
فصل اول - قسمت چهل و چهارم - حسن معجونی
Update: 2025-09-27
427
Share
Description
✨در قسمت چهلوچهارم «اکنون...»
صحبت از سینما و تئاتر به عنوان علاقه ای قدیمی تا صید و مسابقات ماهیگیری به عنوان علاقه ای جدید
In Channel























توی شلوغی مترو امروز این اپیزود رو گوش دادم و سرشار از حس خوب شدم از صحبت های این مرد یه جاییش سروش صحت پرسید که چرا مونولوگ رو بیشتر دوس داری گفت باهاش راحت ترم درسته تنهام ولی به خودت اطمینان داری نگران این نیستم ببینم طرف مقابلم یادش میره یا نه چون همه چی خودمم تو توی مونولوگ یا از بین میری یا میدرخشی خودتی و خودت ............ وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز
اینکه یک انسان چقدر میتونه عزیز و افتاده باشه که با اینهمه سواد اینهمه هنرمندی ..... به شدت افتاده باشه و اروم واقعا از هر لحظه ی این پادکست یاد گرفتم ❤️
دوتا آدم ناب و درجه یک ❤️💐
دوتا آدم ناب و درجه یک ❤️💐
دوتا آدم ناب و درجه یک ❤️💐
ترکیب آقای صحت و معجونی یه معجون بی نظیر بود،این سطح از خودش بودن در همه جا باعث شده که انقد دوست داشتنیه آقای معجونی ،،،
سلام خسته نباشید.. آقای صحت عزیز چقدر ذهن داستان پردازی دارید ذهنی که هر چیزی رو در آقای معجونی به نقطه عطفی با ماهی گیری تبدیل می کنه و کنکاش می کنه صحبت های اون آدم رو..مرسی از شما و برنامه قشنگتون میون این همه آسون دیده شدن و شنیده شدن🤍
دوستان همه چیز عالی بود... موسیقی هم اندازه و تاثیر گزار... چرا انقدر نقد منفی؟!
موسیقی پس زمینه خوبه منتهی بلنده و اینکه صدای آقای صحت بلند و صدای آقای معجونی پایین تره البته باعث میشه گوشمون تیز بشه که ببینیم چی میگه
کیف کردم
چقدر لذتبخش بود
فک کنم کلمه آرام و آرامش رو از رو آقای حسن معجونی ساختن
من حسن معجونی رو خیلی دوست دارم ولی ایشون حرف خاصی برای گفتن نداشت.سروش صحت هم گیر کرده بود گفتگو رو به چه سمتی ببره چون معجونی حرفاش زود تموم میشد
😍😍😍✨✨✨
چقدر دلنشین و گفتگوی خوبی بود این قسمت.
من نمیفهمم این چه ورزشیه که با زجر دادن یه موجود زنده آدمو به آرامش میرسونه؟؟؟ خیلی هم قشنگ توصیف میکنن که حیوون و باید بِکِشی، خستش کنی، بعد که قلاب دهنش رو زخمی کرد رهاش کنی😐 اینکه اون حیوون ترسیده، برای زنده موندن تقلا کرده، در نهایت با یک زخم رها شده که بره تا زندگی کنه چطوری بهتون آرامش میده؟؟؟؟ فقط لذت بردن از آزار رسوندن به انسان اسمش سادیسمه؟؟؟
چه آرامش قشنگی داره لحنشون
عالی بود ممنون
قلاب انداختن به دهن ماهی و بیرون کشیدن و آزاد کردن دوباره ش ، آزارش نمی ده یعنی ، تو بازار ماهی رشت هم ، ماهی زنده که داره بالا پایین می پره رو ، شکمش رو پاره می کنن ودل و روده ش رو بیرون می کشن و می گن ماهی عصب ،نداره ، درد حس نمی کنه ، نمی فهمه ،ولی بعید می دونم این استدلال ها درست باشه ، انسان ، این جانور دو پا خیلی خودخواه و بی رحمه
اپیزود خیلی جالب وخوبی بود اگه نواقص صدا رو در نظر نگیریم، و چقدر شخصیت آقای معجونی به دل میشینه...