داوطلبی میپرسید بعد میرفت سراغ بقیه .من ودوستم همیشه جز نفرات اول داوطلبی بودیم و وقتی که پرسش از ما تموم میشد کله هامون رو میکردیم تو هم هر کدوم فیلمی که اون هفته دیده بودیم رو برای هم تعریف میکردیم و هرکدوم اگر پایانش را دوست نداشتیم خودمون یه پایان بندی منحصر به فرد برای همدیگه تعریف میکردیم.
اسب با صورت زمین خورده ی آزادی بالاخره از جاش بلند میشه و این ماراتن نفس گیرو تمومش می کنه.
👌🏽❤️
عالی مخصوصا که منگه رو من به خاطر دختر خودم خیلی دوست دارم
در حین خواندن اون نامه و بعدش صدای حیدو چه قدر گریه کردم... ممنونم.
زیبا و عالی
درد مشترک
خیلی ممنون
سالهاست به این موضوع فکر میکنم که چطور شد فرهنگ چندهزار سالهی قصه گویی مادران و مادربزرگان، در عرض دو دهه اینجوری به انقراض در اومد. صحبت های این پادکست و حال و هوای پشت بام قدیم بوشهر، این داغ رو خیلی عمیقتر کرد. توی دنیایی که بچهها پای تلویزیون یا موبایل و تبلت بدست خوابشون میبره، چجوری میشه اون حس و حال رو براشون شرح داد. مادربزرگ من وقتی آخر شبها قصه میگفت خودش چندین بار وسطش خوابش میبرد ولی ما بیدارش میکردیم که ادامه قصه رو تعریف کنه. چه آروم و متین هم ادامه میداد، بدون اعتراض یا غرولندی.
عالیییی😍👏🏻👏🏻
احسانو میگم این دکو که داستانش رو تعریف کردی از روی شخصیت رفیقت (دکتر) ساخته شده؟ گفتی که آدم خیلی عجیب و غریبیه. هرچی این داستان رو گوش میدم خسته نمیشم.
دیشب قبل از خواب خواستم یه کم دیالوگباکس گوش کنم که خوابم ببره ولی به داستان دوکو برخوردم و انقدر زیبا بود که دوباره گوشش کردم و امروز صبح هم اومدم دنبال احسان عبدی پور. ازبس که با عشق حرف میزنه.
سلام رفقا.. منم پادكست موسيقي دارم..اگر دوست داشتيد يه سر بزنيد https://castbox.fm/channel/id5029489?country=us ...
سلام اقا احسان منتظر صدای گرمت داستانهای با روحت و تصویر سازی های خلاق و ملموست هستیم ممنون که هستی
غم و اشک آمیخته با خون و ژنتیک ما ایرانیاست، جنوبی که باشی توی اوج شادیهات یه شروه و شروند غم گینم هست...
آخه شاید واقعاً نشه عشقو فراموش کرد