سریال”بداهه” - اپیزود بیست و نهم - ” خفگی”
Update: 2023-05-07103
Description
"خفگی "
___________
:اسپانسر
دیجیکالا
نهمین نمایشگاه آنلاین کتاب دیجیکالا
___________
داستاننویس و روایتگر: پارسا مسیحی
.
کارگردان صوتی : جواد رحمانی، فاضل خرمند
.
طراح پوستر : رامتین اخوین
.
در صورتی که تمایل به حمایت مالی از پادکست ریسمان دارید، " اینجا " کلیک کنید
.
.
Top Podcasts
The Best New Comedy Podcast Right Now – June 2024The Best News Podcast Right Now – June 2024The Best New Business Podcast Right Now – June 2024The Best New Sports Podcast Right Now – June 2024The Best New True Crime Podcast Right Now – June 2024The Best New Joe Rogan Experience Podcast Right Now – June 20The Best New Dan Bongino Show Podcast Right Now – June 20The Best New Mark Levin Podcast – June 2024
In Channel
یه سوال؟ دلیل انتخاب شدن بقیه ی برده ها چی بوده؟ سهراب و همتا و ارمین بخاطر مقابله با جاوید کمپانی بوده، ولی بقیه شون چی؟
خدا قوت این اپیزود واقعا هیجان داشت و دست کمی از حال وروز ما نداشت...
داستان جذاب و گیرا یه طرف ، خوانشش توسط شما یه طرف واقعا عالی و پر از حس 👌🏼👌🏼👌🏼🌷
خدا قوت اقا پارسا وتیم همراهت لطفا اپیزود بعدی رو زودتر پخش کن معمولا فاصله زیاده واکثر اوقات قبلی رو فراموش میکنیم مانا باشی جناب خوش فکر
سلام اول اپیزود قبلی سوالی پرسیدم که تواین اپیزود جوابش دادید دوم خیلی خوب بود این اپیزود داشتم ازهیجان خفه میشدم سوم من شنونده بعدازاین همه اپیزود فهمیدم سازمان عریض وطویلی مثل کمپانی جاوید اگرقراربود به این راحتی زنین بخوره که اینقدربزرگ نمیشد چطور حامد وامید حتی برای دوربینهای مداربسته اونجا هیچ فکری نکردن چه برسه به بقیه موارد امید کلا به خاطر سابقش زیر سوال بود قطعا چطور فکرکرد که میتونه این سیستم رو دور بزنه والبته خیلی موارد دیگه.......
خدا قوت به تمام تیم ریسمان خدا میدونه چقد خوشحالم که اسپانسر گرفته ریسمان ایشالا که صف بکشن اسپانسرها براتون فقط من نمیدونم سهراب از کجا امیدو میشناسه نمیدونم گفتین و یادم رفته یا نگفتین
خیلی قشنگ بود عالیییی دمتون گرم به خاطر این داستان باحال
اون قسمت که امید داشت سیگار میکشید، یاد صحنه ای افتادم که همتا با امید قرار گذاشته بود که بهش پیشنهاد دوستی بده، توی طبقه دوم یه کافه ای نشسته بودن و امید داشت سیگار میکشید. انقدر دقیق توصیف کردین و من کامل تصور کردم که بعد از اینهمه مدت همون صحنه اومد توی ذهنم😄
امیلی نوتومب نویسنده مورد علاقه منه و کتاب پدرکشی هم کتاب مورد علاقه مه از این نویسنده:) سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش از موراکامی هم کتاب جالبی بود به نظرم قتل با مسئولیت محدود هم یه جنایی جالبه کتاب هایی مثل جاناتان مرغ دریایی و کیمیاگر و دختر پرتقالی هم دوست داشتم اما فکر کنم زیادی معروفن ده احتیاج به معرفی ندارن😅 شازده کوچولو هم که بنظرم برای هر سنی فوق العاده ست دلم نیومد اسمی ازش نبرم یه رمان نوجوان هم هست به اسم سرعت نور از انتشارات ققنوس من اگر اشتباه نکنم ۱۳ ساله بودم که خوندمش نمیدونم توی سن های بالاتر جذابیت داره یا نه اما همچنان جزو کتاب های محبوبمه
بنظرم اگر معرفی کتاب ها اخر اپیزودها باشه خیلی بهتره چون ادم ذوق شنیدن داستان رو داره ، ته قسمت که دیگه داستان رو شنیدیم با خیال راحت میشه به معرفی کتاب گوش داد😅
واقعاعالیبودمخصوصااخراشنفسگیر
چقدر خوشحالم که اسپانسر داشت این قسمت. امیدوارم اسپانسر گرفتن باعث بشه زودتر قسمتهای بعدی رو بشنویم. سخته انتظار بین دو اپیزود :))
مرسی از این داستان جذاب و اپیزود طولانی👍🏻🌻👏🏻 من به تازگی کتاب یازده دقیقه پائلو کوئلو رو خوندم که جذاب بود 👍🏻
قسمت فوق العاده ای بود راستشو بگم اخراش واقعا حس خفگی داشتم خستگی روح کاراکترها کاملا قابل لمسه بی صبرانه منتظر اپیزود خفن بعدیم مرسی از تمام تیم و آقا پارسا
همه ما آدمای توی برهه های مختلف زندگیمون بخاطر نگه داشتن چیزی یا کسی یا رسیدن میجنگیم از خودمون میگذریم تمام سختی ها رو به جون میخریم فارغ از اینکه مطمئن باشیم بهشون میرسیم یا نه فقط اون ساکن نشستن و هیچ کاری نکردن بیشتر انگار ادمو جون به لب میکنه حاضری توی راه تلاش و جنگیدنت بمیری ولی مرگ تدریجی ناشی از هیچ کاری نکردن و حسرت خوردن نداشته باشی این حس امید و سهراب و کاراکتر است و حتی ماها در شرایط کنونی
چقدر این اپیزود از اولش با احساساتم بازی کرد گریه فراوان ممنون بابت اپیزود جدید و مدت زمان خوبببببب هیجان، احساسات در حد اعلا #ریسمان
مرسی از اپیزود ۱ ساعته مرسی از تلاش برای بازگشت روی خط انتشار منظم مرسی از خط داستانی که با سرعت خوب جلو رفت مرسی از این همه تلاش و خدا قوت 🌟
سلام و سپاس و درود بر جمعتون دست مریزاد و خسته نباشین جمیعا و سپس سه کتاب( رمان) ۱-بادبادک باز از خالد حسینی ۲-قیدار از رضا امیرخانی ۳- 1984 از جورج اورول خالق قلعه حیوانات میگن یه جورایی ادامه قلعه حیوانات میگم قلعه حیوانات رو هم همه خوندین دی حتما اگه نخوندین بخوندین دی و چند خطی از 1984: دختر سیهمو به یک حرکت لباسهایش را از تن بردرید و با نفرت به کناری انداخت بدنش سفید و لطیف بود اما هیچ هوسی را برنمیانگیخت! در آن لحظه آن شیوه بدورافکندن لباسها موجب حیرت شدهبود این کرشمهی فریبا جلوهی به فنا سپردن کل فرهنگ و نظام فکری را داشت. گویا ناظر کبیر و حزب و پلیس انديشه را میتوان به یک کرشمه باشکوهِ بازو، به درون عدم روانه ساخت...
مرسی از شما که این بار اپیزود طولانی تر بود 🥰 ایده لیست کتاب هم جالبه .من کتابهایی رو که خودم تو این چند وقت خوندم میزارم امیدوارم بقیه دوستان هم کتاب معرفی کنند . ۱) زلیخا چشمهایش را باز میکند /گوزل یاخینا /رمان/نشر نیلوفر /داستان کتاب ابتدای قرن بیستم روسیه و تاتارستان میگذره. ۲) آدمی یک تاریخ نوید بخش/ روتخر برخمان /اجتماعی تاریخی / نشر نو / دیدی متفاوت بر وقایع ۲۰۰ هزار سال اخیر بشر . ۳) خاطرات تن/احلام مستغانمی/ رمان/ نشر افراز/ رمان عربی الجزایری فوق العاده قشنگی بود البته تقریبا قدیمیه اما من تازه خوندم گفتم پیشنهاد بدم. ۴) جهش اجتماعی/ ویلیام فون هیپل / نشر نو / اگه به موضوعات تطور و فرگشت علاقه دارید کتاب جالبیه
سلاااام🥰 وقت شما به خیر این دفعه هم مثل همیشه عااالی و با این تفاوت که خیلی طولانی بود یعنی دیگه عالی در عالی 👌👌👌 چقدر باید دلمون واسه شخصیتای این داستان بسوزه آخه؟ هر دفعه یکی درگیره و بدشانسی میاره 😥😥 نمیدونمچرا من هنوز امیدوارم همتا زنده باشه ؟؟؟؟ دم شما گرررم .خسته نباشید 😍🌸🌹 آقای مسیحی روایت شما از داستان خیلی خوبه انگار بعضی جاها همراه شخصیتها گریه می کنید ؛بغض می کنید و خلاصه دقیقا حس و حالشون و به ما منتقل می کنید ایووول👌👌👌