کابوس در ولیسکا
Description
نیمههای شب ۱۰ جون سال ۱۹۱۲ حادثهی دلخراشی در شهر کوچک ولیسکا در ایالت آیووا رخ داد. در آن شب یک قاتل (یا قاتلانی) بیرحم با نهایت قساوت تمام ساکنان خانه را با ضربات مهلک تبر قتلعام کرد و بدون اینکه هیچ ردپایی از خود به جا بگذارد برای همیشه ناپدید شد. خانهای که قتل خانواده مور و دختران استلینجر در آن رخ داد بعدها به «خانه قتلهای تبرِ ولیسکا (Villisca Axe Murder House)» شهرت پیدا کرد.
سکوت مرموز خانه پس از قتلها و عجیبتر نحوهی کشتهشدن ساکنان خانه به صورت پیاپی بدون اینکه هیچکدام قبل از مواجهه با مرگ از خواب بیدار شوند، آنهم در خانهای چوبی که برداشتن هرقدمی روی کفپوشها در تمام خانه طنینانداز میشد، قتلهای ولیسکا را وارد حیطهی قتلهای ماورائی و مرموز کرده است. بسیاری تا همین حالا مصرانه باور دارند، این خانه واقعا تسخیر شده است. با پادکست طلسم همراه باشید تا به ماجرای یک خانهی تسخیرشده و روایت رعبآوری از شب قتلها و شبهای پرزمزمهی پس از آن گوش کنید.
______________________________________________
روایت: لیدا حسینی
پوستر: فرزاد کریمی
متن و تدوین: فرید کریمی
______________________________________________
______________________________________________
_____________________________________________
خیلی جالب بود
سلام سلام وای وای چقدر قشنگه چقدر عالی بود
👌👌👌
ولی واقعا چطوری آدم ، آدم میکشه و بعد لباس خونیشو میده خشکشویی 😂 با این کار کشیش منم به روانی بودنش پی میبرم ، دیگه چه برسه به قاضی
عالی وجذاب بود❤ مطمینن اگه امکان حضور در این خونه برام فراهم میشد حتما استقبال میکردم
من چقدر روایت هایی که به حالت دوم شخصِ مفرد هستن رو دوست میدارم👌😍 . مثل رمانِ آئورای کارلوس فوئنتس ؛ نخست به تو نمینگرد، آنگاه نرم نرم چشم باز میکند، چنان که گویی از نور میترسد. سرانجام میتوانی ببینی که این چشمها سبز چو دریایند، موج میزنند، به کف مینشینند، دیگربار آرام میشوند و آنگاه باز چون موجی بر میآشوبند. در آنها مینگری و با خود میگویی این تصویر درست نیست، چرا که اینها چشمان سبز زیبایی هستند همچون همهی چشمهای سبز زیبایی که تاکنون دیدهای. اما نمیتوانی خود را فریب بدهی، این چشمها موج میزنند، دگرگون میشوند، چنانکه گویی چشماندازی فرارویت مینهند که تنها تو میتوانی ببینی و طلب کنی....
عالی بود فقط اینکه داستان جدید کی میزارین؟
چه قتل وحشتناک و مرموزی
یه حسی بهم میگه ممکنه بزرگای این شهر کوچیک و دور افتاده خودشون اینکارو کرده باشن که خونه رو موزه کنن و شبها اجارش بدن و پول به جیب بزنن و شهرشون و مورد توجه قرار بگیره 👊🏻 واینکه اولین باره پادکست شمارو گوش میدم عالی هستین❤
سلااام🥰 ممنون از لیدا جان و دوستانی که در ساخت این پادکست قشنگ و جذاب زحمت می کشید .هر چند مطالب مربوط به این پرونده خیلی غم انگیز و ترسناکه ولی شنیدنش با روایت جذاب و دلنشین شما خیلی عالی بود.نمیدونم این اتفاقات واقعا برای قاتل پیش اومده یا فقط برای این که خودش و تا حدی بیگناه نشون بده این داستانا را سرهم کرده .شاید همبعضی از بیماری های روانی اون شخص را بی اراده وادار به کاری می کنه که بعد انجامش تازه متوجه کاری که کرده میشه .اخه خیلی از قاتلای روانی بعد از قتل این ادعاهارا داشتن .قضاوت در این مورد خیلی سخته ،پس فقط به شنیدنش اکتفا می کنم . دم شما گرررررم 👌😍🥰💞
سلااام🥰وقت شما به خیر چقدر ماجرای این پرونده غم انگیز و ترسناک بود .چطور یه نفر می تونه تا این حد سنگدل و بی رحم باشه😥😔 اکثر قاتلین این پروندها ،مشکل روانی دارند ولی باز هم قبول کردن و باورش خیلی سخته .با این که ماجراهای زیادی از این قبیل ،قتل عام های وحشیانه شنیدم ولی نمی تونم این حجم از سنگدلی و قساوت و باور کنم و خیلی دلم برای آدمای بیگناه که قربانی شدن میسوزه مخصوصا بچه ها 😭😭😭
«کلی سر کوچیک رو بالش منتظرته»، این جمله خودش یک دیوانگیه تمام و کمال و عجیبه. دکمه Esc کجاست؟🙄
با سلام و درود فراوان خدمت پست اندرکاران کارتان و همکاریتان فوق العاده جذاب چ شیواست مخصوصن صدای گوینده که انگار صدای جذابشان برای گویندگی این دست برنامه ها که هیجان انگیز است ساخته شده سپاس بسیار فرانه قدیمخانی
واقعا قابل تصور نیست همچین آدمی هم وجود داشته باشه. با چاقو یه زخم کوچولو حاله آدمو بد میکنه چه برسه با تبر اونم متلاشی کردن سر. لیدا خانم شما هم استاد تعریف کردن داستان ترسناک هستیا. همچین باحال داستانو میگین با اینکه حاله آدم از اتفاقات بهم میخوره کنجکاو هستی آخرش چی میشه. شیراز ۱۴۰۱.۱۱.۲۵
nice
خیلی خوب بود و در عین حال خیلی ترسناک ...
یه جوری داستان رو تعریف میکنی که مو به تن ادم سیخ میشه، مخصوصا من که تنها هستم و شبانه بعد از کار و توخونه گوش میدم، ادم خوف میکنه، تو عالی هستی دختر😘😍✌
عالی بود 🤍 اگه میشه راجب بیمارستان ویورلی هیلز هم صحبت کنین ...موفق باشید🤍🪂
خفن بود مشتاق پادکست بعدی»»»
مثل همیشه عالی