بخش دوم تحلیل افسانه سیزیف
Update: 2025-08-02
49
Description
در این اپیزود با نگاهی به روش درمانی لوگوتراپی، سیزیف را بازشناسی می کنیم تا بدانیم که چطور به هنگام معناسازی، بار هستی امکان حمل شدگی بیشتری پیدا خواهد کرد
امیدوارم که لذتمندانه گوش کنید
In Channel
چقدر شورانگیز بود دکتر. ممنونم 🙏🏻❤️
خیلی خیلی متشکرم بابت وقتی کە برای این پادکست میزارین ،من بعد هر فروپاشی روانی بە اینجا و شما پناە میارم و هر دفعە حالم بهتر میشە ،ممنون❤
مثل همیشه عالی🌱🙏🏻
معنا دادن،کلید واژه مورد نیاز این روز های زندگی من،مرسی علی جان
سلام به دوستان به نظرم مسأله اساسی آگاهی به تعادلی است که ناسالم میشود.این امر ظاهرا از گذر درد خود را به ما نشان میدهد.برای بقا باید معنای جدیدی بیابیم این دگرگونی مطابق با سائقه زندگی است. اگر نه مرگ پیروز میشود.
معنا بخشی به زندگی و رنجِ کشیدنِ بار هستی میتواند کمک کننده باشد..ولی رها کردن سنگ و برداشتن سنگی دیگر کمی در درک مفهوم منو به فکر فرو برد. چرا که در هرحال به حکم انسان بودن ناگزیر از حمل بار هستی هستیم ... ممنون بابت روشنگری 💫♥️
این سه اپیزود یک شاهکار هست. بیش باد .... 🙏🙏
شما بی نظیرید استاد بابایی زاد عزیز🪷✨
👏👏👏🙏
با پویایی اندیشه زاد میتوان راه حل ساده ای برای رنجی سخت پیدا کرد و شکل و جنس رنج را تغییر داد. سنگ رو زمین میگذاریم و به جایش کوله پشتی برداریم و بالا رفتن از کوه را نه به حکم خدایان بلکه به اراده خودمون انجام بدیم.اینطوری رنج را خودمون ایجاد میکنیم.گاهی ازش لذت هم میبریم و آماده میشویم برای رنج های که تحت کنترل ما نیست.نگاه کردن توام با خلق و ایجاد معنا باید تمرین کنیم و شاید بهش عادت کنیم.البته بخشی هم ناهشیارانه است هر نفس نو میشود دنیا و مابی خبر از نو شدن اندر بقا بسیار ممنون
🙏💐
لقد خلقناالانسان فی کبد.!!!
💚💜❤️🖤🤎💙💗♥️💕💛🧡🤍
چقدر عالی... جایی که میگی بسیار تا بسیار خوش آمدین یه حسی بهم میده که فکر میکنم به یک مهمانی دعوت شدم، یک مهمانی همراه باآگاهی ولذت😊 تحلیل جذابی بود علی جان. جایی که از ضرورت تحمل تغییر و ابهام و یافتن معنای جدید گفتی برام خیلی پررنگ و جذاب شد. فکر میکنی سیزیف اگر روزی سنگش تغییر شکل میداد یا مسیرش عوض میشد، باز هم معنا میساخت یا دچار بحران میشد؟ آیا ما به تکرار معنا میدیم یا تغییرها معنارو میسازن؟ بله واقعا معناها گاهی بادرد و گاهی با پذیرش ساخته میشن👌
❤️❤️❤️
5. آسیب رو به انتخاب تبدیل کردن شاید نتونیم درد رو انتخاب کنیم، ولی میتونیم پاسخ به درد رو انتخاب کنیم. اینجوری قربانی درد نمیشیم، بلکه کنشگرش میشیم.
4. تبدیل رنج به پیوند رنج آدم رو از بقیه جدا میکنه. ولی اگه بتونی با کسی که دردت رو میفهمه حرف بزنی، یا حتی شعر، فیلم یا نوشتهای پیدا کنی که «تو رو بفهمه»، حس انزوا کمتر میشه.
3. اقدام کردن، حتی کوچک وقتی رنج هست، سکون خطرناکه. گاهی یک کار کوچیک مثل: نوشتن راه رفتن تماس با کسی یا حتی گفتن "الان حالم خوب نیست" خودش یه پاسخ فعاله به رنجه.
2. معنا دادن یکی از مهمترین راههای پاسخ به رنج، اینه که از خودمون بپرسیم: «من از این رنج چه چیزی یاد میگیرم؟ چه تغییری در من داره شکل میگیره؟ آیا میتونم کسی باشم که بعدها رنج دیگران رو درک کنه؟»
چند نحوه پاسخ سالم به درد و رنج: --- 1. پذیرش (نه تسلیم) یعنی بپذیری که درد هست، فرار نکنی. مثلاً نگیم: «نباید اینجوری باشم» یا «چرا من؟» بلکه بگیم: «الان درد دارم، و میخوام باهاش مواجه شم، نه حذفش کنم.» 🔸 جمله فرانکل: > "درد، اگر معنا پیدا کند، قابل تحمل میشود."