قسمت یازده: همهچیز همیشه همینجوری نیست
Description
ماها همهمون، توی هر مقطع زندگی، یهسری معیار برای تصمیمهامون داریم و براساس اونها انتخابهامون رو میکنیم.
اینکه تو چه رشتهای درس بخونیم، شاغل باشیم یا نه و سراغ چه کاری بریم، با چه کسی ازدواج و زندگی کنیم، چند تا بچه داشته باشیم و اونها رو چهطور تربیت کنیم و...
اما خیلی پیش میاد که بعد از اینکه از اون مقطع رد میشیم، میفهمیم همهی معیارهامون درست نبودن، که گاهی اصلا اشتباه بودن و معیارهای مهمتری وجود داشتن که بهشون فکر نکرده بودیم.
توی قسمت یازدهم پادکست همزن، دربارهی همین تغییر معیارها در طول زندگی صحبت کردیم.
این قسمت رو بشنوید و شما هم اگه چنین تجربهای داشتید، و معیاری داشتید که اشتباه بوده یا عوض شده، برامون تعریف کنید.
برای حمایت از ما، لطفا پادکست همزن رو به دوستانتون معرفی کنید و پستهای ما رو بازنشر کنید.
آدرس سایت ما: hamzanpodcast.ir
صفحه اینستاگرام: instagram.com/hamzanpodcast
کانال تلگرام: t.me/hamzanpodcast
ممنون از هر سه عزیر دوستداشتنی نیره جون میشه ما هم بیایم اون قسمت درگوشی اخرش را بشنویم
انتخاب آهنگ مثل همیشه ۲۰
خانم حسینی خیلی خوب صحبت میکنن بادایره لغات وسیع و تجربیات زیادی دارن برای به اشتراک گذاشتن، خانم مصطفی زاده هم خیلی خودمونی صحبت میکنن با چاشنی طنز و نمکین. ولی خانم حاتمی کیا صحبت هاشون سطحی تره، حتی ادبیاتشون هم کوچه بازاری تره نسبت به دو عزیز دیگه. نمیتوننن پا به پای هم بیان جلو
بمیرم واسه شوهراتون ، مخصوصا شما دوتا (ضدزن نیستم)
عالیه پادکستتون
تو یکی از اپیزودا دیدم که پرسیده شده ولی جوابی داده نشده، چون سوال خودمم هس منم دوباره میپرسمش، قبل هر اپیزود موضوع رو قطعا میدونید، متن آماده کردید و نظارتی شده که چیا بگید؟ یا نه فی البداهه س همه چی؟!
نیره خانوم سلام من فکر میکنم ضرب المثل یا نصیب ویا قسمت بیشتر در این مورد بکار میره که خودمون رو میندازیم داخل ماجرا ببینیم چی نصیب وقسمتمون میشه
ممنون از پادکست عالیتون لطفا فاصله هر اپیزود رو کمتر کنید تشکر ویژه بابت اهنگ یاس راستی من گاهی اونقدر درگیر صحبتهاتون میشم که وسطهاش باهاتون حرف میزنم
بعد از دو شکم زاییدن ازدواج قوام میگیره
بنده هم زود ازدواج کرده ام ،ترم سه عقد ترم چهار عروسی ترم هفت مادر شدم و ... با ازدواج زود هنگام مخالفم،مجبور شدم از قطار توسعه فردی زودتر پیاده بشم،ولی بقول حامد بهداد زندگی کردم حتی به غلط😁 معادلات زندگی هر چقدر هم مرتب و منظم چیده شوند باز تضمینی برای جواب درست ندارند سلامتی و آگاهی و شور و نشاط زندگی برای همگی آرزومندم.
من بعد از ازدواج به دوستان خوابگاهیم که مجرد بودن میگفتم آدم بعد از ازدواج حتی با خودِ جدیدی از وجودش مواجه میشه که قبلا ندیده بوده و نمیشناخته. من تغییراتی که به مرور و با شرایط زندگی در وجودم ایجاد شده رو واقعا دوست دارم و خیلی برام ارزشمنده. مثل ماتِر که تو ماشینها۲ میگفت زخمهامو دوست دارم و برام ارزشمندن، چون هر کدومشون یه خاطره رو یادم میاره... البته زخم زیاد ندارم 😅 ولی تجربه زیسته فراوااااان... الحمدلله
خوبه ها، دمتون گرم. فقط من حس می کنم مخاطب این گفتگو ها یه قشر خیلی خاص و محدودی هستند. از نظر طرز فکر و دغدغه و سطح اجتماعی و... بقیه هم چنین حسی دارند؟؟؟
مخاطبم سمیه جون هست که میخواد به دخترش بگه دیرتر ازدواج کنه.من هم به حرف نزدیکانم گوش کردم و ۲۹ سالگی درحالیکه چندتا مدرک و کار و درآمد و ...داشتم ازدواج کردم همه چی خوب بود تا وقتی که تک تک این دست آوردهارو سر موضوع بچه دار شدن از دست دادم،البته من بعد از چندسال بچه دار شدم ولی یه روزایی بود که رو تخت بیمارستان به آدمایی فکر میکردم که اصطلاحا زود ازدواج کرده بودن و خیلی راحت چند تا بچه داشتن و به من میگفتن زود ازدواج نکنیا.حالا اونا هم بچه داشتن هم کار هم درآمد. به اینور ماجرا هم فکر کنید لطفا.
پادکست عالیه فقط موسیقی خیلی زیاد شده، بذارید یه گفتگو به نقطه ی پایان برسه بعد موسیقی بذارید،یهو وسط حرفا نذارید لطفاً
اول ممنون که آنقدر آن تایم هستید و یه برنامه ی منظم برای پخش اپیزودها دارید دوم هم این که منم تجربه های شکست خورده زیاد دارم... تازه از اونایی که قبل تصمیم گیری، خیلی زیاد سبک سنگین کردم ، بیشتر هم ضربه خوردم، اما برای آرامشم مدام به خودم میگم تو بهترین تصمیم و توی اون برهه گرفتی، مطمئنا اگه اون کارو نمی کردی الان اوضاع بدتر بود ، دقیقا همونی که نیره جون گفتن!
واااقعااا ...بابا هفتصدتا موضوع مشترک داریم با دوستای ۱۰ ۱۲ سالمون، چرا با بحثای سیاسی و تفاوت نظرمون تو این مورد ، کلاااا خرابش کنیم 😒
😂ولی ادم ار هرچی بدش بیاد سرش میاد
چقدر معیار دارید برای انتخاب مدرسه ی بچه هاتون . ما در جنوب شهر زندگی می کنیم .هیچ معیاری نمی تونیم داشته باشیم.مدیر فسیل مدرسه ی پسر من ،بچه ها رو به دو دسته تقسیم کرده،دسته اول بچه هایی که توانایی مالی بهتری دارن و دسته ی دوم بچه هایی که از خانواده های سطح پایین تری هستن. من احساس گناه می کردم که در دسته ی اول ثبت نام کنم ،پس پسرم جزو دسته ی دوم شد. از اول مهر حالم گرفته است .مدرسه ی مطهری ،محله ی شادآباد ،منطقه ی ۱۸
ممنون که زود به زود میاین
یه سوال دارم ممنون میشم جواب بدین؛البته اینا حرفهای یه فن و هوادار پادکستتون هست که یاد میگیرم ازتون سطح دغدغه ها و تجربه های خیلی سخت بچه تون اینه مدیر جلو بچه ها معلم رو مواخذه کرده؟! بعد واکنشها ای بابا و چه لحظه سختی؟؟؟ هدفمند دارید از فاجعه های واقعی زیر پوست اجتماع دور میشید و یه سری مشکل آبدوغ خیاری رو اینقدر بزرگ میکنین؟! بچه مدرسه ای هایی که(نمیخوام واقعا اشاره کنم به اتفاقاتی که میبینم و شماهم قطعااا دیدین) چی میشن و اونا اصلا دغدغه تون نیست؟ تو مدرسه بچه هاتون اتفاقات سال تحصیلی قبل افتاد؟!همون بمبک و بوی عجیب و بیهوش شدن و ...؟ یا میرن جاهایی که این اتفاقا اصلا از شعاع چند کیلومتریشون هم رد نمیشه؟