اشتباه من، مقصر دانستن همه،به غیر از خودم بود.#زندگینامه دیوید گاگینزفصل10قسمت1 #کتابخوانی #کتابصوتی
Description
فصل دهم قسمت اول از زندگینامه آقای دیوید گاگینز، کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی. در این قسمت میشنویم:
شکست خورده بودم و جلوی میلیونها آدم هم شکست خورده بودم.
خب، آیا از شدت شرم و عذاب سرم را پایین انداختم؟ معلوم است که نه! برای من شکست تنها سکویی بهسمت موفقیتهای آینده است. صبح روز بعد، تلفنم مدام زنگ میخورْد. بهخاطر همین آنرا در اتاقم در هتل گذاشتم تا در سنترال پارک بدوم. به وقتی کافی و به دور از مزاحمت احتیاج داشتم تا بخشی را که درست انجام داده بودم و جایی را که کوتاهی کرده بودم مرور کنم.
در ارتش، بعداز هر مأموریت واقعی یا تمرین میدانی، یک گزارشِ پساز عملیات یا بهاختصار اِیاِیآر مینویسیم، که مثل کالبدشکافیِ زنده عمل میکند. ما صرفنظر از اینکه نتیجه چه باشد این کار را انجام میدهیم و اگر بخواهید شکستی مانند اینرا تجزیهوتحلیل کنید، اِیاِیآر کاملاً واجب است؛ زیرا وقتی درحال واردشدن به قلمروی ناشناختهای هستید، نه کتابی برای خواندن هست و نه ویدئوهای آموزشی یوتیوب برای تماشاکردن. تمام چیزی که باید میخواندم اشتباهاتم بودند و من تمام متغیرها را لحاظ کردم.
اول از همه اینکه من اصلاً نباید به آن برنامه میرفتم. انگیزهام قوی بود. ایدهی خوبی بود که در جهت افزایش آگاهی و جمعآوری کمکهای مالی برای بنیاد تلاش کنم و درحالیکه من برای جمعآوریِ مبلغی که امیدوار بودم کسب کنم به یک نمایش نیاز داشتم، فکرکردن به پول در مرحلهی اول ــ که همیشه ایدهی بدی استــ باعث شده بود روی کاری که در دست داشتم تمرکز نکنم. برای شکستن این رکورد، نیاز به محیطی بهینه داشتم. درک این مورد برای من مثل هجومِ غافلگیرانه بود. در برنامهریزیام بهاندازهی کافی برای رکوردشکنی ارزش قائل نشده بودم. فکر میکردم میتوانم آنرا با یک بارفیکس زنگزدهی پیچشده به پشت یک وانت با ضربهگیرهای شل بشکنم. پس حتی بااینکه روز قبل بارفیکس را دو بار آزمایش کرده بودم، بهنظرم آنقدر مشکل نداشت که چیزی را تغییر دهم. عدمتمرکز و بیتوجهی من به جزئیات بهبهای ازدستدادن موقعیتم تمام شد.
نمیتوانید خود را برای عوامل ناشناخته آماده کنید؛ اما اگر تمرکزِ پیشاز بازیِ بهتری داشته باشید، احتمالاً تنها مجبور خواهید شد بهجای ده تا با یکی یا دوتا از آنها دستوپنجه نرم کنید. در نیویورک، عوامل ناشناختهی بیشازحدی ظاهر شدند. این عواملِ ناشناخته معمولاً ردی از شک بهجا میگذارند. بعداز آن، من با دشمنانم رودررو شدم و اقرار کردم که حاشیهی خطایم کوچک بوده است. ۹۵ کیلوگرم وزن داشتم، بسیار سنگینتر از هرکسی که تابهحال سعی کرده بود آن رکورد را بشکند. احتمال باختنم بالا بود.
دو هفته به بارفیکس دست نزدم؛ اما وقتی به هونولولو بازگشتم بهطور ضربتی چند ست در باشگاهِ خانه زدم و بلافاصله متوجه تفاوت بارفیکسها شدم. بااینحال، هنوز باید با این وسوسه مقابله میکردم که همهی تقصیرها را گردن آن میلهی لق بیندازم؛ زیرا بهاحتمال زیاد میلهای محکمتر هم بهمعنی ۱۵۲۱ بارفیکس بیشتر نبود.
وقتی هدفتان ۴۰۲۱ بارفیکس باشد هر حرکت ریزی انباشته میشود و منبع بزرگی از انرژیِ تلفشده ایجاد میکند و این آسیب میرساند.
ضمنا دوستان اگر از اولین اپیزود شروع نکردید، با کلیک بر روی لینک زیر میتونید به راحتی فصل اول قسمت اول را بشنوید:
https://youtu.be/-kOcrfa4PLo
دوستان خوبم، اگر احساس میکنید محتوای این کانال براتون مفیده، کانال رو سابسکرایب کنید و لطفا دکمه زنگوله رو هم حتما بزنید تا در جریان انتشار ادامه داستان قرار بگیرید. این رو هم بگم که لایک و کامنت های شما عزیزان باعث میشه این کانال در معرض دیدن بقیه هم قرار بگیره و اونها هم از محتوای این کانال مطلع شوند. و در آخر هم ممنونم که دیدن محتوای این کانال رو به دوستانتون پیشنهاد میدید.
فصل دهم، قسمت اول از زندگینامه دیوید گاگینز:
https://youtu.be/5bh78yMzhKo
آدرس شبکه های اجتماعی:
instagram:
https://www.instagram.com/navapod
telegram:
https://t.me/navapod_admin
آدرس کانال تلگرام پادکست ها:
https://t.me/navapod
#پادکست #کتاب_صوتی #گویندگی #فرشید_کارگذاری #رادیو #گوینده #کتابصوتی #انگیزشی #کتابخوانی #زندگینامه #دیوید_گاگینز
#navapod #podcast #seda #ketabsoti
عالی🌌
❤️❤️❤️
مهم ترین چیز ممکنه که دیوید اشاره کرد بهش به نظرم نباختن روحیه بعد شکست هست واقعا انسان عجیبیه🌹
چیزی که خیلی زیاد توی این بخش به ذهنم اومد این بود همیشه قرار نیست همه چیز طبقه روالت باشه پس ناراحت نشو و ادامه بده چون زندگی همینه و اون تیکه ای که کار مصاحبه ردیف شد برای دیوید نشون میده کارما و خدا همه چیز رو اوکی میکنن شرایط رو درست میکنن اگه ناامید نباشی و درستو حسابی تلاش کنی چون اگه اون برنامه انجام نمیشد دیوید شاید این تجراب رو نمیتونست بگیره
دیوید ذهینت عالی داره که نذاشت صدا های انرژی منفی یا (شیطان) بهش غلبه کنه و باعث شه از خودش نا امید یا پشیمون و تسلیم بشه بجاش خیلی راحت دنبال مشکل گشت کجای کار ایراد داشت؟ و درستش کرد و فهمید که باید نظر دشمناش که میتونه حتی کمکش کنه به جدایی از انرژی منفی رو در نظر بگیره که نشون متوجه اشتباهش شد و مغرور نبود. دیوید یک لجند واقعی خیلی باهاش حال میکنم🤝🔥
فرشید جان قدیم توی کامنتای قدیمی میگفتم پرقدرت ادامه بده ولی بعد متوجه شدم مهم ادامه دادنه عالی هستی و خسته نباشی مشتی🔥🤝
فرشید جان خسته نباشی من خودم به شخصه از انجام دادن والش ها درس های بزرگی گرفتم که خیلی ارزشمنده و ذهنیت تسلیم شونده هارو ندارم اگه تصمیم به انجام کاری بگیرم و حتی اوضاع و شرایط خیلی سخت بشه انجامش میدم و سختیش همون اول و شروع کردنش و اکه در ادامه سخت باشه مهم نیست و مهم پایدار بودن به ادامه دادنه (جای که همه جا میزنن) من قبل این کتاب در شرایط سخت جا میزدم و تسلیم میشدم ولی حالا نه و از نظر خودم مرد سختی شدم از لحاض ذهنی و یکم جسمی فرشید جان دمت گرم که اپیزود رو با انرژی مثبت تموم میکنیو بنازم🔥
خسته نباشید اقا فرشید عالیی مثل همیشه👌