سریال "بداهه" - اپیزود چهل و سوم - " هستهی اصلی"
Update: 2024-12-23
77
Description
“هستهی اصلی “
.
نویسندگان: پارسا مسیحی، احسان کاتبی
.
راویتگر: پارسا مسیحی
.
کارگردان صوتی : جواد رحمانی، فاضل خردمند
.
طراح پوستر : امیر صفری
.
.
در صورتی که تمایل به حمایت مالی از پادکست ریسمان دارید، " اینجا " کلیک کنید
.
.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
خدایی من از اپیزود اول با اینکه سهراب متاهل بود همتا رو با سهراب شیپ میکردم. ولی خیلی عجیب بود. آخه از اول هیچ کشش خاصی به هم نداشتن بعد ناگهان عاشق شدن.
به نظرم متاسفانه عشق همتا و سهراب اصلا توی داستان پرورده نشد. نسبتأ ناگهانی بالا اومده و شاید حتی با کاراکتر همتا بخونه ولی سهراب به نظرم نمیتونست اینقدر راهت تغییر مسیر به همتا بده.
سلام خدا قوت من تازه با شما اشنا شدم و تقریبا تو ۴ روز چهل دو قسمت شمارو با هیجان دنبال کردم و گوش کردم ولی این قسمت حوصله سربر و چرت بود
این قسمت به شدت یاد تمرینات اردوان تو روانکاو تاریکی افتادم وقتی رفته بود صحرا ولی خب اردوان یه مبحث دیگه بود اینجا مبحث جادو در مورد همتا و سهراب با اینکه احتمال ۹۰ درصدی میدم که یکیشون (احتمالا همتا )به شکل فجیعی کشته میشه ،اما دوسشون دارم . اولش گفتم شاید از سر تنهایی یا سردرگمی احساسی باشه ولی نه عشق چارچوب شده ای دارن ، هم همتا از عشق آتشین سهراب به مائده آگاه ،هم سهراب از علاقه زیاد همتا به امید ، هرچند تموم شده . از طرفی من که امید و درحال دندون سابیدن تصور میکردم که لذت بخش بود .
👏👏👏👏👏
نماد کامل خودزنی هستین. خودتونو نابود کردین
یک سوال اون طرح مواج که اون پیر سفره دار میکشید چه شکلی بود کاش مثلا استوری میکردید ببینیم
اقاااااا . میشه یه کاری کنید اینقدر مصیب تو همه کاراش موفق نباشه 😩😩😩گناه داره سهراب
چقدر دلم میخواست منم میتونستم به قدرت جادو دست پیدا کنم
درود بر تیم قدرتمند ریسمان 🌹🌹ممنون از اینکه به فکر شونده ها هستید. از اینکه داستان زیادی کش نمیدید ،از اینکه روز پایانی داستان هم مشخص کردید و ... دوستانی که ناراحت هستید از نام منظم بودن و طولانی شدن ، پادکست داریم داستانی که اسم نمیبرم ( ساعت صفر) چند سال داره یه داستانوکش میده فکر کنم ۵ سال شده البته من دیگه گوش نمیدم .من به شخصه از شما نهایت تشکر دارم و تا جایی که تونستم شمارو به اطرافیان معرفی کردم.
بچه ها کارتون فوق العاده است.آدم دوست داره تو دنیالی خیالی که راوی تصویر میکنه غرق بشه
برعکس دوستان من با روایت دوم خیلی بیشتر حال کردم چون قشنگ حسش میکردم و نقطه ی قشنگش این بود که دقیقا کاری رو کردن که دارن باهاش میجنگن و باهاش مشکل دارن عین خود زندگی واقعیمون که خیلی وقتا کارهایی که قبول نداریم و میدونیم غلطه رو انجام میدیم، اما روایت اول چون کاملا واضح بود که قراره جادو رو به دست بیاره یکم جذابیتش کمتر بود برام
نمیدونم چراجدیداوقتی پادکست گوش میدم سردردمیشم یه سردردخیلی بد
مثل همیشه فوقالعاده جذاب بود(^▽^) قطعا یکی از لحضات قشنگ زندگیم، تایمهایی هست که به داستانها و روایتهای پادکست ریسمان گوش میدم (*^-^)
نمیدونم چرا به مکالمات همتا و سهراب میرسه اینجوری میشم🤢🤢 مابقی داستان جادویی و جذاب بود
داستان خیلی خفن بود، ولی اتفاق های بین همتا و سهرابو دوست نداشتم😑 سهراب اگه میخواست انقد راحت از ارزش هاش دست بکشه الان اینجا نبود! همتا که معتاد این دستگاهه بوده و الان با عشق جدیدش میتونه اعتیادشو ترک کنه چرا اینکارو میکنه آخه
من این دوتا رو باهم نمیتونم بپذیرررم😫
سلااام🥰وقتشمابه خیروشادی ممنون از شما برای تمام زحماتی که برای ریسمان کشیدین واقعا دم همه تون گرررم.خیلی خوبه که بعد از این اپیزودها زود به زود منتشر میشه . من قبلا سهراب و همتا را دوست داشتم ولی الان که عاشق همدیگه شدن نه🤨 آخه مائده طفلکی به خاطر سهراب کشته شد الان یعنی هیچی به هیچی ؟ این انصاف نیست😟😟😟
ولی کاور، موسیقی>>>>>>
این مفهموم ها هستند که اصالت دارند نه آدم ها...