قسمت بیست و پنجم: بخش سوم تحلیل افسانه سیزیف
Update: 2025-08-22
33
Description
در این اپیزود از طریق نگاهی به فلسفه ابسرد آلبر کامو به سراغ سیزیف می رویم و با درک بهتر "ابسرد بودگی" سنگ را معنا و تکرار را دگرگون می کنیم
امیدوارم که لذت ببرید و برایتان سودمند واقع گردد
#پادکست دلفی
#علی بابایی زاد
#روانشناسی
#تحلیل رفتار متقابل
#آلبر کامو
#سیزیف
In Channel
نگاهتون به پیوند اسطوره و فلسفه برام الهامبخش بود، اینکه چطور میشه بین ابزورد و معنای انتخاب و ایستادگی فکر کرد. ممنونم بابت روشنگریهای همیشهتون 🌱
بی نظیر بود.چقدر به جانم نشست❤️🌹
چه فرح بخش و زیباست که همانند سیزیف بتوانیم بگوییم:" من معنای این تکرار بیهودگی را یافته ام." ❤️🧡💛💚🩵💙💜
دکتر بزرگوار وخردمند درود وآرزوی سلامت برای شما ودوستدارانتون همانطور که با اندیشه های شما آشناییم تاکید شما بر حفظ سلامت جسم وروان بود ممکنه خواهش کنم تولید محتوایی داشته باشید در خصوص رفع مقاومت بسیاری از ما برای داشتن برنامه ی ورزشی متناسب با وضعیت مالی و شرایط محدودمون حس میکنم انجام فعالیتهای بدنی مستمر هم میتونه سنگ سیزیفی برامون باشه
به راستی که absurd از برترین آگاهی ها برای رسیدن به آزادی و قدرت هست. به دور از تلاش های مذبوحانه برای ساخت معانی خودفریبانه. "شورشی" کامو را در ubermensch نیچه تمام و کمال بیابید؛ - خالق ارزش های خود است و نه دنباله رو dominant discourse - از پوچی، سرخوردگی و تکرار عبور کرده - درد و سختی رو ابزار رشد میدونه - کنترل غرایز خودش رو در دست داره و اسیر غرایز نیست
دورود خسته نباشید🤗💯🤍
لذت بردیم جناب دکتر ممنون از زحمات شما
دکتر جان؛ هر بار با گوش دادن به پادکست هاتون که با روان و فلسفه و هنر و... در آمیخته س گویی باغچه ء وجودم آبیاری می شودو من سراسر وجد. و اکنون با درک مفهوم ابسرد و آنچه در بیان زیستنی توئمان با تضاد بیان گردید ، به این فکر میکنم که چگونه در قالب هنر و در کدام وجه آن میتوانم این مفهوم ارزشمند رو از نگاه خودم متبلور کنم
درود بر دکتر بابایی زاد عزیزم بسیار عالی و روشنگر بود؛ بخصوص بخش پایانی تحلیل مبتنی بر TA . بقول آلبرکامو : "انسان تنها موجودیست که از پذیرفتن آنچه هست سر باز میزند." پ.ن : از خواندن کامنتهای دوستان نیز حظ وافری بردم. پاینده باشید.💫♥️
گنجینه آفریدید ، واقعا تبریک میگم و سپاسگزارم بابت هدیه این گنجینه بی دریغ که در اختیار فارسی زبانان جهان گذاشتید🙏🏼🙏🏼🙏🏼
از همون اول که علی میگه "بسیار تا بسیار خوش آمدید" ، انگار یه پورتال جادویی باز می کنه، دستت رو میگیره و میبره به یه دنیای موازی! جهانی که توش فقط اسطوره هست و روانشناسی، قصه هست و البته صدای آرامش بخش علی... جوری که دیگه نه چیز دیگه ای می بینی و نه می شنوی... توی این دنیای موازی با علی خردمند ما قدم می زنی، نور می ندازه به جاهای تاریکی که تا حالا بهش فکر نکرده بودی، به ابعادی از خودت که تا حالا نمی شناختیش، به دیگران به دنیای پدیدار شناسانه و بلاخره انتهاش تاسف می خوری که چرا اینقدر زود تموم شد
سلام به نظرم ما با انسان های بدوی از بابت میل به زندگی فرقی نداریم. آنها سنگ ها را تراش میدادند و ما معنا ها را تغییر می دهیم. نوشته کامو شبیه فیلم یک زندانی محکوم به مرگ گریخت است. او تمام دلایل صادقانه اش را در مورد انسان ابسورد ردیف می کند و در نهایت رای اش را به نفع زندگی صادر میکند. اتفاقی که در حیطه ناهوشیاری رخ میدهد زندگی را قوام می بخشد.
چقدر این جمله رو دوست داشتم ومنو به فکر برد: دوست داریم که این معنا توسط دگری مهم نوشته شده باشه وما صرفا دیکته نویسانی خوش ذوق وخوش قریحه باشیم
لذت بردم وجالب بود...ممنون
گاها شورش هم به نوعی تحت کنترل روایت های غالب است. انرژی زیادی از دست میدهیم و اغلب در زمان ترسو میشویم هرچند خشم مان را کم میکند. یافتن تعادل کار راحتی نیست. هر جا هیجانی است پس اشتباهی هم حضور دارد یک روایت مخفی در پشت یک هیجان لحظه ای.
سپاس فراوان از دکتر بی نظیر ❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏
خیلی خوب بود بهره ی بسیار بردم.🙏
ده سال طول کشید تا فرق "سنگِ زندگی" و "سنگِ زندگیِ من" رو بفهمم. اولی رو بایدها و انتظارات جامعه و دیگران روی دوشم گذاشته بودن. با هر تلاش، نه تنها خستهتر که شرمندهتر هم میشدم. سنگ، مدام به پایین میغلطید. نقطهی عطف وقتی بود که جرات توقف و پرسش از خودم رو پیدا کردم: "اینکه داری چه کار میکنی؟ این سنگ مال تو نیست!!" حالا سنگِ خودم رو پیدا کردم. نمیدونم به قله میرسونمش یا نه، ولی لااقل دارم سنگ خودم رو میغلتونم. فکر میکنم این همون شورش کامویی باشه. ممنون از محتوای روشنگرتون. 🌿
❤️❤️❤️
👌👏👏🙏