اپیزود پنجاه و چهارم - شهری چون بهشت - سیمین دانشور
Update: 2023-11-25100
Description
با درود و ادب به پیشگاه یاران رادیو داستان، اپیزود پنجاه و چهارم رادیو داستان، قصه ی شهری چون بهشت، نوشته خانم سیمین دانشور، پیشکش به پیشگاه بلند شما می گردد. پاینده باشید و شاد و آزاد
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
عااالی مثه همیشه...تک ونااااب...🙏🏼👍😍😍
هرچند میدونم بهنام عزیز راضی نیست که اینو بگم،،،ولی از تمام دوستان عزیز خواهش میکنم برای سرپا موندن این پادکست،،،وارد سایت حامی باش بشید و با هر مبلغی،،هرچقدر جزیی از بهنام خان درخشان و رادیو داستان حمایت کنید،،من اگر الان رفتم روی منبر از دو ماه قبل شروع کردم ماهیانه مبلغی ثابت حمایت کردن و امیدوارم همه شما عزیزان هم به عشق رادیو داستان حمایت مالی رو فراموش نکنید
چقدر داستان زندگی دردناکی بود، عالی نگارش شده بود و چقدر دلنشین خوندینش. بسیار ممنون جناب درخشان 🙏🌻
عالی بود. هم داستان. هم خوانش. ممنون از حسن انتخاب شما
داستان خونمون افتاده دکتر جان،،،پس کی داستان تازه تجویز میکنید برامون،،پادکستو دریاب آقای دکتر که بد خماریم
جناب درخشان مثل همیشه دلنشین ، درافشان ، درمند ، دلانگیز جان و جوانی و جهان فدایت باد روح مرحوم سیمین دانشور در زیر کوههایی که آبهای خنک خنک روان است
بزودی بعد از رهایی از کوه سیاه استبداد که خونها از آن جاریست به شهر سرسبز و خرم و پر گل و پروانه می رسیم سرود رهایی می سراییم شمع شادی روشن می کنیم شراب آزادی می نوشیم رقص برابری بر پا می کنیم غزلهای عاشقانه می خوانیم به یاد"* مهرانگیزان*" وطن که همچون عین القضات شمع آجین بیداد شدند کِل میزنیم هلهله بپا می کنیم با منابعی که داریم در کمتر از ۴سال با برنامه میهن را چنان آباد کنیم که ایران را کل جهان بخوانند .
مهراگیز سیاه پوست نماد جامعه دچار فقر است [سیاه ها سنگهای ۱۰۰ منی روی دوش می گذاشتند تا برای حاکم کوه بسازند ] جامعه که دچا فقر اقتصادی شد متوهم میشود خیالاتی به ذهن شان میرسد که با هیچ علمی قابل توجیه نیست درست مثل سال ۵۷ دیدن خمینی در ماه هیج چیزی بدون علت امکان ندارد بوجود بی آید
تریک : امریکایی گروپ : آلمانی لامپ : فرانسوی
[مادر علی تشت شله زرد را فروخت . نصف پول آنرا خرج دعانویس کرد ] هر وقت انسان یا جامعه زیر فشار شدید اقتصادی یا روانی قرار گرفت به خرافات و توهمات روی می آورد تا شاید بتواند روان و خیال خود را راحت کند همین فقر اقتصادی باعث میشود که فروش بلیط اعانی ملی یا قمار بیشتر بین قشر فقر رایج است تا قشر مرفه حتا در امریکا و اروپا
چه فقری بر ملت حاکم بوده که پدر علی نتوانسته در خانه سیم برق برای ۲ ، ۳ تریک بکشد . خجال و فریز و اتو و تلویزیون و ... همکه نبوده تریک ، گروپ [ لامپ ]
سلام و عرض ادب بعد از مدتها جناب درخشان سپاس بیکران خانم سیمین دانشور علاوه بر انچه که فرمودید کتاب کمدی انسانی اثر ویلیام سارویان را ترجمه کردند اولین زنی و اولین ایرانی بود که دانشگاهها الازهر مصر جایزه بهترین ترجمه قرآن را به وی داد .
مثل همیشه عالی
چقدر دلنشین بود
آقای درخشان اپیزود جدید نمیدین؟🥲
درود و سپاس از تولید پادکست چنین ارزشمندی که همیشه مشتاق شنیدنش هستم. لطفاً با قدرت ادامه دهید. پاینده باشید
یکی داستان است پر آب چشم☹️☹️☹️
درود به بهنام عزیز، رفیق جان کاش میشد راوی دلتنگی شیرمحمد از دل تنگسیر چوبک میشدی برامون چه حضی کنیم با صدای دلنشینت وقتی از دلیران تنگستان بخونی برامون
بینظیر بود. ممنون از تلاشی که برای کیفیت بالای اپیزودها میکنی. صدایت گرم و دلت استوار بهنام عزیز
درود بیکران بر جناب درخشان هنرمند و عزیز صدای گرمتان ماندگار و وجودتان سلامت