بتخانه سومنات | حکایتی از بوستان سعدی
Update: 2025-09-24
56
Description
بتی دیدم از عاج در سومنات
مرصع چو در جاهلیت منات
چنان صورتش بسته تمثالگر
که صورت نبندد از آن خوبتر
ز هر ناحیت کاروانها روان
به دیدار آن صورت بی روان
طمع کرده رایان چین و چگل
چو سعدی وفا ز آن بت سخت دل
زبان آوران رفته از هر مکان
تضرع کنان پیش آن بی زبان
فرو ماندم از کشف آن ماجرا
که حیی جمادی پرستد چرا؟
مغی را که با من سر و کار بود
نکوگوی و هم حجره و یار بود
به نرمی بپرسیدم ای برهمن
عجب دارم از کار این بقعه من
که مدهوش این ناتوان پیکرند
مقید به چاه ضلال اندرند
صفحه ما در یوتیوب:
https://www.youtube.com/@ajkakae
Hosted by Simplecast, an AdsWizz company. See pcm.adswizz.com for information about our collection and use of personal data for advertising.
In Channel
سپاس جناب کاکایی فوق العاده بود 🙏💐
سلام استاد خیلی زیبا شعر می خوانید.و صدای خاصی دارید. برایتان آرزوی موفقیت دارم
😍😍😍من تازه این کانال رو پیدا کردم خیلی خوشحال شدم سلامت باشید
سلام و تشکر از استاد عزیز، همچنین مجموعه محترم
مرحبا🌹
🙏✒
درود بر شما