دختری که بروس کمبل را دوست داشت
Description
خیلی وقتها دوست داریم شخصیتهای داستانی مورد علاقهمان را در دنیای واقعی ببینیم یا دستکم کارهای آنها را تقلید کنیم. ولی بعضی از آدمها بخت آن را دارند که نه تنها همچون شخصیتهای موردعلاقهشان به جنگ موجودات شرور از جنس مردگان تسخیرشده (آنهم به دست جنّ کاندریان) بروند، بلکه حتی در موقعیتی قرار بگیرند که سلاحهای دلخواه شخصیتهای موردعلاقهشان را هم بهکار ببرند! داستان صوتی امشب ما حال و هوای سری فیلمهای «مرده شریر» و سریال «اَش در برابر مردههای شریر» را دارد. بنابراین، اگر به دنیای پر از خون و خونریزی و شوخ و شنگ مردههای شریر علاقه دارید قطعا از شنیدن این داستان ترسناک لذت میبرید. در اپیزود امشب پادکست طلسم داستان ترسناک «دختری که بروس کمبل را داشت» اثر کریستا کارمن را بشنوید.
______________________________________________
داستان: کریستا کارمن
روایت: لیدا حسینی
پوستر: فرزاد کریمی
تهیه، متن و تدوین: فرید کریمی
______________________________________________
______________________________________________
_____________________________________________
خب بعدش؟ تازه داشت قشنگ میشد
چرا شبیه فیلمای اصغر فرهادی پایانش بازه؟
این نوع تفنگ امروز ساچمه زن و شاتگان نامیده میشوند. مشکل از ترجمه بوده گیج سبک 410 گیج رایج 12 از این دو بیشتر استفاده میشود
این قسمت را اصلا دوست ندارم.چون هنوز گوش نکردم🤣
کاش فقط با تامل بیشتر بخونی برامون تا لذتش چند برابر شه
خیلی عالی بود داشتم گوش میکردم هر لحظه منتظر بودم یکی زنگ بزنه 🤣🤣🤣
تهش چی شد؟ قبلیارو هم تااینجا یکی یکی گوش دادم چنگی بدل نمیزد از نظر ترسناک بودن این قسمتم ک هِچ
سلام 🥰 لیدا خانم گل و دوست داشتنی پادکست قشنگتون همراه با داستان های جذاب و البته صدای دلنشین و اجرای خوب و درجه یک ،واقعا حرف نداره 👌👌داستان این قسمت واقعا عالی و هیجان انگیز بود . دم شما گرررم
عااااالی بووووود. چون سرکار گوش دادم نتونسم خیلی دل بدم بهش. تو مسیر خونه مجدد گوش میکنم. خسته نباشید 🌹
چه داستان قشنگی بود. این یکی رو میشه بدون دغدغه داستان تخیلی دونست😅 خیلی خوب چند قسمت مختلف بهم وصل شدن و داستان رو شکل دادن. میشه گفت کارهای ما و تصمیمهای ما بصورت ناخواسته ممکنه باعثه اتفاقاتی بشه که خوشایند نباشه. اینجا شیراز بهمن ماه ۱۴۰۱
کاش ادامه داشت 🤔یجوریه انگار تا نصفه فیلمه و میگه لطفا CD دوم را در دستگاه بگذارید.
چقدر این اپیزود باحال بود! خیلی به یه همچین پادکستی احتیاج داشتم، چقدر اتفاقا زنجیره ای و بامزه دستم به دستم هم دادن تت ددیتها از تو تلویزیون بیان تو خونه دختره بهش حمله کنن. یکی از خوبیهای پادکست طلسم که من نظیرشو ندیدم یا کمتر دیدم بین بقیه پادکستهای فارسی، اینکه همیشه با ایده های تر و تازه و نو میاین، یعنی نه فقط هر سری داستانهای جالبی انتخاب میکنین، بلکه سبک کار و روایت و خيلی جزئیات دیگه هر اپیزود با اپیزود دیگه فرق داره. خيلی خیلی کارهاتو دوست دارم بچه های طلسم، لطفا همیشه همینجوری با قدرت ادامه بدین.
به به چه پادکست خفنی 🌹🌹🌹❤️❤️❤️
چقدرررررر باحال بود کاش یه چیزی مثل کمیک درست کنید با پست بفرستید بیاد ما بخونیم حال کنیم 😍😍😍😍😍
لیدا جان این خانمه که اون سه نفر رو تکه تکه کرد آیا خودش بخاطر مواد توهم زده بود ؟ یا اون سه نفر مواد زده بودن ؟
خیلی خوشحال شدم دیدم اپیزود جدید دادید،مثل همیشه عالی بود
ابنو اصلا دوست نداشتم. صدای موزیک ازادهنده بود. داستان بی سر و ته بود. ویس اروم بود موزیک بلننننددددد 😥😖
از کارتیا بیشتر از زامبیا میترسم 🙈🙊
به به اپیزود جدید🤩🤩🤩