قسمت ویژه نوروز هزار و چهارصد و چهار
Update: 2025-03-20
138
Description
این قسمت ویژه داستانی است که برایتان گفته ام و امیدوارم که هدیه ای شود مقبول نظر وجود عالیقدر شما
لازم است از استادان شاهواری همچون آقایان کارن همایونفر، کریستف رضایی، حسن علیزاده و گروه درخشان وکاپلا که از هنر غنی آنان در متن داستان استفاده کرده ام، تشکری با تمام وجودم داشته باشم
شاد باشید و خرم
In Channel
تو چه خوب مینوازی ساز دل های نا امید را شاید باید در دل تابستان داغ بعد از جنگی وایرانگر و حس توخالی بودن و ترسهایی که گویی ماندگار شدند باید تورا مینوشیدم و دوباره از دلمردگی ویرانگری که بدش نمی آمد مهمان دائمی باشد برمیخاستم. بمانی برایمان دکتر بابایی زاد عزیز🙏🏻🙏🏻
برای مهر بی پایان مهربانترین باغبان این خاک حاصلخیز، دستانت هزاران شکوفه عطرآگینی است که سراسر بهار میگرداند این مرداب را، چشمانت ستاره های امید و دهانت زندگی را و زنده ماندن را زمزمه میکند در گوش باغ. و این باغ پر گل و زیبا قسم میخورد به بار بنشیند و تو تماشایش کنی🍀
به امید روزی که ما هم به هیولای جیوه ای درون و برون پیرزو بشیم✌️
دکتر بابایی زاد نازنین و شریف🥹🤍✨️ به امید نور و شادی و آزادی⚘️✨️💙✌️
اونجایی که علی با اون کاریزمای خاصش گفت "همگان با تنفری عمیق مایل به نیستی هیولای جیوه ای بودند !!!!" واقعا مو به تن آدم سیخ می شد ... چقدر اپیزود ویژه و خاصی بود .... اولش اون هیولای جیوه ای منو یاد "دمنتور" های داستان های جی.کی رولینگ انداخت ولی هر چقدر که اپیزود رفت جلوتر دیدیم چقدر مخوف تر و آشنا تر هست این هیولای جیوه ای ... واقعا کیف کردم، میشه گفت هر جمله ای که علی می گفت رو یه بار می زدم عقب و دوباره گوش می دادم 😍😍
چقدرررر زیبا بود این داستان و استعاره ها و واژگان بکار رفته در اون! واقعا لذت بردم؛ و در طول داستان بخشی از وجودم پر از شوق امید بود و بخشی حامل غمی عمیق از آنچه در هوای جیوه آلود تجربه کردیم که میتوانست به گونه ی دیگر تجربه شود! و چقدر معنا داشت این کلمه: خاک خاک خاک...🌱🤍 سپاس از شما دکتر عزیز که مثل سال پیش دلنشین ترین عیدی بهار رو در قالب این داستان و موسیقیهای زیبا به من دادید🙏🙏
درود در شهر زیبای رامسر شنونده ی پادکست دکتر هستم به جرات میتونم بگم ایشون پدر معنوی بنده هستند ده سال با برنامه ی تلویزیون بهرمند از علمشون بودیم ودر ادامه هم مشتاق رهنمودهاشون پاینده وبرقرار باشید
چه نجات بخش بود برای من سبز باشید 🪴
چه نجات بخش بود برای من سبز باشید 🪴
نوروز پیروز؛ سپاس بابت این هدیه ء ارزنده ء نوروزی🪻
آفتاب آمد دلیلِ آفتاب.. قصه ها، خود حقیقتند.. زیبا، شفاف، پُر دل و پر رنگ..
من در تمام زندگیم اون دختر آوازهخوان بودم... و همیشه نگاهم به دستهای تو جلب میشه؛ روی انشعاب رگهات. تو شبیه یک درختی علی.
کار به جایی رسیده بود که اصولاً نمیشد آرزویی جز این داشت❤️
به امید روزی که برف رو احساس کنیم، ریشه در خاک بکاریم، جسورانه آواز بخوانیم، هنرمندانه نگاه کنیم، آزادانه برقصیم ، باعشق ساز بزنیم ، پسر باغبان باشیم و همه دست به دست هم به مهر و دوستی بفشاریم تا امید را زنده کنیم و نگه داریم. امید آنکه هر کدام سهم خود را بازی کنیم☺️
علی جان جدای از روایت بی نظیرت... امروز که حالم بخاطر مسمومیت بد بود و باید مسیر طولانی در جاده رو سپری میکردم فقط احساس کردم نیاز به شنیدن صدای شما دارم. به این دست از روایت هات و چقدر با شنیدنش حالم بهتر شد🤍 چقدر به موقع برای من
عالی بود استاد، ممنون از این هدیه نوروزی فوقالعاده زیبا و هنرمندانه 🙏🙏 سال نو بر شما مبارک همراه با بهترین آرزوها 💐💐💐 به امید روزی که تمام هیولاها نابود شوند و همه مردم دنيا با آزادی و در صلح و آرامش و به شادی در کنار هم زندگی کنند.
خیلی عالی بود داستان فوق العاده ایی جذابی بود 👌🏻🪻
نوه باغبان شاهبال!
حظ خاص
من چند ساله توی کست باکس هستم و پادکستای روانشناسی گوش میدم همیشه برام سوال بود چطور شما که اینقد باسواد هستید کانالی ندارید خوشبختانه امروز تونستم کانال اختصاصی تون پیدا کنم و بسیار خوشحالم از این بابت 🌸🌸❤️❤️