فصل 3- اپیزود 3: هرمز به روایت غزاله، مهاجر جزیره
Update: 2025-01-18
123
123Description
توی این اپیزود قراره درباره قصه‌ای حرف بزنیم که سفر در اون حرف اول رو می‌زنه!
قصه‌ای که از رفتن به فرانسه شروع می‌شه و تا مهاجرت معکوس به جزیره هرمز ادامه پیدا می‌کنه و این مهاجرت، شروعی برای ساخت یک اقامتگاه مخصوص خانم‌ها می‌شه.
این اقامتگاه یک میزبان داره که توی این اپیزود، مهمون رادیو دور دنیاست. مهمونی که همه اون رو با نام «غزاله هرمز» می‌شناسن!
اینستاگرام مهمان: غزاله هرمز
متن و اطلاعات اپیزودها: مجله گردشگری علی‌بابا
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
Download from Google Play
Download from App Store
United States00:00
00:00
x
درخواست مجدد اصفهان گردی با سروش صحت :)) ❤️
غزاله دختر قوی و با اراده ایه من تو اینستا هم دارمش خیلی پیجش خوبه
این گفتگو خیلی شیرین بود 😍
واقعا یک خانم قوی و الگو که تا بحال شناختم
غزاله هنوز نمیدونه رو زندگی خیلی از ما چه تاثیر بزرگی داشته:)
خیلی لذت بردم به نظرم خیلی لذت بخش بود و وسوسه رفتن به هرمز رو دوباره در من زنده کرد مرسی برای تک تک زحماتی که میکشید و مهمانهای عالی که دعوت میکنید
غزاله دوست داشتنی 🤍
به واقعا لذت بردم❤️🤗
گپ و گفت شیرینی بود ممنون از شما دوستان 🙏🤗
با حرف غزاله یاد خودم افتادم برای اولین بار یه اقامتگاه رو به دریا گرفته بودیم و من ساعت کوک کردم و از ۵ صب رو به دریا نشستم و دنبال طلوع بودم چون شنیده بودم طلوع آفتاب تو دریای شمال زیباترینه و دریای جنوب قشنگترین غروبو داره هرچی نشستم هی هوا روشن تر شد و من طلوع رو ندیدم حس یه آدم شکست خورده ای رو داشتم که دوباره انگار به وجد اومد با حرفای مهمون شما :) مرسی ازتون
ولی من وااااقعا مهمون این سفر تو اوج خستگی و ترافیک افتضاح شنبه بودم و چقدر دوست داشتم اپیزود متفاوتی بود و خوشحالم که صرفا به توصیف جاهای دیدنی بسنده نمیکنین خیلی احساس نزدیکی با غزاله کردم چیزایی که میگفت رو یا درونم حس کردم یا دوست داشتم تجربش کنم طلوع… وسوسه انگیز ترین لغت این اپیزود بود که به یه سفر تنهایی به خونه غزاله بخوام فکر کنم که بخوام برسم اونجا و ازش بخوام منو ببره تا برای اولین بار طلوع رو ببینم …
خیلی اپیزود قشنگی بود 🥰
اپیزود دلنشینی بود، خیلی به موقع و دوست داشتنی امیدوارم بتونم یه سفر به هرمز داشته باشم.
به به چه دلنشین مقاصد داخلی رو نمیدونم چرا بیشتر دوست دارم
همچین میگه در مورد شش سال پیش صحبت میکنیم کسی اون موقع هرمز رونمیشناخت .... انگار شش دهه قبلو میگه دختر جون برای شما شش سال پیش هرمز ی جای جدیدی بوده نمیدونم این آدمهای جدیدالورود اینستاگرامی چه اصراری دارن بگن خیلی قدیمی هستن اون موقع ها همه چه ناشناخته بوده 🤦🏻♂️🤦🏻♂️🤦🏻♂️🤦🏻♂️
آخ جون نوتیفی که روزمو ساخت