اپیزود 14 - سفر به مراکش؛ از برگ‌های نعنا تا برگ‌برگ تاریخ
424Description
چشممان را ببندیم و رو به شمال آفریقا بایستیم؛
آنجا سرزمینی است که برگ‌به‌برگ، روایت تاریخ است و بوی خوش نعنا می‌دهد.
می‌خواهیم با نوای خیال‌انگیزی که انگار از آسمان آمده، راهی کشور گرم قرمزها و آبی‌ها و سفیدها شویم.
مراکش، مقصد چهاردهم ما در رادیو دور دنیا، رادیوی اینترنتی علی‌باباست.
در این قسمت، همراه مهمان خوش‌سفرمان، مهسا نعمت، از طنجه و کازابلانکا می‌گوییم
و همان‌طور که به چراغ‌های مراکشی خیره شده‌ایم، به صرف کتاب آقای منصور ضابطیان «چای نعنا» می‌نوشیم.
@mahsanemat
اگر دوست دارید از یک سفر متفاوت قصه بشنوید، نام رادیو دور دنیا را در اپلیکیشن‌های پادگیر مثل کست‌باکس جستجو کنید و به قسمت چهاردهم ما یعنی «سفر به مراکش، از برگ‌های نعنا تا برگ‌برگ تاریخ» گوش بسپارید.
#مراکش #مغرب #آفریقا #پادکست #پادسکت_سفری #پادکست_فارسی #علی_بابا #کست_باکس #کازابلانکا
United States
تهران اصلا هم زشت نیست … واقعا با شنیدن این جمله اشون ناراحت شدم
عالی بود کیف کردم مراکش زیبا قطعا یکی از مقاصد سفری من در خارج از کشور هست😍🤩🔥
برنامه هاتون فوق العاده آس مخصوصا با میهمانان گرم و صمیمی که دعوت می کنید🙏🙏🙏❤️
تهران زشته!!!!!؟؟؟؟؟ واقعا متاسفم برای این طرز گویش!!!! ب شهر اصلی کشور خودت بگی زشت!!!!! حالا تهشو بگیری همین خانم ازایناس ک گاو و گوسفنداشونو فروختن اومدن تهران حالا میگن اخ و پیف تهران بده اگه اینقد بدو زشته لطفا برگردین ب ده خودتون!!!!
مرسی مثل همیشه عالی خیلی دلم میخواست از مراکش بیشتر بدونم مرسی
من یاد کتاب چای نعنای منصور ضابطیان میوفتم
سلام یه جایی خوندم که رنگ آبی برای دور کردن پشه هاست نمیدونم چقدر صحت داره
نصف پادکست داستان رفتن به سفره نه خود سفر:/
وای صدای مهساااا رو شنیدم کلی ذوق کررردمممممم من عاشقشششمممم
سولماز جونم عالی بود
مراکش با شما خیلی چسبید 🤩
قشنگ بوو😍
با شنیدن اسم کشور مراکش یاد خواننده مورد علاقم میافتم سعد لمجرد😂❤
توی جاهای گرم و خشک عطر و بوی گیاهان فرق میکنه اینجا توی خوزستان همه چیز بوی زیادی داره و تقریبا گیاه بدون بو نیست
راستش من هنوز نتونستم این عکسهایی که هر سری میگید تو مجله علی بابا پیدا کنم
جواب تست اون اقا تو پادکست قبلی چی بود
پانته آ عالیه پرانرژی وخوب ممنون از تصویر سازی من دقیقا حس میکنم
من یاد کتاب کیمیاگر میوفتم که پسرچوپان بدون هیچ دانسته قبلی به اهرام مصر سفر کرد برای تعبیر خوابش وچه تجربه های خوبی بدست آورد وبه شناخت بیشتر خودش رسید وقتی گفتی یه کافه بالا تپه بوده که اسپانیا دیده میشد دقیقا یادِ مغازه کریستال فروشی بود که رو تپه بود وپسر چوپان اونجا کار میکرد تبدیلش کرد به کافه
علی آقا نیستن دیگه؟
از مجری برنامه خیلی خوشم امد .چون پر انرژی ادامه میدی ولی یه موضوع خیلی جاها یوقتی از راوی میشنوی یهو میخندی