اپیزود شصت و سوم - خاکستر و الماس - سارا خسروآبادی
Update: 2024-06-0365
Description
با سپاس بی کران از شما که می شنوید و حامی این محفل دوستانه ی قصه خوانی هستید.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
واقعا لذت بردم هم از داستان هم خوانش زیبای شما واقعا ممنون. زنده و سلامت باشید.
بینظیر بود ..مخصوصا با صدای دلنشین شما .واقعا اشکم جاری شد .کاش یادمون نره کساییکه پیر شدن روزگاری جوان بودن .و هم چنین ما روزگاری پیر میشویم .امان از این زندگی 🌸💫💚بسیار ممنونم .🙏
داستان قشنگی از روزمرگی و واقعیت زندگی خیلیها
عالی بود. دم شما گرم
چقدر این خانواده غیر عادی بودند و از هر لحاظ به خودشون سخت می گرفتند! مادر با اون مهمونی دادنش که همه زحمت و دردسرش برای شوهر و دختر بود و عین خیالش نبود. دختر که تمام مدت بدون دلیل احساس گناه داشت. و پدر هم که دیگه خدای ادا اطوار :))
خدایا مرا ایستاده بمیران
عالی بود لذت بردم
آنقدر خوانش و صداتون خوبه اگه روزنامه هم بخونید آدم جذب میشه. دمتون گرم
چقدر لذت بردم از شنیدن این داستان و صدای بینظیرت بهنام جان. و وای از انتخاب موسیقی،👌 تکتک آهنگهای این اپیزود شگفتزدهام کرد. و درسکوتی بغضآلود آهنگ diamond and rust را چند بار شنیدم.🥹 روح پدر و مادرت شاد جاشون سبز
مرسی آقای درخشان از این انتخاب داستان مناسب و صدای جذاب و گرم تون برای خوانش نوشته ی خانم خسروآبادی
دو بار گوش دادم. اول برای لذت بردن از صدای شما و بار دوم شنیدن داستان
پیر در پنهان رخداد، نکته ها میبیند که دیده دیگران به دیدن آن نابیناست. ما با احترام به کهن سالان، در حقیقت به فردای خود احترام میگذاریم.. ممنون از داستان قشنگ خانم خسرو آبادی و ممنون از شما جناب درخشان🙏🌹
واقعاً انگار خودم این کلمات رو داشتم میگفتم تک به تک لحظات داستان رو گویی زیست خودم بود خاطرات و گوشه های خانوادگی تمام اون ریزه کاری های اخلاقی و ..... هرچند در بین لذت ها اشکی بر گونه جاری شد ولی در کل تماماً عشق کردم از انتخاب شما و روایت درخشان شما . چقدر زیبا بود احسنت به سارا خسروآبادی عزیز و محترم 💜🙏☆☆☆
چقدر داستانش زنده بود.دقیقا همین ها برایم زنده شد.ممنون از نویسنده ی محترم و ممنون از خوانش زیبای شما
بسیار عالی و ملموس ، بیان جزییات رو دوست داشتم دست مریزاد ساراخانم خسروآبادی عزیز😍
سپاس از حضور سبز و صدای گرم و دلنشینتان استاد درخشان
تنهایی،،،خیابان شلوغیست... که تو در میانش ایستاده باشی!!! ببینی می آیند...می روند...و تو همچنان ایستاده باشی!!!
🥲💔
🌟🌟🌟
خسته نباشید و دست مریزاد به بهنام خان درخشان،،، با شنیدن این اپیزود این جمله که «عادت کنید به هیچ چیزی عادت نکنید» و این جمله که «هر لحظه به خودت یادآوری کن که زندگی هر چیزی که به انسان میده رو به مرور همه رو میگیره و سعی کن اینو فراموش نکنی تا بعد از دست دادن داشته هات حسرت نخوری» برام مدام داره تکرار میشه توی ذهنم...چقدر قلم خانم خسروآبادی روان و نوشته شوند امضای خودشون رو داره و تا الان ازشون داستانی نخونده بودم،،،با تشکر از رادیو داستان